گزارش و تحلیل

آتلانتیک (ایالات متحده آمریکا): جهان به دو حوزه تقسیم می شود

جهان در حال تقسیم شدن به دو حوزه است، اما ارتباط بین آنها قطعاً باقی خواهد ماند. چقدر استرس زا خواهد بود؟
Sputnik
اسپوتنیک به نقل از مجله آتلانتیک چاپ آمریکا می نویسد: در نگاه اول، هیچ شباهتی بین عملیات روسیه در اوکراین و قرنطینه های بعدی ویروس کرونا در چین وجود ندارد. با این حال، هر دو رویداد تغییری را تسریع می‌کنند که جهان را به دو بخش تقسیم می‌کند: یکی با مرکز در واشنگتن و دیگری در پکن.
به نظر می رسید که در سه دهه پس از فروپاشی اتحاد شوروی، روند جهانی شدن دنیایی پر از رفاه ایجاد کرده است که با پیوندهای تجاری، اینترنت و آرمان های سیاسی و اقتصادی مشترک مرتبط شده است. انقلاب سرمایه داری در چین این امید را ایجاد کرد که حتی این غول کمونیستی به سیستم جهانی دموکراتیک بپیوندد.
با این حال، قرن بیست و یکم میلادی در راه است و تقابل سیاسی، ناسیونالیسم اقتصادی و شوونیسم فرهنگی دوباره در صحنه ظاهر شده است. جاه طلبی های پکن تقویت شده، رقابت های قدرت های بزرگ و مبارزه بین نظم لیبرال و غیر لیبرال تجدید شده است. علاوه بر این، عملیات روسیه (در اوکراین) همچنان ادامه دارد و پیامدهای بحران اوکراین به غیرقابل پیش‌بینی‌ترین شکل در سراسر جهان تاثیر خواهد گذاشت.
در سال‌های اخیر، شی جین پینگ، رئیس‌جمهور چین در حال ساختن Pax Sinica، یک نظم جهانی جدید تحت نظارت پکن بوده است. به نظر می رسد شی آمریکا را دشمن استراتژیک و اقتصادی اصلی چین می داند و سیستم جهانی تحت رهبری آمریکا را مانعی در برابر قدرت چین می داند. شی جین پینگ کمپینی برای "خودکفایی" به راه انداخت. هدف آن ایمن سازی زنجیره تامین و جایگزینی کالاهای وارداتی - از ریزتراشه گرفته تا هواپیماهای جت - با جایگزین های محلی است.
طرح یک کمربند، یک جاده به عنوان برنامه ای برای توسعه زیرساخت ها و کمک به نیازمندان اعلام شده است. در واقع، یک کمربند، یک جاده برای تقویت نفوذ سیاسی و تجاری چین در اقتصادهای نوظهور و پیوند آنها به پکن از طریق تجارت، مالی و فناوری در نظر گرفته شده است. تحلیل جدید موسسه امریکن اینترپرایز نشان می‌دهد که ایالات متحده همچنان هدف اصلی سرمایه‌گذاری‌های چینی است، اما جریان ورود آنها از اوج 53 میلیارد دلاری در سال 2016 به 3 میلیارد دلار در سال 2019 و تنها یک میلیارد دلار در سال گذشته کاهش یافته است. (اپیدمی کرونا نیز تأثیر می گذارد). برعکس، سهم مشارکت کنندگان در پروژه یک کمربند، یک جاده قوی تر شده است.
به عقیده پکن، بحران اوکراین ثابت می کند که مسیر شی برای آینده چین درست است. به هر حال، هدف کل سیاست "تجزیه" دقیقاً ایمن کردن چین از تحریم‌های سخت است، مشابه تحریم‌هایی که اتحاد متحدان غربی علیه روسیه اعمال کردند. به احتمال قوی پرزیدنت جو بایدن هفته گذشته رهبر چین را به این امر تهدید کرد که در صورت حمایت از کمپین پوتین، وی با پیامدهای شدید روبرو خواهد شد.
در همین حال، همه گیری ویروس کرونا در حال تشدید تاثیر بر روابط تجاری است. بیش از دو سال از اولین شیوع در ووهان می گذرد، اما چین همچنان تحمل صفر را برای ویروس کرونا حفظ می کند و کل شهرها را حتی در برابر شیوع نسبتاً متوسط ​​مسدود می کند. شی را بیشتر در این مورد متقاعد کرده باشد. جدیدترین قرنطینه ها در مهم ترین شهرهای کشور معرفی شده اند: در پایتخت مالی شانگهای و مرکز بزرگ فناوری و صادرات شنژن.
