اسپوتنیگ - توافق وین تمام شده و روی میز است و همه چیز امروزه گرو تصمیم آمریکا است و اگر گفتگوها تعلیق شده دلیل اش ناتوانی دولت بایدن برای تصمیم گیری می باشد.
عبارتی که این روزها از طرف مقامات ایران بسیار مطرح می گردد.
البته واقعیت امر هم این است که به دلیل شرایط بین المللی به وجود آمده که مقصر همه اش تلاطم در سیاست خارجی ایالات متحده و ناتوانی دولت آمریکا در اداره بحران ها که بر داخل آمریکا هم تاثیر بسیار زیادی گذاشته امروزه محبوبیت دولت بایدن طبق نظر سنجی های آمریکایی چیزی پایین تر از سی درصد می باشد یعنی پایین ترین سطح محبوبیت یک رئیس جمهوری در داخل آمریکا.
البته برخی حتی باور دارند رسانه های آمریکا این درصد را با ارفاق اعلام کرده اند و اگر می خواستند آمار واقعی را اعلام کنند یک فاجعه تمام عیار بروز می کرد.
گذشته از همه این مسایل نباید فراموش کرد که دلیل رای آوردن آقای بایدن در انتخابات ریاست جمهوری محبوبیت وی نبوده بلکه نفرتی بود که بسیاری نسبت به ترامپ داشتند.
حزب دمکرات هم به خوبی به این مساله واقف هستند و امیدوار بودند حد اقل در یکی دو سال اول ریاست جمهوری آقای بایدن، که از شخصیت های دولت عمیق آمریکا به حساب می آید، بتواند خود را جمع و جور کند و جایگاهی برای خود بسازد اما نه در زمینه داخلی و نه در زمینه خارجی دولت آقای بایدن حتی یک موفقیت کوچک هم نتوانست به دست آورد تا برای جمع کردن محبوبیت به آن اتکا کند.
در زمینه گفتگو های هسته ای در حالی که آقای بایدن می توانست بلا فاصله پس از انتخاب شدن با صدور یک فرمان اجرایی همه اعمال کذایی ترامپ را لغو کند تا به برجام برگردد آنها تصور کردند که می توانند از ایران امتیاز بگیرند و می توانند از اشتباه هایی که ترامپ مرتکب شد بهره ببرند.
خوب پس از حدود یک سال از جر و بحث های متوالی چه زیر میز چه روی میز گفتگوهای وین امروزه به آن مرحله رسیده اند که اگر هنر کنند بتوانند همان توافق 2015 را احیا کنند.
در باره ایران هم که از همان ابتدا تکلیف روشن بود، توافق 2015 نه یک کلام بیشتر نه یک کلام کمتر.
وقتی در باره توافق 2015 که به برجام معروف است صحبت می کنیم یعنی دو نکته کلیدی یا محوری:
1 – رفع تحریم ها از بالاسر ملت ایران به صورت کامل و به شکلی که ایران از همه مزایای تجارت بین المللی بهره ببرد.
2 – محدودیت برای برنامه هسته ای ایران به شکلی که اگر روزی ایران تصمیم بگیرد بمب اتمی بسازد چیزی حدود یک سال با ساخت آن فاصله داشته باشد.
بدیهی است در صورتی که محور اول اجرا نشود هیچ منطقی وجود ندارد که ایران بخواهد محور دوم یا محدود سازی برنامه هسته ای خود را اجرا کند، چرا که بر اساس همه تعهدها و موازین و مقررات بین المللی ایران حق دارد برنامه کامل هسته ای داشته باشد.
در حالی که بایدن تلاش داشت از آب گل آلود دولت مرحوم شده ترامپ امتیاز بگیرد و بتواند امتیاز هایی بیشتر از توافق 2015 را به دست آورد تا از آن به عنوان یک موفقیت در داخل آمریکا استفاده کند، ایرانی ها تلاش داشتند که در گفتگو های وین نه فقط هیچ امتیاز بیشتری ارائه ندهند بلکه به دلیل اشتباهات ترامپ از دولت آمریکا امتیاز هایی هم بگیرند.
اینکه برخی ادعا می کنند که اگر ایران زیر بار توافق نرود ممکن است متحدین آمریکا بند ماشه را اجرا کنند و همه تحریم های شورای امنیت بر علیه ایران برگردد و یا اینکه حتی آمریکا و یا اسرائیل دست به عملیات نظامی بر علیه ایران بزنند همه اش به قول عرب ها (زوبعه فی فنجان) طوفانی توخالی در یک فنجان بیش نیست.
اگر آمریکایی ها و یا اسرائیلی ها توان انجام عملیات نظامی بر علیه ایران را داشتند مطمئن باشید حتی یک لحظه هم صبر نمی کردند و عملیات را انجام می دادند وخودشان را معطل وین نمی کردند.
درباره تحریمهای شورای امنیت هم خودشان بهتر می دانند که ایران امروزه توانسته تحریم های بسیار شدید تر از آنها را تحمل کند و بازگشت این تحریم ها دیگر تهدیدی برای ایران به حساب نمی آید.
اینکه مشاهده می کنیم برخی کشورهای همجوار و اسرائیل می نشینند و نقشه می کشند بر علیه ایران ائتلاف ایجاد کنند و یا اسرائیل تهدید می کند که چه توافق باشد چه نباشد به ایران حمله خواهد کرد همه اش نشان از آن دارد که همه اینها دلواپس هستند مبادا توافقی در وین انجام نشود.
