آمریکا دوباره دبه درآورد

علیرغم حسن نیت ایران نسبت به پیشنهاد اتحادیه اروپا برای خروج از بن بست گفتگوهای وین ولی مشاهده می کنیم طبق معمول آمریکایی ها دوباره تلاش می کنند به قول معروف دبه در بیاورند و زیر میز گفتگو بزنند.
Sputnik
علیرغم حسن نیت ایران نسبت به پیشنهاد اتحادیه اروپا برای خروج از بن بست گفتگوهای وین ولی مشاهده می کنیم طبق معمول آمریکایی ها دوباره تلاش می کنند به قول معروف دبه در بیاورند و زیر میز گفتگو بزنند.
شاید گفته های آقای ژوزف بورل مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در سخنان اخیر خود گواه کافی بر این باشد که حتی در این مرحله ایرانی ها بسیار مثبت و منطقی رفتار کرده اند و ملاحظاتشان درباره پیشنهاد اروپا بسیار منطقی بود.
این در حالی است که همه به خوبی می دانند با توجه به شرایط بین المللی فعلی ایران دیگر در شرایطی نیست که بازگشت آمریکا به برجام برایش آش دهن سوزی باشد و منطقی این است که فقط در شرایطی به چنین چیزی را بپذیرد که قطعا مطمئن باشد همه تحریمهای اقتصادی بر علیه ایران لغو خواهد شد.
قبل از ادامه هم باید توضیح دهم که چرا بازگشت آمریکا برای ایران دیگر آش دهن سوزی نیست و امروزه این اروپایی ها هستند که نیاز به بازگشت آمریکا به برجام و رفع تحریم ها دارند؟
اولا بازگشت آمریکا به برجام می تواند این شرایط را ایجاد کند که آمریکا از امتیازات حضور در برجام بهره ببرد اما با بهانه جویی هیچ تعهدی را انجام ندهد و یکی از این امتیازها این است که آمریکا دوباره حق استفاده از بند ماشه را پیدا خواهد کرد واینبار به جای اینکه خود ایران را تحریم کند تحریم های شورای امنیت بر علیه ایران را فعال کند و یا از این ابزار به عنوان حربه ای برای تهدید و فشار وارد کردن بر علیه ایران وامتیاز گیری بابت مسایل دیگر استفاده کند.
همچنین طبق نظر همه کارشناسان متخصص تحریم ها دوره زمانی دارد، یعنی وقتی کشوری تحریمی را اعمال می کند اگر در یک دوره زمانی خاص که حد اکثر دو سال است تحریم جواب ندهد و آن کشور به هدف اش نرسد دیگر ادامه تحریم بی فایده است.
روش جدید خنثی‌سازی تحریم ها توسط ایران
هدف آمریکا از اعمال تحریم بر علیه ایران در ابتدا ایجاد شرایط آشفته اقتصادی و ایجاد آشوب مردمی و در نهایت فروپاشی نظام بود و در نهایت در صورتی که چنین امری محقق نشود وادار کردن نظام به تمکین به خواسته های آمریکا.
اما پس از چهار دهه این تحریم ها نه فقط موجب فروپاشی نظام در ایران نشده بلکه موجب اعتماد به ذات ایران در تولید ما یحتاج خود شده.
نکته ای که قانونگذاران آمریکایی به آن توجه نداشتند شرایط ژئوپولیتیک و همچنین توانمندی های بالقوه انسانی و خدادادی منحصر به فرد ایران بود که شرایط مقاومت آن در مقابل تحریم ها را ایجاد می کرد.
نمی خواهم بگویم که اوضاع اقتصادی در ایران خوب است اما باید توجه داشت که ایران امروزه تنها کشور جهان می باشد که نه فقط بدهکار نیست بلکه طبق برخی آمار و ارقام چیزی حدود 180 ملیارد دلار از کشورهای دیگر طلبکار است.
بیشتر این طلب ایران هم مربوط به زمانی است که آمریکای ترامپ تصمیم گرفت به قول خودش شدید ترین تحریمها در تاریخ بشریت را بر علیه این کشور اعمال کند.
یعنی در اوج تحریم ها بر علیه ایران ایران توانسته آنقدر کالا صادر کند که تازه 180 ملیارد دلار طلب هایش از دیگر کشورها مانده.