برای کاهش رکود اقتصادی، مقامات چینی به کاهش جزئی پروتکل های ضد ویروس کنایه کردند. با این حال، همانطور که استفان لامار، مدیر اجرایی انجمن پوشاک و کفش آمریکا، گفت: "واکنش چین به ویروس کرونا یادآوری دیگری از این است که وقتی زنجیره‌های تامین در چین شروع می‌شوند یا شامل قلمروی چین هستند، این امر چقدر خطرناک است."
با این حال، همانطور که پروژه ناموفق مربوط به کارخانه ویسکانسین نشان داد، انتقال تولید حتی شرکتی مانند فاکسکان تایوان (تامین کننده انحصاری اپل) از چین بسیار دشوار است. هیچ چیز پیش بینی نمی کند که کافی شاپ های استارباکس در چین بسته شوند - بعید است که به آن برسد. برخلاف جنگ سرد، با مرزهای مشخص بین بلوک های ایالات متحده و اتحاد شوروی، روابط بین دو نیمکره جهان آینده قطعا ادامه خواهد داشت. و با این حال خطوط این روابط واضح تر و واضح تر می شوند.
درگیری در اوکراین هشداری برای ایالات متحده و اروپا در مورد تهدیدهای جدید از سوی قدرت های اقتدارگرا است. اروپا در حال تقویت ناتو است و آسیا باشگاه خود را برای مهار چین تشکیل داده است: گفتگوی چهارجانبه امنیتی. همزمان، به لطف حمایت پکن از مسکو، یک محور ائتلاف ضدغربی در حال شکل گیری است که هم اینک شامل بلاروس و کره شمالی می شود.
پکن و مسکو برای تضعیف وابستگی خود به غرب و متحدانش، از نظر اقتصادی نیز به یکدیگر چشم دوخته اند. چین مدت هاست که به دنبال خلاصی از دلار بوده است و روسیه هم اکنون این کار را انجام می دهد. از نظر فناوری، مرزها حتی واضح تر مشخص و ترسیم شد. چین هم اینک با دیواری به نام "سپر طلایی" یا "دیوار بزرگ چین" خود را از اینترنت جهانی جدا کرده است و سرمایه‌گذاری هنگفتی برای تراشه‌های ساخت خود، وسایل نقلیه الکتریکی و هوش مصنوعی خود واریز می‌کند تا آمریکا و دوستانش در اروپا و آسیا را از برتری در فناوری ها محروم کند. در همین حال، تعدادی از کشورها به تحریک واشنگتن، تجهیزات مخابراتی شرکت چینی Huawei Technologies را ممنوع کرده اند. مانند جنگ سرد، برخی کشورها تمایلی به جانبداری ندارند. هند، پیشگام جنبش عدم تعهد، در موقعیت عجیبی قرار گرفت: در مورد چین، به واشنگتن نزدیک شد و در مورد روسیه، مواضع نرمی در کنار پکن اشغال کرد.
با این حال، هرچه واگرایی جهانی بیشتر باشد، دولت‌ها بیشتر به سمت یک طرف یا طرف دیگر جذب خواهند شد – و مانند سال‌های جنگ سرد، نه لزوماً بر اساس مبانی ایدئولوژیک روشن.
ویتنام کمونیست که نگران افزایش قدرت چین است، پذیرای پیشنهادهای آمریکا است، در حالی که پاکستان دموکراتیک، متحد واشنگتن در جنگ سرد، از طریق سرمایه گذاری در یک کمربند، یک جاده، به چین نزدیک شده است و در واقع به اقمار این کشور تبدیل شده است.
این روند سریع نیست، اما به هر حال، دو حوزه با پیوندهای اقتصادی قوی تر در داخل نه در خارج ظاهر می شوند. هر کدام از فناوری های خود استفاده می کند و مطابق با موازین سیاسی، اجتماعی و اقتصادی خود عمل می کنند. مطمئناً آنها موشک‌های هسته‌ای را به سمت یکدیگر نشانه گیری می کنند و در رقابتی جهانی برای قدرت و نفوذ، پتو را به سوی خود خواهند کشید. هیچ کس چنین دنیایی را نمی خواهد. اما این امکان وجود دارد که همانا آن را دریافت خواهیم کرد.
نویسنده: مایکل شومان عضو دعوت شده در مرکز جهانی شورای آتلانتیک چین و نویسنده کتاب‌های ابرقدرت قطع شده: تاریخ چینی جهان و معجزه: داستان باشکوه جستجوی ثروت آسیایی است.
بحث و گفتگو