البته آقای اردوغان اولین رهبر ترکیه نبود که با حمایت جریان های اسلامگرا به قدرت رسید قبل از او هم بارها اسلامگراها خیز برداشتند تا قدرت را در این کشور به دست بگیرند حتی چند بار هم موفق شدند اما با کودتای ارتش مواجه شدند.
می توان گفت آقای اردوغان اولین رئیس جمهوری اسلامی گرایی بود که موفق شد نه فقط قدرت را حفظ کند بلکه با شورش های مختلف که معروف ترین آنها کودتای ارتش ترکیه در سال 2016 به حساب می آید مقابله کند.
دلیل اصلی موفقیت آقای اردوغان در مقابله با شورش ها و کودتاها هم همیشه حمایت مردم ترکیه از او بود.
دلیل اصلی حمایت مردم از وی هم این بود که اردوغان موفق شده بود از زمان به قدرت رسیدن اقتصاد ترکیه را از شرایط بسیار نابسامان اقتصادی به شرایط نسبتا خوب تبدیل کند.
اما امروزه دیگر بر هیچ کس مخفی نیست که به یکباره شرایط اقتصادی ترکیه شدیدا بد شده و شاید معیار این شرایط بد اقتصادی هم سقوط روز افزون لیر ترکیه به حساب آید.
اما سوالی که مطرح می شود این است که چه شده به یکباره چنین اتفاقی رخ داده؟
درست است که آقای اردوغان تلاش زیادی برای تحسین شرایط اقتصادی ترکیه و مردم ترکیه نمود اما نباید فراموش کرد که ایشان همیشه یک رویا در سر داشت و قطعا هم هنوز دارد، و آن بازگرداندن امپراتوری عثمانی می باشد.
پس از جریان های موسوم به بیداری اسلامی یا بهار عربی یا ... آقای اردوغان تصور کرد که فرصت مناسب فراهم شده تا با حمایت از جریان های اخوان المسلمینی در کشورهای عربی آنها را به قدرت برساند و در نهایت با اتحاد برادران مسلمان (اخوان المسلمین) امپراتوری مد نظر خود را به شکل نوین تشکیل دهد.
همین ماجرا موجب آن شد که ترکیه در مقابل بسیاری از کشورهای عربی قدرتمند از نظر اقتصادی قرار بگیرد.
البته اگر بنا بر مقایسه اقتصاد ها بود اقتصاد ترکیه به تنهایی به اندازی اقتصاد عربستان سعودی و مصر و امارات عربی متحده می باشد (با جمع زدن تولید ناخالص ملی این سه کشور و مقایسه آن با تولید نا خالص ملی ترکیه).
آقای اردوغان هم باور داشت که با وجود توانمندی اقتصادی ترکیه و توانمندی صنعتی آن اگر دیگر کشورهای عربی که در ان انقلاب شده بود به ترکیه بپیوندند دیگر کسی نخواهد توانست حتی به گرد اقتصاد کشورهای اخوانی متحد برسد.
البته باید قبول داشت که ایشان بی راهه نمی رفت و در صورت محقق شدن این دیدگاه جهان با یک ائتلاف بزرگ جمعیتی و اقتصادی وژئوپولیتیک مواجه می شد.
ولی نکته ای که آقای اردوغان متوجه آن نبود این بود که به صورت تاریخی این منطقه بازیگران اصلی ای دارد که اجازه نمی دهند ترکیه به این راحتی ها این امر را محقق کند.
کشورهای عرب حوزه خلیج فارس ابتدا سراغ مصر که بزرگترین کشور عربی از نظر جمعیت به حساب می آید رفتند و با حمایت مالی وحشتناک از ارتش مصر کودتایی را در این کشور راه انداختند.
بدیهی بود با سقوط حکومت اخوان المسلمین در مصر دیگر مهره ها راحت تر سقوط کنند و همین هم شد.
البته بماند که در مصر کار به جنگ میان دو جبهه یعنی جبهه اخوان المسلمین که مورد حمایت ترکیه و فعلا قطر است از یک سو و جبهه ملی گراها که مورد حمایت عربستان و امارات و مصر است گردید.
عرب های حوزه خلیج فارس تصور کردند که قطر را خیلی راحت می توانند به قول معروف قورت دهند و قطر عددی نیست که بخواهند از آن واهمه داشته باشند، معادلات ژئوپولیتیک منجر به ان شد تا ایران و ترکیه از قطر حمایت کنند و در نهایت قطر در مقابل عربستان سعودی و امارات عربی متحده و بحرین و مصر پیروز شود و عربستان سعودی مجبور شود با قطر مصالحه کند.
تا زمانی که اینها با قطر مشکل داشتند قطری ها هم به حمایت ترکیه نیاز داشتند و ترکیه هم تلاش کرد هر چه قدر می تواند به قول معروف قطر را تیغ بزند.