البته یک پرانتز باز کنم و آن این است که بخش بزرگی از این طلب ها عمدی است، یعنی ایران عمدا پول های خود را در بانک های کشورهایی که با ایران تعامل می کنند مانند چین و هند و ترکیه و روسیه و ژاپن و امارات و... نگه داشته تا بتواند برای خرید و واردات کالا از آنها استفاده کند و تنها کره جنوبی بوده که درباره اموال ایران در بانک هایش به قول معروف نامردی کرده و موجب آن شده که ایرانی ها نسبت به کره ای ها بد بین شوند.
چه مقدار پول سرمایه گذاران غربی در روسیه مسدود شده است؟
به هر حال امروزه ایران از دوره گذار تحریم ها گذشته و دیگر تاثیرات کذایی تحریم ها بر علیه ایران در حال خنثی شدن است و اگر احیانا تحریم ها از بالاسر ایران برداشته شود باید به صورت طولانی مدت برداشته شود نه کوتاه مدت چون اگر کوتاه مدت برداشته شود و دوباره بخواهند پس از یک فرجه تنفس تحریم ها را بر ایران اعمال کنند دوباره ایران مجبور می باشد وارد دوره گذار شود و در مرحله بعدی گذشتن از دوره گذار بسیار سخت تر خواهد بود.
معمولا من این جریان را به جریان شکنجه زندانی ها در بازداشت گاه های آمریکایی تشبیه می کنم وقتی که آمریکایی ها می خواهند زندانی آنچه آنها می خواهند اعتراف کند ابتدا سرش را مقداری زیر آب می کنند و سپس در می آورند و میگذارند کمی نفس بکشد و دوباره زیر آب می کنند و آنقدر این کار را تکرار می کنند تا زندانی آنچه آنها می خواهند اعتراف کند.
امروزه می توان گفت کم کم ایرانی ها به قول معروف نسبت به تحریم ها دو زیست شده اند و می توانند زیر آب تحریم ها نفس بکشند، این در حالی است که آمریکاییها تصور می کردند ایرانی ها زیر بار تحریم ها خفه خواهند شد و آنها به خوبی می دانند اگر سرشان را از زیر آب تحریم ها بیرون نیاورند ایرانی ها دیگر همان جا هم نفس خواهند کشید.
حال از سویی دیگر برنامه هسته ای ایران آنقدر پیشرفت کرده که ایران از مرز گریز هسته ای هم عبور کرده و فاصله ایران تا ساخت تسلیحات هسته ای یک تصمیم سیاسی است و بس.
با توجه به این شرایط آمریکایی ها و متحدینشان مخصوصا اسرائیل به خوبی می دانند هر ماجراجویی نظامی ممکن است ایران را به سمت ساخت تسلیحات هسته ای سوق دهد و گناه آن هم گردن خودشان خواهد افتاد.
به همین دلیل هم می توان گفت بحث گزینه نظامی هم از روی میز خارج شده.
وزارت خارجه روسیه: مسکو به تسلیحات هسته ای ناتو در نزدیکی مرزهای روسیه پاسخ مناسب می دهد
اگر به این مساله سخنان خصوصی نخست وزیر اسرائیل که اخیرا درباره گفتگوهای هسته ای درز کرده را هم اضافه کنیم.
وی در یک جمع خصوصی اظهار داشته بود که مخالف شدید توافق آمریکا با ایران است اما با توجه به شرایط فعلی اسرائیل توان انجام عملیات نظامی بر علیه ایران را ندارد و هم به فرصت نیاز دارد تا خود را آماده کند هم اینکه باید توانمندی اتمی و نظامی ایران را قبل از عملیات تضعیف کنند و این نیاز به زمان دارد و فقط بازگشت آمریکا به برجام می تواند این زمان را برای اسرائیل بخرد.
پس توجه داشته باشید حتی اسرائیل هم امروزه متوجه است بازگشت آمریکا به برجام بیشتر به نفع آن است تا به ضرر آن و هیاهویی که معمولا اسرائیلی ها بر علیه برجام راه می اندازند بیشتر برای پاس دادن به آمریکایی ها است و بس.
بر کسی پوشیده نیست که آمریکایی ها تلاشهای بسیار زیادی راه انداختند تا شرق اروپا را وارد یک جنگ بر علیه روسیه کنند و پای روسیه را به یک جنگ باز کنند، اشتباه استراتژیک آنها در این بود که آنها تصور می کردند پس از اینکه پای روسیه را به جنگ باز کردند با اعمال تحریم ها می توانند کمر روسیه را بشکنند و در واقع از قبل همه برنامه های تحریمی آماده بود، اما بر عکس پیش بینی آنها به جای اینکه تحریمها کمر روسیه را بشکند امروزه تحریم ها در حال شکستن کمر آمریکا و متحدان اش می باشد.
