اسپوتنیک به نقل از روزنامه لا استامپا چاپ ایتالیا می نویسد: دکترین بایدن از قبل برای همه شناخته شده است: ما شاهد "زوال جهانی دموکراسی ها" و تهاجم سیستماتیک حکومت های استبدادی هستیم. چین و روسیه، ترکیه و ایران. تهدید همه جا هست، مقاومت به شکل یک جبهه متحد در دفاع از دموکراسی های لیبرال - چه چیزی می تواند بهتر از این باشد؟
اما در واقعیت، همه چیز پیچیده تر است. خانه آزادی Freedom House می گوید که "اگر ده سال پیش 39 درصد کشورهای واقعاً آزاد وجود داشت، اکنون تنها 20 درصد است. ما حق نداریم در مورد " زوال دموکراسی" در کشورهای دیگر اعلام کنیم بدون اینکه خودمان بفهمیم چه اتفاقی برای ما می افتد. احتمالاً ما خودمان نیاز داریم که در خانه همه چیز را مرتب کنیم."
این امر به ویژه در مورد ایالات متحده صادق است. در ایالات متحده، ترامپ علیرغم شواهد فنی تلاش برای کودتا مرتبط با محاصره کاپیتول، پشتیبانی قوی از خود را حفظ کرده است، پزشکی عمومی برای 40 میلیون نفر بدبخت قابل دسترس نیست، شعار "زندگی سیاه پوستان مهم است" - یک شعار توخالی درتجمع است و زندان گوانتانامو زخمی است که التیام نیافته است. پارادوکس: "بزرگترین دموکراسی جهان" نمی تواند "نمونه ای از دموکراسی" باشد. بر اساس یک نظرسنجی بین المللی توسط Pew Reasearch، تنها 17 درصد از پاسخ دهندگان، ایالات متحده را نمونه خوبی از دموکراسی می دانند. و طبق یک مطالعه توسط موسسه مطالعه سیاست هاروارد، تنها 7 درصد از جوانان 18 تا 29 ساله معتقدند که ایالات متحده یک "دموکراسی سالم" است.
اروپا نیز باید در داخل خانه خود نظم و ترتیب برقرار کند. تعداد هر چه بیشتر اروپایی ها به دلیل روند جهانی شدن به حاشیه رانده می شوند و معتقدند که رای دادن هیچ معنایی ندارد و دموکراسی مشکلات را حل نمی کند. در اینجا ناامیدی از دموکراسی ربطی به شی یا پوتین ندارد. این ناامیدی از طبقه متوسط خشمگین ناشی می شود که در شرایط ناامنی اجتماعی، جن زدگی نژادی و خشم در مورد سازمان های دولتی زندگی می کند.
در نتیجه، زوال دموکراسی ها بیشتر به خودی خود اتفاق افتاد. به جای آنها خودکامگی های انتخاب شده آمدند که مردم را به نام مردم سرکوب کردند. در این شرایط، بایدن شبیه سگی است که به ماه پارس می کند. اما کسی که همه چیز را کامل می بیند پاپ فرانسیس است، او گفت: "دموکراسی گنجینه ای از تمدن است و باید از آن محافظت شود و این نه تنها توسط قدرت های برتر، بلکه توسط خود کشورها نیز باید انجام شود. من می بینم که دموکراسی اکنون توسط عوام گرایی تهدید می شود، که شروع به دراز کردن پنجه های خود کرده است..."
چین، روسیه و کشورهای منطقه آسیا و خاورمیانه در مورد بحران دموکراسی های غربی سودجویی می کنند. چین در امتداد "جاده ابریشم" خود در حال اجرای طرح هایی برای برقراری هژمونی و نئوامپریالیسم است. کشوری که جمعیت آن 20 درصد ساکنان جهان و زمین های زیرکشت آن 7 درصد منابع زمینی جهان را تشکیل می دهد، الگوی دیکتاتوری را صادر نمی کند، بلکه توانایی ایجاد زیرساخت به کشورهای در حال توسعه را ارائه می دهد. روسیه همین کار را با نورد استریم - 2 و نیروهایش در مرز با اوکراین انجام می دهد. معلوم نیست تزار مسکو چه می خواهد، شاید جلوگیری از گسترش ناتو در این منطقه را می خواهد. اما حتی کمتر مشخص است که چگونه "باشگاه دموکراسی ها" می تواند در برابر این کار مقاومت کند.
با این حال، همهگیری ویروس کرونا میتواند به دموکراسیها فرصت بزرگی بدهد. به جای اسلحه، سرنگ ها را پر کنیم. بیایید سه میلیارد نفری را که توان مالی ندارند واکسینه کنیم. میزان واکسیناسیون در آفریقا بر 7 درصد متوقف شده است. فایزر 2 میلیارد دوز ارسال کرده است که 740 میلیون آن برای کشورهای با درآمد متوسط و پایین است. تا سال 2022، 1.8 میلیارد دوز اضافی را تحویل خواهد داد. در اتحادیه اروپا، فایزر واکسن خود را با قیمت 19.50 یورو برای هر دوز و به کشورهای کم درآمد با قیمت 6.75 دلار به فروش می رساند. اما برای کسانی که اصلا چیزی ندارند، این هنوز هم قیمت بسیار بالایی است. حالا تبلیغ اصلی دموکراسی نباید باشگاه بایدن یا جنگ برای تصرف کی یف یا تایپه باشد، بلکه باید واکسنی رایگان برای فقرا باشد.