کاری که ایرانی ها در شان خود ندیدند که در مقابل همسایه شان انجام دهند.
خوب بر کسی هم پوشیده نیست قطر مازاد درآمد ارزی بسیار بالایی دارد و سرمایه گذاری های قطر در ترکیه موجب آن شد تا اقتصاد ترکیه بتواند همه فشارهای دیگر را تحمل کند.
پس از اینکه جریان اختلافات و محاصره قطر به پایان رسید قطری ها که از هزینه کردن برای نگه داشتن ترکیه خسته شده بودند آن حجم بالای نقدی را که به اقتصاد ترکیه تزریق می کردند را متوقف کردند.
از سوی دیگر ترکیه با ورود به درگیری های متعدد منطقه ای و بین المللی امروزه در شرایطی قرار گرفته که با اتحادیه اروپا مشکل دارد و با آمریکا نیز مشکل دارد و همچنین به دلیل اینکه خط و مشی سیاسی مشخصی ندارد با ایران و روسیه و چین و ... نیز مشکل پیدا کرده.
فراموش نکنید جریان تلاش ترکیه برای ورود به حیاط خلوت روسیه و حیاط پشتی ایران یعنی آذربایجان و ارمنستان مساله ای نیست که روس ها و یا ایرانی ها به سادگی از آن بگذرند و اجازه دهند ناتو بیاید در حوزه بازی آنها.
همچنین تلاش ترکیه برای جانشینی آمریکا در افغانستان هم مورد پسند چین نمی باشد چرا که علاوه بر اینکه ترکیه عضو ناتو می باشد حامی اصلی سازمان آزادی ترکمنستان "همان ایگورها" است.
با توجه به این شرایط امروزه کل شرایط سرمایه گذاری سابق در ترکیه و تجارت با ترکیه با مشکل مواجه شده و می بینیم اوضاع اقتصادی این کشور روز به روز بدتر می شود.
بسیاری باور دارند یک سال آتی باقیمانده از ریاست جمهوری آقای اردوغان یک سال بسیار حساس است.
علیرغم اینکه آقای اردوغان هنوز از محبوبیت بسیار بالایی در ترکیه برخوردار می باشد اما نباید فراموش کرد که بخش بزرگی از این محبوبیت به دلیل اوضاع خوب اقتصادی این کشور است و اگر به یکباره اوضاع اقتصادی ترکیه به بریزد بسیاری از طرفداران وی از او روی بر میگردانند.
به همین دلیل هم هست که امروزه مشاهده می کنیم رهبر ترکیه که بزرگترین حامی اخوانی ها در جهان به شمار می آید حاضر شده دست در دست ولیعهد ابوظبی و امیر آتی امارات عربی متحده بگذارد و از او تقاضای کمک کند.
فراموش نکنید که امارات در مقابل یکی از بزرگترین دشمن های اخوان المسلمین در جهان به حساب می آید.
البته این ملاقات هم بی زمینه نبود و طبق برخی اخبار ترکیه مدتی است یاران قدیمی خود، همان اخوان المسلمین را کنار گذاشته و حتی به آنها فشار می آورد که ترکیه را ترک کنند.
بحث انتشار تصویر نقشه پان ترک ها که بخش هایی از ایران و روسیه و کل آذربایجان و ارمنستان و ترکمنستان و ازبکستان و تاجیکستان و بخش هایی ازعراق و سوریه و ... در آن بود هم شاید به دلیل باشد که ترکیه میخواست پیغامی به کشورهای عرب حوزه خلیج فارس بفرستد که دیگر به حوزه نفوذ آنها دخالت نخواهد کرد و سیاست اش به سمت ورود به حوزه های دیگر تغییر کرده.
به هر صورت سرمایه گذاری ای که امروزه بنا شده امارات عربی متحده در ترکیه انجام دهد حدود 10 ملیارد دلار اعلام شده.
این مبلغ در مقایسه با اقتصاد ترکیه که تولید نا خالص ملی معادل 1200 ملیارد دلار دارد سمبولیک به حساب می آید و تصور نمی شود موجبات نجات اقتصاد ترکیه را فراهم کند.
احتمالا ترک ها امیدوار هستند این سرمایه گذاری سمبلیک مقداری قطری ها که رقیب امارات به حساب می آیند را قلقلک بدهد تا آنها مزایده ای برای سرمایه گذاری در اقتصاد ترکیه راه بیاندازند و حتی شاید بتوانند عربستان سعودی را نیز وارد این بازی کنند.
البته کشورهای عرب حوزه خلیج فارس آنقدر این مسایل را تجربه کرده اند که می توان ضرب المثل معروف "مار خورده اند افعی شده اند" را در موردشان استفاده کرد، بماند که قبل تر آقای ترامپ خزائن اینها را خالی کرده و بایدن هم وقتی به قدرت رسید و دید که گاو صندوق ها خالی است تصمیم گرفت نیروهاش را از منطقه خارج کند.