وقتی که درباره نخبگان صحبت می کنیم منظور قشر افرادی است که همه جوامع بین المللی به نتیجه رسیده اند وجود اینها موجبات موفقیت یک جامعه می گردد و در صورتی که اینها نباشند یک جامعه نابود می شود.
این روزها هم کشورها تلاش می کنند نخبگان دیگر کشورها را از یکدیگر بقاپند.
منظور از نخبگان جامعه در این بحث هم افرادی است که تحصیلات عالیه دارند هم افرادی که شاید تحصیلات عالیه نداشته باشند اما در زمینه های مختلف موفق بوده اند از تجارت و بازرگانی بگیرید تا کارهای هنری و ورزشی و ...
مثلا شما اگر بخواهید به کشوری مثل کانادا مهاجرت کنید می بینید که شرایط مختلفی برای مهاجرت شما قرار داده است اما در صورتی که شما مثلا یک ورزشکار، هنرمند، نویسنده، تاجر، سیاست مدار، فیلسوف، متفکر و یا... موفق باشید می توانید خارج از نوبت ویزا دریافت کنید.
اگر شما اختراعاتی را داشته باشید و یا اینکه در زمینه های علمی موفقیت هایی را به دست آورده باشید که جای خود.
در صورتی که تحصیلات عالیه داشته باشید هم که دیگر تکلیف روشن است.
اگر هم ثروتمند باشید که نیاز ندارید هیچ کدام از مراحل فوق را طی کنید و همین که ثابت کنید پول دارید همه دربها در همه کشورها برای شما باز می شود و بسیاری از کشورها به شما پاسپورت معروف به پاسپورت طلایی می دهند.
برای اینکه شاید برخی ندانند که پاسپورت طلایی چیست، منظور کشورهایی هستند که همین که شما مبلغی پول را با خود به آن کشور ببرید و سرمایه گذاری کنید و یا حتی فقط پول را در بانک های آن کشور بگذارید بلافاصله به شما اقامت می دهند و پس از مدت کوتاهی به دلیل اینکه ثروتمند هستید به شما پاسپورت می دهند.
دلیل اینکه همه کشورها به نخبگان توجه ویژه دارند این است که طبق همه معیارهای اقتصادی جامعه را همان نخبگان می سازند و اگر آنها نباشند شما هر چه قدر هم تعداد شهروندانتان زیاد هم باشد باز هم نمی توانید موفق باشید.
نمونه اش دوره هایی که مثلا چینی ها نخبگان را با انقلاب کمونیستی خود از کشور فراری دادند و بعد درگیر سیر کردن شکم بیش از یک میلیارد نفر آدم خود شدند، همین جریان درباره بسیاری از کشورهای دیگر هم صدق می کند، چین را فقط به عنوان نمونه گفتم، همین که درب های چین برای بازگشت نخبگان فراهم شد و آنها با تجربه و ثروت خود به چین برگشتند و حاکمیت شروع کرد با نخبگان همکاری کند و به آنها گوش دهد به یکباره چین متحول شد و چین ای که تولید نا خالص ملی اش سر جمع به صد میلیارد دلار نمی رسید به یکباره تولید نا خالص ملی اش امروزه به بیش از ۱۵ هزار میلیارد دلار رسید و روز به روز بالاتر می رود.
یکی از اصلی ترین دلایلی که تحریم های آمریکا بر علیه ایران شکست خورد وجود همین نخبگان و ثروت در جامعه بوده و هست و دشمنان ایران سالها است تلاش می کنند و برنامه ریزی می کنند که جامعه ایران را از این نخبگان تخلیه کنند، چون می دانند که همین جریان می تواند کمر ایران را بشکند و تحریم هایشان بر علیه ایران جواب دهد.
امروزه برخی دانسته و یا ندانسته ، که بنده امیدوار هستم این جریان ندانسته باشد، چون اگر دانسته باشد واویلا، کارهایی را انجام می دهند یا تصمیماتی را اتخاذ می کنند یا به دنبال پیاده کردن سیاست هایی هستند که موجبات فرار این نخبگان جامعه را فراهم می کند.
از زمانی که آن خانم مجری در تلویزیون آمد و گفت هرکه خوشش نمی آید از این کشور برود تا به امروزه روز به روز افرادی که با تفکر این خانم در حال گسترش در جامعه هست و برخی تصور می کنند اگر با ثروتمندان و نخبگان مبارزه کنند در نهایت نزد مردم تهی دست عزیز می شوند.
از اظهاراتی که موجبات ترس مردم از نگه داشتن پول‌هایشان در بانک ها می شود تا اظهاراتی که موجبات فرار سرمایه ها از کشور می شود تا برخوردهای تاسف بار برخی که فکر می کنند فقط آنها مسلمان هستند تا برخورد ها و سیاست های اقتصادی که مغایر با اصل حفظ و صیانت از سرمایه ها است تا تصمیماتی که موجب افزایش بی حد و حساب قیمت کالا می گردد تا تشنج آفرینی های فکری و اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی و افزایش سرقت و ترور نخبگان و دانشمندان و...
همه اش در راستای ایجاد فضای فرار نخبگان می باشد و امروزه شرایطی ایجاد شده که بسیاری نخبگان علیرغم اینکه به هیچ وجه تمایل ندارند که مملکت خود را ترک کنند اما عطای بقا در ایران را به لقایش می بخشند و بار ترک وطن می بندند.
آیا می دانید این یعنی چه، طبق حساب کتابهای اینها یک متخصص دکتر یا مهندس یا ... چیزی حدود بیست ملیون دلار ارزش دارد.
یعنی اگر آمار و ارقامی که هر از گاهی در رسانه ها منتشر می شود مبنی بر اینکه سال گذشته چیزی حدود ۸ هزار دکتر ایران را ترک کرده اند، حدود ۱.۶ میلیارد دلار همین یک قلم به ما ضرر زده است.
حالا مهندس، پرستار، تکنسیسن، وکیل، حسابدار، دانشمند و... را نیز اضافه کنید تا ببینید چه قدر دارند از ما می کنند. اینها هم اگر رفتند دیگر بر نمی گردند. بزرگترین اشتباه در این است که تصور کنید کشور را با باقیمانده ها می توان ساخت.
اگر می بینید که آمریکایی ها و دشمنان بشکن به ابر می زنند و در گفتگوها و مذاکرات منتظر چیزی هستند که اتفاق افتد به این دلیل است که می بینند برخی دارد کاری را می کنند که آنها دهه ها است موفق نشدند انجام دهند. تا دیر نشده بیدار شوید.