همین شاعر همچنین می گوید :
"إِذا غامَرتَ في شَرَفٍ مَرومٍ
فَلا تَقنَع بِما دونَ النُجومِ"
به معنای اینکه اگر به افتخار رم (پایتخت آن زمان اروپا) جسارت کردی کمتر از ستارگان را قبول نکن.
حال می توان گفت کم و بیش این جریان درباره بحث ایران و غرب درباره برنامه هسته ای و کلا اختلافات دیگر موجود صدق می کند.
با توجه به شرایط به وجود آمده در اروپا پس از شروع عملیات ویژه روسیه دراوکراین، امروزه این غربی ها هستند که شدیدا نیاز دارند تحریم های نفتی ایران را بردارند و ایران به بازار نفت جهانی برگردد.
پس از سفر اخیر بایدن به منطقه خاورمیانه و تلاش های ناکام وی برای اجبار کشورهای عربی به افزایش تولید نفت و گاز خود همه متوجه شدند که افزایشی در کار نیست و دولت آمریکا مجددا تصمیم گرفت چیزی حدود 20 ملیون بشکه نفت از ذخایر استراتژیک خود را وارد بازار کند تا بلکه بازار را کنترل کند.
قبلا نیز آمریکا 180 ملیون بشکه نفت از ذخایر استراتژیک خود را وارد بازار کرده بود اما آن تاثیری که تصور می شد در بازار نداشت.
با توجه به اینکه کل ذخایر استراتژیک آمریکا چیزی حدود 500 ملیون بشکه نفت بود یعنی آمریکا تا به حال چیزی حدود 40% ذخایر استراتژیک خود را وارد بازار کرده و هیچ تاثیری روی بازار نداشته.
باید توجه داشت که این نفت زمانی وارد بازار شده که بازار در دوره کاهش تقاضای عمومی سالیانه به سر می برد و جهان فعلا یک بهار وتابستان بسیار گرمی را طی می کند، از حدود یکماه دیگر ثبت سفارش ها برای خرید انرژی برای فصل پاییز و زمستان شروع می شود و همه کارشناسان باور دارند اگر شرایط به شکل فعلی ادامه پیدا کند بازار با روند افزایشی انفجاری قیمت ها مواجه خواهد شد.
مشکل بازار هم امروزه بحث عرضه و تقاضا نیست، چرا که تقریبا همه تولید کنندگان نفت در حال تولید حد اکثری و فروش حد اکثری هستند، از جمله روسیه که تحت تحریم کشورهای غربی قرار گرفته ولی طبق آمار و ارقام چیزی حدود 30% افزایش درآمد داشته.
حال جالب تر اینکه ایران هم در حال فروش حد اکثری نفت خود در بازار است.
مشکل اصلی امروزه یک مشکل روانی در بازارها است که موجب آن شده قیمت ها بالا برود و تا وقتی که این مشکل روانی حل نشود بازارها روند صعودی خواهد داشت.
این شوک یا مشکل روانی فقط با چیزی مثل اعلان بازگشت نفت ایران به بازار ممکن است رفع شود.
همانگونه که قبلا نیز گفتم، طبق گزارش های مراجع مربوطه، ایران در حال حاضر چیزی حدود 2 ملیون بشکه نفت خود را صادر می کند و حتی زمانی که برجام امضا شد ایران چنین مقدار نفتی باچنین قیمتی نمی فروخت، در آن زمان اوج فروش نفت ایران چیزی حدود 1.8 ملیون بشکه به قیمت حدود 50 دلار برای هر بشکه بود در حالی که امروزه ایران روزانه چیزی حدود 2 ملیون بشکه با میانگین قیمتی 100 دلار به فروش می رساند.
مشکل اصلی ایران این است که به دلیل تحریم های بانکی این نفت به صورت نقدی به فروش می رود و در تعاملات بین المللی نقد جایی ندارد و شما باید از سیستم بانکی برای تجارت بین المللی استفاده کنید و اگر مشکل تحریم های بانکی رفع نشود ماجرا مثل این می ماند که شما با یک جیب پر پول وارد شهری می شوید که هیچ کس حاضر نیست به شما بدون کارت بانکی چیزی بفروشد.
حال جالب تر اینکه امروزه بیشتر نفت ایران به اروپا صادر می شود و نه به شرق آسیا، و گواه این ماجرا هم همان کشتی ایرانی که توسط یونانی ها توقیف شد می باشد، کشتی ای که در مسیر اروپا بود و نه چین.
همچنین مشاهده می کنیم که رئیس جمهوری ترکیه آقای اردوغان در سفر اخیر خود به تهران روی افزایش صادرات گاز ایران تمرکز زیادی داشت چون ترکیه امیدوار است گاز را از لوله گازی که به ایران متصل است دریافت کند و بعد به اروپا صادر کند و ما به التفاوت بگیرد.
طبق برآوردهای مراکز مطالعاتی ظرفیت تولید عربستان سعودی چیزی حدود 8 تا 10 ملیون بشکه نفت در روز است، در حالی که امروزه عربستان در حال برداشت چیزی حدود 12 ملیون بشکه نفت از چاه های خود می باشد و طبق اظهار نظر شاهزاده محمد بن سلمان عربستان نهایتا بتواند تا پنج سال آینده 13 ملیون بشکه نفت برداشت کند.
