روز گذشته فرمانده نیروهای تابع عبدربه منصور هادی در مصاحبه ای با رسانه ها مدعی شد نیروهای انصار الله به دلیل اینکه از تسلیحات کمی و کیفی بیشتری برخوردار هستند در جنگ موفق تر عمل می کنند.
وی ایرانیها را متهم کرد که به انصار الله اسلحه کیفی می رسانند.
البته هر چه قدر نقشه یمن را زیر و رو کردم دیدم کل یمن از زمین و هوا و دریا در محاصره نیروهای ائتلاف سعودی و همپیمانان آمریکایی و اسرائیلی آنها می باشد و برایم بسیار جالب بود که چگونه ایران می تواند این حجم از تسلیحات و مهمات را به آنها برساند و نیروهای محاصره کننده آنقدر فشل هستند که نمی توانند حتی یک فشنگ از آنها را کشف کنند!
اگر واقعا این جریان صحت داشته باشد که باید به ایرانی ها مدال داد.
از همه این جریان ها هم بگذریم همه می دانند عربستان سعودی سالانه حدود یکصد ملیارد دلار هزینه خرید انواع واقسام تسلیحات را برای جنگ یمن می کند و اینکه جنگجویان مورد حمایت آنها با این همه تسلیحات نا توان هستند قطعا ربطی به تسلیحات آنها ندارد.
واقعیت امر این است که چون فرماندهی نیروهای همسو با عربستان سعودی در اختیار یک ترسو می باشد جنگجویان حاضر نمی باشند برای جنگیدن فداکاری کنند.
تفاوت جنگجویان وابسته به انصار الله و جنگجویان وابسته به ائتلاف سعودی در این است که جنگجویان وابسته به انصار الله از سرزمین خود، ناموس خود و اعتقادات خود دفاع می کنند در حالی که جنگجویان وابسته به ائتلاف سعودی اکثرا مزدورانی هستند که برای دریافت مقرری ماهانه می جنگند و هیچ باوری به این جنگ ندارند.
آنهایی هم که یمنی می باشند و با عبدربه منصور هادی متحد می باشند وقتی می بینند که خود فرمانده شان به همراه خانواده و کل هیات دولت و شخصیت های عالیرتبه این دولت در هتل های لوکس عربستان و اروپا مستقر هستند و حتی برای سرکشی هم حاضر نمی باشند یک روز به یمن بیایند، قطعا حاضر نمی باشند جان خود را برای آنها فدا کنند.
شاید برخی در جریان جنگ یمن نباشند ولی اگر به صورت خلاصه بخواهیم بگوییم زمانی که علی عبد الله صالح (متحد عربستان) رئیس جمهوری یمن بود برخی قبایل یمن با حمایت عربستان سعودی و کشورهای دیگر عربی بر علیه او شورش کردند و وی به عربستان فرار کرد.
همان جا سعودی ها وی را وادار کردند بعد از بیست و اندی سال زمامداری حکومت از ریاست جمهوری استعفا دهد و یک دولت انتقالی به ریاست معاون او عبدربه منصور هادی تشکیل دادند و قرار شد منصور هادی طی دو سال زمینه برگزاری انتخابات مجلس و ریاست جمهوری را فراهم کند و بعد این انتخابات برگزار گردد.
بعد از دوسال عبد ربه منصور هادی به سعودی ها و برادران عرب خود اعلام کرد که به دلیل مشکلات اقتصادی و ناتوانی در مدیریت کشور دیگر نمی تواند ادامه دهد و اگر میخواهند او سر کار بماند حد اقل معادل دو ملیارد دلار سوخت به یمن قرض دهند تا شرایط بحرانی سوخت را بگذراند و بعد ببیند چه می شود.
کشورهای عضو شورای همکاری از تمکین به خواست عبدربه منصور هادی خودداری کردند و وی از سمت خود استعفا داد و اعلام کرد که دیگر نمی تواند دولت انتقالی را اداره کند و کشور در خلاء قدرت قرار گرفت.
11 نوامبر 2021, 09:37
در واقع کشورهای به اصطلاح برادر یمن هم می خواستند چنین اتفاقی بیافتد تا یمن فروبپاشد و هر کدام تکه ای از آن را تصرف کنند.
در همان زمان کمیته های مردمی و ارتش یمن تصمیم گرفتند تا برای جلوگیری از فروپاشی یمن قدرت را در دست بگیرند و حکومت انتقالی کار خود را برای اجرای انتخابات ادامه دهد.
این تصمیم آنها موجب آن شد که یمن از فروپاشی نجات پیدا کند، امری که به خواست کشورهای عرب به اصطلاح برادر خوش نیامد و آنها با عبد ربه منصور هادی که در یکی از کاخ های صنعا مستقر شده بود تماس گرفتند تا استعفای خود را پس بگیرد و مجددا ادعای ریاست حکومت کند.
