گزارش و تحلیل

اصل خواسته آمریکا از ایران چیست؟

این روزها مجددا بحث رسیدن به یک توافق جدید در وین داغ شده و بسیاری بر این باور می باشند که طی یکی دو جلسه آتی کار گفتگوهای وین به فرجام خواهد رسید.
Sputnik
اما سوال اصلی که بسیاری از ایرانی ها درباره آن مدام پرس و جو می کنند این است که آیا آمریکایی ها واقعا همه تحریم ها را بر می دارند؟
از همان زمان که بحث برجام که سال 2015 امضا شد مطرح بود بنده چندین مقاله در اسپوتنیک نوشتم و تاکید کردم که نباید توقعات مان را بالا ببریم، چون اصل ماجرا و دعوا سر برنامه هسته ای ایران نمی باشد.
در آن زمان برخی از عزیزان انتقاد می کردند که چرا مردم را نا امید می کنید اما همان زمان هم بنده تاکید داشتم که مردم ما مردم بسیار نجیبی هستند و اگر با صداقت با آنها صحبت شود و بدانند که چه توقعاتی باید داشته باشند آنوقت قطعا بیشتر از دولتمردان حمایت خواهند کرد.
اما برخی متاسفانه توقعات مردم از برجام را خیلی بالا بردند و در آن زمان چون این توقع ها محقق نشد بسیاری از مردم ما دچار ناراحتی و سرخوردگی شدند و حتی با دولتمردان ما قهر کردند.
الآن هم باز می گویم مطمئن باشید آمریکایی ها امکان ندارد همه تحریم ها را از بالاسر ملت ایران بردارند اما ممکن است فقط مقداری از تحریم ها را بردارند.
گزارش و تحلیل
پیمان شکنان نمیتوانند در برجام‌ شرط بگذارند
به قول معروف آنها مدام شل کن - سفت کن راه میاندازند تا به هدف خود برسند.
در همان زمان هم آقای اوباما بحث روح برجام را مطرح می کرد و بعد از آن ترامپ هم بحث روح برجام را مطرح کرد و امروزه هم مشاهده می کنیم تیم بایدن هم درباره روح برجام صحبت می کنند.
این در حالی است که بحث روح برجام برای مردم ما هنوز گنگ است.
بحث بسیار مفصلی است ولی اگر بحث روح برجام را بخواهیم خیلی خلاصه مطرح کنیم این است که خواسته آمریکایی ها این بود و این هست که همه مشکلات و اختلافات فیما بین ایران و ایالات متحده حل و فصل گردد و به دلیل اینکه پس از چندین دهه خصومت نوعی بی اعتمادی بین طرفین وجود دارد توافق هسته ای به عنوان پیلوت مراحل بعدی توافقات فیما بین ایران و آمریکا تا حل و فصل کردن کل مسایل و اختلافات باشد.
مساله آمریکا با ایران نه بحث هسته ای است، نه بحث نفوذ منطقه ای ایران، نه بحث موشکی، نه حقوق بشر، نه ...
خواست آمریکایی ها بازگشت به ایران است، نقطه سر خط.
طی چهار و نیم دهه پیش آمریکایی ها تلاش زیادی انجام دادند تا بتوانند جایگزینی برای ایران در سیاست منطقه ای خود پیدا کنند، روی ترکیه و عربستان سعودی و... سرمایه گذاری کردند، حتی آمدند عراق را اشغال کردند و تلاش کردند برای خود پایگاهی در عراق ایجاد کنند که جایگزین ایران شاه باشد، افغانستان را اشغال کردند تا ایران را در محاصره قرار دهند و موقعیت آن را تضعیف کنند، سوریه را به نابودی کشیدند تا فضا را برای همپیمانان خود باز کنند، دست عربستان سعودی را در یمن باز کردند تا حد اقل آنجا بتوانند توانمندی عربستان سعودی و اسرائیل و دیگر متحدین خود را بسنجند، اما در نهایت دیگر اطمینان پیدا کرده اند که هیچ کدام اینها برای آمریکا ایران نمی شود.