در مورد دیگر کشورهای عرب حوزه خلیج فارس و حتی شمال آفریقا و آمریکای لاتین و استرالیا هم همین جریان صدق می کند و اینها جمعا نمی توانند تاثیری بر بازارهای نفتی بگذارند.
همچنین گاز کشورهای عرب حوزه خلیج فارس و یا آمریکا و یا استرالیا و یا شمال آفریقا فقط به صورت مایع می تواند به دست اروپایی ها برسد و این به معنای آن است که آنها باید چیزی حدود 3 برابر قیمت گازی که امروزه از روسیه دریافت می کنند پرداخت کنند.
فقط جهت اطلاع برخی که شاید ندانند چرا آمریکا و متحدین اش اصرار دارند ایران از سوریه و عراق و لبنان خارج شود باید بگویم، بحث های سیاسی را کنار بگذارید، طی چند دهه اخیر جنگ های استراتژیک زیادی در منطقه خاورمیانه راه افتاد وهدف آمریکا و متحدین اش این بود که از این طریق بتوانند راه صادرات ارزان (از طریق لوله) نفت و گاز کشورهای حوزه خلیج فارس و کشورهای شرق مدیترانه و شمال آفریقا به اروپا را باز کنند و خوب ایران ومتحدین ایران راه آنها را بسته اند.
امروزه ایران از طریق لوله های گازی که به ترکیه متصل است تنها گزینه موجود برای صادرات گاز ارزان قیمت به اروپا می باشد و باتوجه به ظرفیت های بالقوه ایران طی مدت کوتاهی ایران می تواند تولید نفت و گاز خود را به سرعت خیلی بالا افزایش دهد وبه عنوان مثال طبق برآوردها صادرات نفت ایران می تواند به سرعت تا چیزی حدود 4.5 ملیون بشکه در روز برسد.
گاز هم به همین ترتیب مضاف بر اینکه اگر ایران اجازه اتصال قطر به لوله گاز خود را بدهد گاز قطر هم می تواند به قیمت پایین به اروپا برسد.
خوب با توجه به این شرایط می توان گفت بازگشت رسمی ایران به بازارهای انرژی جهانی می تواند تنها گزینه بقا برای همه کشورهای غربی باشد.
یعنی به قول شاعر معروف انگلیسی، شکسپیر، امروزه جریان بازگشت همه به برجام، برای غربی ها جریان " بودن یا نبودن" است.
با توجه به این شرایط است که می توان گفت امروزه مصیبت اروپایی ها برای ایرانی ها غنیمت است و بدیهی است ایرانی ها که با هدف رسیدن به ثریا قدم برداشته بودند به کمتر از ستاره ها بسنده نکنند و حاضر نباشند که توافقی که بیشترین خواسته های آنها را تامین می کند نباشد امضا نکنند.
بگذارید واضح تر بگویم.
ایران امروزه نفت خود را در بازارها می فروشد، با بسیاری از کشورهای جهان ارتباط تجاری دارد و حتی در صورتی که برجام امضا شود بیش از این مقدار نفت را فعلا نمی تواند بفروشد و رابطه تجاری اش باز هم فقط به همین کشورها محصور خواهد بود، در شرایط فعلی اجرای بند ماشه در توافق هسته ای برای اروپایی ها به معنای خودکشی است چون آنها به خوبی می دانند چنین اقدامی می تواند موجب انفجار در بازارهای انرژی جهان گردد و همه سیاستمداران اروپایی نه فقط با احتمال سرنگونی مواجه خواهند شد بلکه شورشهای مردمی کل خیابان های کشورهای اروپایی را در بر خواهد گرفت.
بر کسی پوشیده نیست که امروزه بسیاری از مردم اروپا وحتی آمریکا از هزینه کرد دولت های خود در حمایت از اوکراین بر علیه روسیه ناراضی ومعترض می باشند و روز به روز این نارضایتی و اعتراضها افزایش می باید و بسیاری اروپایی ها امروزه سوال می کنند که چرا باید هزینه ماجرا جویی های آمریکا در اروپا را بپردازند.
همچنین با توجه به اینکه ایران دیگر از مرز گریز هسته ای عبور کرده طرف های مقابل به خوبی می دانند که دیگر گزینه حمله نظامی را مجبور هستند از روی میز بردارند چون هر حمله نظامی و یا حتی عملیات کوچک نظامی که موجودیت ایران را به خطر بیاندازد می تواند موجب آن گردد که ایران به سمت تولید تسلیحات هسته ای برود و کار تمام شود.
به همین دلیل است که امروزه ایرانی ها سوال می کنند پس چه فایده ای برای ایران دارد که کلا به برجام برگردد؟
قطعا باید طرفهای مقابل مشوق هایی را برای ایرانی ها در نظر بگیرند که با توجه به این مشوق ها ایرانی ها حاضر باشند برخی از امتیازهایی را که کسب کرده اند کنار بگذارند وگرنه هیچ منطقی وجود ندارد که ایرانیها را قانع کند به برجام برگردند.