عملا اینها بیش از آمریکایی ها خواهان توافق وین هستند ولی به قول معروف با دست پس می زنند و با پا پیش می کشند.
همه شان از آمریکا گرفته تا ذره بینیهای خلیج فارس به خوبی می دانند هر روز که می گذرد موقعیت ایران قوی تر و قوی تر می شود و اگر ایران پای میز گفتگو در وین نشسته برای این است که امتیاز های طرف های مقابل را از آنها بگیرد نه اینکه امتیازی به آنها بدهد.
با توجه به جریان هایی که امروزه آمریکا در جهان ایجاد کرده و مسبب آن شده، منظور جنگ در اوکراین و اختلافات با چین و ... امروزه ایران در ایده آل ترین شرایط چانه زنی قرار دارد.
طبق بر آوردها ایرانی ها امروزه بیش از 1.8 ملیون بشکه نفت در روز می فروشند و خریداران صف کشیده اند و التماس می کنند تا نفت و محصولات نفتی ایران را بخرند و نقدا پول آن را به قول معروف جیرینگی پرداخت می کنند.
پس عملا حتی اگر توافقی در وین امضا نشود ایران دیگر، یا شاید بهتر باشد بگوییم فعلا، از شر تحریمهای نفتی خلاص شده و باید چیزی را در وین به دست بیاورد که امتیاز بیشتری باشد.
یعنی رفع تحریمهایی که تجارت ایران و زندگی ایرانی ها را مختل کرده، اگر بنا باشد فقط همین جریان فروش و بازگشت پول نفت باشد که عملا در حال حاضر انجام می شود.
همچنین باید به این نکته توجه داشت که اگر بنا است توافقی در وین انجام شود، تجربه ثابت کرده که همه روزنه هایی که آمریکایی ها میتوانند از کانال آن زیر توافق بزنند هم باید بسته شود.
یکی از مهم ترین این روزنه ها قرار گرفتن سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در لیست تروریستی آمریکا و همچنین تحریم هایی است که بر علیه این تشکیلات و یا اعضای آن اعمال شده.
در رد ادعای برخی نادانان که امروزه این بحث را جدا از بحث توافق هسته ای می دانند باید گفت اتفاقا این بحث کاملا به توافق هسته ای مربوط است.
طبق برجام همه تحریم هایی هسته ای و مرتبط با آن باید برداشته شود و نباید به عنوان دیگری و یا به شکل دیگری اعمال گردد.
ترامپ پس از خروج از برجام علاوه بر بازگرداندن تحریم های هسته ای همانها را به عناوین دیگر اعمال کرد تا دست دولت های بعدی آمریکا برای بازگشت به برجام را ببندد.
بایدن و تیم او به خوبی می دانند برداشتن تحریم های آمریکا بدون برداشتن بقیه تحریم ها عملا به معنای آن است که همه تحریم ها سر جای خود باقی مانده.
پس اگر بنا باشد ایران از توافق هسته ای منتفع گردد، بدون چون و چرا دولت آمریکا باید همه تحریم ها را یکجا بردارد.
وقتی که سپاه در لیست تروریستی قرار داشته باشد ساده ترین اتفاقی که می تواند رخ دهد این است که حدود نیمی از مردان ایرانی به عنوان تروریست تلقی گردند و نه فقط هر کدام اینها بخواهند به خارج کشور سفر کنند مورد تهدید آمریکا قرار گیرند و یا اخراج شوند (همانگونه که چند روز پیش یک خواننده ایرانی به دلیل اینکه سی سال پیش در سپاه خدمت کرده بود از آمریکا اخراج شد) بلکه هر کدام اینها در هر بانکی حساب بانکی داشته باشند آن بانک در آینده در لیست سیاه قرار می گیرد چرا که برای یک تروریست حساب باز کرده.
علاوه بر اینها اگر تحریم ها بر علیه سپاه برداشته نشود یعنی هر کدام از شرکت ها و یا اعضای تحریم شده که در جایی حسابی دارند و یا با جایی همکاری می کنند هم بانک ها وهم موسساتی که در آن کار می کنند مورد تحریم قرار می گیرند.
طبق آنچه در آخرین جلسات در وین روی آن توافق شده بود بنا بر این بود که آمریکا هم سپاه را از لیست تروریستی حذف کند هم اینکه تحریمهای شرکت ها وافراد وابسته به سپاه را نیز لغو کند.
همچنین آمریکایی ها علاوه بر رفع تحریم ها باید تضمین دهند که هیچ وقت اشتباهات ترامپ را تکرار نمی کنند.
بعدا دولت آمریکا به قول معروف دبه در آورد و شروع کرد بهانه آوردن و ابتدا جریان را گردن روسیه و چین انداختند و وقتی معلوم شد بد عهدی ربطی به چین و روسیه ندارد ماجرای سپاه را به میان آوردند.
ایران هم تکلیف را روشن کرده.
همه مسایل بحث شده و توافق روی میز است، هر وقت آمریکایی ها شجاعت و توانمندی تصمیم گیری داشتند اعلام کنند که همه بروند وتوافق را امضا کنند وگرنه فعلا ما مشکلی نداریم و هر روز ایران برگه های بیشتری جمع خواهد کرد.