اسپوتنیک - کمتر کسی پیش بینی می کرد که به یکباره حوادث اخیری که در این کشور رخ داد رخ دهد. منظور اعتراض مردم به افزایش قیمت سوخت نیست، چرا که این اتفاق مساله ای طبیعی است که هر جای جهان ممکن است رخ دهد. بحث روی آن ۲۰ هزار نفر جنگجویی هستند که به یکباره سر و کله شان پیدا شد و به مراکز حساس دولتی و استراتژیک حمله کردند و بسیاری از آنها را تصرف کردند.
این جنگجوها افرادی نبودند که به یکباره و خودسر بر اثر ماجرای افزایش قیمت سوخت خودسر مسلح شده باشند و چنین کارهایی را انجام دهند. امری که کاملا مشهود می باشد این است که پشت پرده سازمان های اطلاعاتی و امنیتی بسیار قدرتمند در کار بوده اند تا اینها را آموزش دهند و سازماندهی کنند و آنقدر پشتوانه مالی داشتند که احتمالا برای مدت زیادی اینها را به شکل عناصر خفته در این کشور اسکان داده بودند تا زمان مناسب آنها را بیدار کنند و دست به کار شوند.
البته آنهایی که پیگیر حوادث و اتفاقاتی که در لیبی و سوریه و اوکراین و ... رخ داد به خوبی می توانند این مسایل را به هم ربط دهند. البته باید منتظر ماند دید نتیجه تحقیقات چه می شود ولی آنچه برای اکثر تحلیلگران روشن است بسیاری از اینها همان تروریست هایی هستند که در دوره هایی با پرچم داعش در شمال سوریه و شمال عراق حضور داشتند و امروزه در قزاقستان حضور پیدا کرده اند.
زمانی که مجامع اطلاعاتی حامی داعش در حال جمع آوری نیرو بودند بسیاری از افراد تندرو تکفیری را از جای جای جهان جمع کردند و در این میان تعداد زیادی از جنگجویان قزاق، چچنی، ایگور و... حضور داشتند.
برخی تصور می کردند که هدف از حضور اینها جهاد در راه اسلام در سوریه و عراق می باشد اما واقعیت امر این است که مجامع اطلاعاتی حامی داعش از همان زمان برای اینها نقشه هایی داشتند و هدف اصلی شان نابودی اسلام بود و نه اعتلای آن وبنا بود ماموریت های اصلی بعدها به آنها محول شود. جنگ سوریه و عراق بیشتر نوعی دوره آموزشی برای این افراد به حساب می آمد. زمانیکه داعش در عراق و سوریه در حال شکست بود بسیاری از گزارش ها مبنی بر اینکه آمریکایی ها به سرعت در حال جابجایی نیروهای داعش به جایی نا معلوم می باشند منتشر شد اما خوب با توجه به اینکه سلطه آمریکایی ها بر رسانه های بین المللی بسیار زیاد است اجازه ندادند این اخبار خیلی پخش شود.
آنچه مسلم است آنها برای لشکر قزاق های داعش یک ماموریت بسیار مهم داشتند و آن این بود که از پشت به روسیه و چین حمله کنند.
قزاقستان هزاران کیلومتر مرز زمینی با روسیه و چین دارد و با ایران از طریق دریای خزر وصل است. شاید بتوان گفت ماجرای اعتراض های بنزین در ایران جرقه ای شد تا همه متوجه شوند که آمریکایی ها و متحدینشان نقشه هایی برای منطقه دارند که بنا است به وسیله تروریست هایشان پیاده شود. در آن اعتراض ها هم مردم برای اعتراض به افزایش قیمت سوخت و مسایل معیشتی به خیابان آمدند اما به یکباره برخی با سوء استفاده از اعتراضات مردمی وارد میدان شدند و تلاش کردند که این اعتراض ها را به سمت آشوب و تلاش برای سرنگونی نظامی و ... بکشانند.
آنهایی که پیگیر آن حوادث بودند به خوبی به یاد دارند که عموم مردم معمولی با دیدن این افراد از خیابان ها عقب نشینی کردند و شاید بتوان گفت برخی که متوجه پشت پرده ماجرا نبودند در خیابان ها ماندند و قربانی تروریست ها شدند.
این بار مشخص بود که قزاق ها کاملا حواسشان جمع است و دولت این کشور تصمیم ندارد فرصت دهد تا جریان بخواهد به قول معروف بیخ پیدا کند.
علیرغم اینکه همه باور دارند که نیروهای امنیتی قزاقستان به تنهایی احتمالا توان جمع وجور کردن ماجرا را داشتند اما رئیس جمهوری قزاقستان بلا فاصله دست به کار شد و تقاضای اجرای پیمان امنیت جمعی را نمود، امری که به نوعی نشان می داد قزاقستان با یک طرف داخلی قزاق طرف نیست بلکه با تعدادی از دشمنان خارجی طرف است که نیاز به آن دارد تا از کمک دوستانش استفاده کند.
بسیاری از تحلیلگران بر این باور می باشند که با توجه به تجربه روسیه در جریان های سوریه و اوکراین اینبار روسیه خیلی سریع وارد عمل شد و با کمک به همپیمان خود طی کمتر از ۲۴ ساعت کل ماجرا را جمع و جور کردند.