طبق همین اخبار و گزارش ها آقای علی باقری کنی موفق شده حمایت تهران قاطع را از برنامه خود برای گفتگوها کسب کند و امروزه مسلح به حمایت مقامات ایرانی وارد گفتگوهای وین می شود.
حال همه منتظر هستند ببینند آیا آقای رابرت مالی هم با چنین شرایطی به وین آمده یا نه.
اگر هر دو طرف توانسته باشند پایتخت ها را متقاعد کنند پیش نویس را بپذیرند به احتمال زیاد توافق جدیدی طی همین جلسه و یا در نهایت جلسه بعدی به نتیجه خواهد رسید و پیش بینی می شود که وزرای امور خارجه برای امضا راهی وین شوند.
طبق گفته محافل دیپلماتیک تقریبا توافق روی بسیاری از مسایل محقق گشته و تنها مساله ای که باقی مانده تضمین هایی است که ایالات متحده باید به ایران بدهد که به گره گفتگو ها تبدیل شده.
البته این گره که محافل دیپلماتیک درباره آن صحبت می کنند گره ای است که شاید بتوان گفت بزرگترین گره همه گره های گفتگوها به حساب می آید.
در حال حاضر ظاهرا حاضر آمریکایی ها قبول کرده اند بر اساس برجام عمل کنند و همه تحریم های مرتبط با برجام را رفع کنند.
حال چرا می گوییم رفع و نمی گوییم لغو کند وچرا می گوییم بر اساس برجام.
خوب به عبارت ها توجه داشته باشید چون ظاهرا تیم ایرانی در گفتگو هایی که سال 2015 به برجام ختم شد به برخی عبارت ها توجه زیادی نکرد و امروزه ایران مجبور است همان را قبول کند و آمریکا هم فعلا حاضر است فقط همان را اجرا کند.
طبق برجام ایالات متحده متعهد شده بخشی از تحریم ها را لغو کند و برخی دیگر را تعلیق کند و از بخش های دیگری چشم پوشی کند.
همچنین طبق متن همان برجام تحریمهای لغو شده نباید به شکل دیگری و یا به عناوین دیگری برگردد.
حال ظاهرا آمریکایی ها پذیرفته اند که طبق برجام عمل کنند و بر همان اساس بسیاری تحریم هایی که باید لغو شود را لغو کنند و آنهایی که باید تعلیق شود را تعلیق کنند و همچنین تحریم هایی که با برجام در تضاد است را نیز لغو کنند.
عموم این تحریم ها هم تحریم هایی هستند که با دستور ریاستی در آمریکا اعمال شده اند و به همین دلیل با یک دستور ریاستی دیگر امکان لغو آنها ممکن خواهد بود.
ایران از ابتدا اصرار داشت که خود آمریکایی ها باید تضمین دهند که دیگر کارهای گذشته خود را تکرار نمی کنند ولی آمریکایی ها ایرانی ها را مجاب کرده اند که هر دستور رئیس جمهوری شان حد اکثر تا زمان حضور وی در قدرت ارزش دارد و فردای تحویل و تحول در کاخ سفید رئیس جمهوری بعدی می تواند این دستورات را لغو کند و به همین دلیل نیاز است که چهارچوب دیگری برای تضمین ها پیدا شود که بهترین چهارچون به نظر آنها این بوده که شرکت ها و کارتل های بزرگ تجاری امریکایی وارد بازار ایران شوند و لابی های آنها در آمریکا ضامن برجام باشند.
البته ایرانی ها همین باور را نسبت به شرکت های اروپایی داشتند و پس از توافق سال 2015 بیش از 90% قراردادهای اقتصادی ایران را به آنها دادند تا اگر آمریکا تصمیم بگیرد از برجام خارج شود اروپاییها به عنوان ضامن برجام جلوی خروج آمریکا را بگیرند اما در نهایت مشاهده کردیم که این شرکت ها پیش از اعلام خروج آمریکا از برجام از ایران خارج شدند و همه پروژه ها را روی زمین گذاشتند.
به همین دلیل هم امروزوه بسیاری باور دارند که نباید به شرکت های اروپایی اجازه بازگشت راحت به ایران را داد و باید آنها را پشت درب های بسته برای مدتی نگه داشت تا درسی شود برای آنها.
البته ظاهرا ایرانی ها این پیشنهاد را به عنوان پیشنهاد قابل قبول ضمانت ها نپذیرفته اند و ضمانت های قابل قبول ملموس تری را خواسته اند مخصوصا که در برخی موارد آمریکایی ها قول داده اند که درباره برخی تحریم های کنگره که دولت آمریکا نمی تواند لغو کند و یا رفع نماید فقط چشم پوشی خواهند کرد که این مورد هم مورد قبول ایران نبوده و ایران تضمین می خواهد در صورت اجرای تعهدات خود چه تضمینی وجود دارد این تحریم ها نادیده قرار خواهند گرفت.
بنا بر این بود که اروپایی ها هم با طرحی جهت اعطای تضمین ها به ایران این بار به وین بیایند که باید منتظر ماند و دید آیا طرح و ایده آنها برای ایرانی ها قانع کننده است یا نه.
فعلا می توان گفت تقریبا روی همه مسایل دیگر همه طرفها به نتیجه های قابل توجهی رسیده اند و اگر آمریکایی ها و اروپایی ها جدیت داشته باشند باید بتوانند تضمین های لازم را به ایران ارائه دهند و هر چه سریعتر گفتگوهای وین به نتیجه برسد.
به هر حال امروزه ظاهرا عقربه های ساعت به نفع ایران و به ضرر آمریکا و کشورهای غربی حرکت می کند و هر روز که می گذرد آنها در فشار بیشتری خواهند بود و منافع آنها امروزه شدیدا اقتضا می کند هر جور شده توافقی را با ایران به امضا برسانند و ایران به برجام برگردد، حتی اگر بنا باشد که همه تحریم ها را لغو کنند.
ایران فعلا در مرحله گریز تحریمی قراردارد و تحریم های آمریکا که هدف اصلی اش سرنگونی نظام و یا ایجاد شورش بود به نتیجه نرسیده.
همچنین ایرانی ها خروج آمریکا از برجام را مستمسک قرار داده اند تا برنامه هسته ای خود را به سرعت خیلی زیاد بالا ببرند و دیگر بحث گریز هسته ای که پایه و اساس برجام به شمار می آید هیچ معنایی نمی دهد.
مضاف بر همه اینها به دلیل شرایط بین المللی امرزوه ایران با همکاری کشورهای شرقی موفق شده برای کمپانیهای غربی جایگزین پیدا کند و دیگر اقتصاد اش وابسته به غرب نباشد.
به این دلایل به نظر می رسد همه شرایط به نفع ایران رقم می خورد و به ضرر امریکا و غرب.
در پاسخ برخی هم که سوال می کنند پس چرا ایران در گفتگو های وین شرکت می کند باید گفت به قول معروف فقط برای خالی نبودن عریضه.