شاید بهترین گواه بر این ماجرا هم ارزش روبل روسیه می باشد که پس از تحریم های کذایی غرب به جای اینکه ضعیف تر شود قویتر شد و در مقابل ارزش واحد پول اروپا و آمریکا ضعیف تر شد.
نرخ دلار در روسیه برای اولین بار از سال 2015 به زیر 51 روبل سقوط کرد
شاید آمریکایی ها بر سیاست و رسانه تسلط داشته باشند اما واقعیت ها را می توان از آمار وارقام شرایط اقتصادی دریافت کرد.
چند صباح دیگر هم ثبت سفارش ها برای خرید نفت پاییز و زمستان شروع می شود و در صورتی که غربی ها راهکاری برای تثبیت قیمت ها پیدا نکنند قطعا قیمت حامل های انرژی به شدت افزایش خواهد یافت و این هم به ضرر اروپایی ها است هم آمریکایی ها.
کم کم صدای مردم اروپا در آمده و آنها از بابت حمایت های بی چون و چرای سیاست مدارانشان از اوکراین ناراضی می باشند و اگر باز هم قیمت حامل های انرژی افزایش یابد احتمال بروز آشوب و سقوط حکومت ها در اروپا بسیار زیاد است.
در باره آمریکا هم باید گفت مردم آمریکا عموما هیچ اهمیتی به سیاست خارجی نمی دهند اما به هزینه های اقتصادی خود خیلی اهمیت می دهند و به همین دلیل در صورتی که قیمت حامل های انرژی در سطح بین المللی افزایش یابد آنها نیز در انتخابات بر علیه حزب حاکم رای خواهند داد و یا حتی ممکن است کار به آشوب های خیابانی بکشد.
دولت آمریکا به صورت تصنعی قیمت دلار را افزایش داده تا تاثیر عوامل بین المللی بر داخل آمریکا کاسته شود ولی همه کارشناسان اقتصادی به خوبی می دانند که ادامه این روند منطقی نیست چون به صادرات آمریکا ضربه مهلکی می زند.
امروزه بازارهای انرژی جهان با کمبود عرضه مواجه نیستند اما با توجه به شرایط بحرانی بین المللی با بحران بی اعتمادی مواجه هستند و به همین دلیل است که تاثیر روانی بحران های سیاسی موجب افزایش قیمتها در بازار های انرژی شده.
پیش بینی بحران انرژی در سراسر جهان
همین که بحث انجام توافق با ایران مطرح شد تاثیر روانی اش بر بازار ها موجب کاهشی شدن قیمتها شد و قطعا اگر توافقی صورت بگیرد قیمت ها به تعادل مناسبی خواهد رسید، نمی توان گفت کاهش شدید خواهد یافت.
خوب در این شرایط می بینیم این اروپا و آمریکا هستند که امروزه به توافق با ایران احتیاج دارند و نه ایران به آنها، اما مشکل اصلی در این است که امروزه با رئیس جمهوری ای در آمریکا مواجه هستیم که ضعیف ترین رئیس جمهوری در تاریخ این کشور به حساب می آید وجسارت تصمیم گیری قاطع را ندارد.
علیرغم همه معایبی که ترامپ داشت اما یک ویژگی داشت و آن این بود که جسارت تصمیم گیری داشت.
اگر بایدن همین که وارد کاخ سفید شده بود به برجام باز می گشت قطعا کار به بحثهایی که امروزه با آن مواجه هستیم کشیده نمی شد.
امروزه هم مشکل اصلی در این است که آنقدر بایدن موقعیت داخلی ضعیفی دارد که حتی مذاکره کنندگان آمریکایی در برجام مطمئن هستند که دور بعدی وی رئیس جمهوری نخواهد بود و همه توافق ها را بر همین اساس انجام می دهند.
با توجه به این شرایط مشاهده می کنیم حتی در مورد تصمیم نهایی اخیر که می تواند یک طناب نجات برای خود بایدن باشد هم وی در گرفتن این طناب ناتوان است و مانند چندین دوره سابق باز هم دولت آمریکا تلاش دارد دبه در بیاورد.
در مقابل هم ایران توانسته به جامعه جهانی ثابت کند که خواستار تعامل است اما آمریکا است که خواستار تعامل نیست.
بحث و گفتگو