حال در کنار همه این مسایل توجه داشته باشید که همه پروژه های اقتصادی در منطقه تحت نفوذ آمریکا و غرب به حد نهایی خود رسیده، یعنی امروزه دیگر پروژه های ارزشمند جدیدی در کشورهای عرب حوزه خلیج فارس وجود ندارد که سود های سرشاری داشته باشد و اجرا نشده باشد.
آیا اسرائیل برای برجام دلتنگی می‌کند؟
این در حالی است که چندین هزار ملیارد دلار پروژه های اقتصادی فقط در ایران خوابیده، فقط یک قلم آن را بگویم این است که بیش از چهل سال است هیچ سرمایه گذاری ای در صنعت نفت و گازایران انجام نشده و طبق برآوردها فقط در همین یک قلم مورد چیزی حدود چهار تا پنج هزار ملیارد دلار پروژه خوابیده.
بقیه پروژه های سنگین و بزرگ هم طی سالهای آتی علاوه بر ایران در افغانستان، عراق، سوریه، یمن و لبنان قرار دارند.
هر کس اسامی این کشورها را می شنود بلا فاصله متوجه می شود که این کشورها یعنی کشورهای تحت نفوذ جبهه مقاومت و تا زمانی که آمریکایی ها نتوانند با ایران کنار بیایند یعنی نمی توانند روی اجرای پروژه ها در این کشورها حساب باز کنند.
دلیل اصلی اینکه آمریکایی ها تحریم های موسوم به تحریم های قیصر را برای سوریه اعمال کردند هم این بود که آنها دیدند پروژه های زیربنایی سوریه قرار است در میان رقبای آنها تقسیم شود و هیچ سهمی برای آنها در نظر گرفته نشود و این تحریم ها را به همین دلیل پیاده کردند.
امروزه هم تحریم هایی که برای ایران وضع کرده اند به همین دلیل است.
پمپئو از بازگشت احتمالی آمریکا به برجام خشمگین است
یعنی به زبان بی زبانی می خواهند به همه بفهمانند یا سهم ما را می دهید یا هیچ کس حق ندارد پروژه ای بردارد.
دلیل اصلی خروج ترامپ از توافق هسته ای هم این بود که آمریکایی ها متوجه شدند در توافق هسته ای سرشان بی کلاه مانده و سهمی که مد نظرشان است در پروژه های ایران به آنها اعطا نشده.
الان هم خواست آنها در واقع این است که سهم خود را در پروژه های اقتصادی ایران داشته باشند.
همه اینها را در کنار دو پروژه اصلی یعنی خط های ترانزیت کالای جنوب به شمال و شرق به غرب که طبق همه بررسی های مهندسی بهترین مسیر هایش از ایران می گذرد را به آنها اضافه کنید، پروژه هایی که مسیر ترانزیت بیش از چهل هزار ملیارد دلار کالا فیما بین کشورهای شرق و غرب جهان را دربر می گیرد، را اضافه کنید تا متوجه شوید آمریکایی ها دنبال چه هستند.
فقط توجه داشته باشید که مسیر جنوب به شمال ایران چه قدر ارزشمند است که انگلیس و روسیه در جنگ جهانی دوم به ایران لشکر کشی کردند تا این خط را در اختیار بگیرند و دست آلمان نازی نیافتد و به آن عنوان پل پیروزی را دادند.
قطعا اگر در آن زمان آلمان ها بر این مسیر تسلط پیدا می کردند شاید نتیجه جنگ جهانی دوم هم تغییر پیدا می کرد و امروزه حتی معادلات جهانی هم تغییر می کرد.
بقیه مسایل مطرح شده فقط بهانه آمریکایی ها برای رسیدن به هدف است.
بحث و گفتگو