آنها با نمایندگی سازمان ملل در صنعا هماهنگ کردند تا عبد ربه منصور هادی را در صندوق عقب یکی از ماشین های خود مخفی کند و از صنعا به عدن ببرد تا از آنجا او را فراری بدهند، که همین هم شد، یعنی نمایندگی سازمان ملل در صنعا نقش قاچاقچی انسان را نیز در این راستا بازی کرد.
بعد هم ائتلاف سعودی عبد ربه منصور هادی را به ریاض بردند تا دور از معرکه باشد و از آنجا وی اعلام کرد که استعفایش را پس گرفته و می خواهد دوباره رئیس حکومت انتقالی باشد، بعد تصور کردند با توجه به توان تسلیحاتی که در اختیار دارند می توانند طی دو سه هفته کار یمن را تمام کنند و کل یمن را تصرف کنند.
غافل از اینکه در میدان این تسلیحات نیست که نقش اول را بازی می کند، به قول آن دوستمان در فیلم اخراجی ها، جگر داشتن سربازها است که نقش اول را بازی می کند.
نکته قابل تامل در این است که وی کلا منتخب مردم یمن نبوده (اصلا انتخاباتی برای انتخاب او تشکیل نشد) بلکه دست نشانده عربستان سعودی در این کشور بوده و کلا دوره انتقالی دولت وی که دو سال بود پایان یافت و حتی اگر هم استعفا نمی داد وی اصولا رئیس جمهوری نبود، ولی به دلیل پشتیبانی مالی و سیاسی عربستان سعودی و آمریکا و اسرائیل امروزه وانمود می شود که وی رئیس جمهوری مشروع یمن است.
یکی از نکاتی که در مذاکرات اخیر میان ایران و عربستان سعودی گره ایجاد کرد این بود که سعودی ها از ایرانی ها می خواستند به انصار الله دستور دهند تا تسلیم آنها شوند، امری که توسط مذاکره کننده های ایرانی اصلا قابل درک نبود.
نکته ای که سعودی ها نمی توانند درک کنند این است که رابطه ایران با متحدین اش رابطه ارباب رعیتی نیست در حالی که رابطه عربستان سعودی با متحدین اش رابطه ارباب رعیتی می باشد.
اصل موفقیت ایران هم در این بوده که هیچوقت رابطه ارباب رعیتی با متحدین اش برقرار نکرده بلکه به گونه ای با آنها رابطه داشته که همه با هم در یک جبهه هستند و آنچه دارند با هم تقسیم می کنند.
بر همین اساس هم امکان ندارد ایران بتواند از یمنی ها بخواهد تسلیم عربستان سعودی شود، بماند که قطعا خود ایرانی ها هم نمی پذیرند که چنین خواستی را مطرح کنند.
به همین دلیل هم هست که اگر هزینه کرد ایران در جنگ های نیابتی را با هزینه کرد عربستان سعودی و آمریکا و متحدین آنها در منطقه مقایسه کنید می بینید که اصلا چیزی که قابل مقایسه است وجود ندارد.
آقای ترامپ از مبلغ 7.5 هزار ملیارد دلار هزینه صحبت می کرد، وزیر خارجه سابق قطر از مبلغ 270 ملیارد دلار هزینه فقط در سوریه صحبت می کرد، طبق آمار و ارقام عربستان سعودی قبل از جنگ یمن چیزی حدود 750 ملیارد دلار ذخیره ارزی در اختیار داشت که همه اش به دلیل این جنگ خرج شده و...
اگر کل درآمد ایران طی این سالها که هیچ اصلا از زمان اکتشاف نفت را جمع بزنیم به این مبالغ نمی رسد چه رسد که ایران بخواهد چنین هزینه هایی را انجام دهد.
عملا هم در میدان می بینیم علیرغم همه بدبختی هایی که متحدین ایران متحمل می شوند باز هم در میدان ها آنها پیروز هستند.
اگر بخواهیم بگوییم چرا، باید بگوییم به دو دلیل، یکی اینکه متحدین ایران عقیده دارند و برای عقیده می جنگند، دوم اینکه فرماندهان جبهه ها همه در جبهه حضور دارند و خود در کنار بقیه رزمنده ها می جنگند در حالی که فرماندهی نیروهای مخالف ایران در اختیار بزدلانی است که می خواهند نهایت بهره برداری را از اموال باد آورده عربستان سعودی و متحدانش داشته باشند و حتی برخی از آنها شاید تصور کنند پایان جنگ کلا به نفعشان نیست چون نان دانی شان قطع می شود.