گزارش و تحلیل

مرگ انسانیت

بنی آدم اعضای یک دیگرند که ز آفرینش از یک گوهرند.
Sputnik
اجازه دهید اینبار مقاله خود را با بخشی از شعر سعدی شیرین سخن که باورهای انسانیت و ایرانی ها را بیان می کند شروع کنم، شعری که بر سردر سازمان ملل حک شده تا معیاری باشد برای آنچه از آن به نام انسانیت و بشریت نام می برند:
بنی آدم اعضای یک دیگرند
که ز آفرینش از یک گوهرند
چو عضوی به درد آورد روزگار
دگر عضوها را نماند قرار
تو که از محبت دیگران بی غمی
نشاید که نامت نهند آدمی
ویژگی این ابیات شعر سعدی ایرانی این است که نیاز نیست  یک ادیب بسیار متبحر باشید تا معنای شعر را درک کنید، همین که یک بار آن را بخوانید متوجه می شوید منظور چیست.
وقتی درباره جنگ رسانه ای صحبت می کنیم یکی از بخش هایش همین است که فضاسازی ای در جامعه جهانی ایجاد شود که جان و حیات و زندگی برخی انسان ها برای برخی دیگر بی ارزش شود.
وقتی بحث نفوذ شیطان در عقل و جسم افراد مطرح می شود واقعا می توان صفت شیطان را در برخی انسان نماها مشاهده کرد.
برخی شیطان صفتان همچون با بی رحمی با مردم و انسان ها برخورد می کنند که حتی با حیوانات هم برخورد نمی کنند.
همین چند روز پیش در افغانستان خلبانی ده نفر انسان کاملا بی گناه را کشت و در نهایت وزیر دفاع آمریکا به یک عذرخواهی ساده به دلیل اشتباه صورت گرفته بسنده کرد.
انگار نه انگار جان این همه انسان پشیزی ارزش دارد.
گزارش و تحلیل
آنهایی که نه انسانیت سرشان می شوند نه دین و ایمان
در صورتی که همین اتفاق در جایی از جهان برای چند سگ و گربه رخ داده بود حتما مجامع بین المللی حمایت از حیوانات زمین و زمان را به هم می دوختند که آی بیایید ببینید اینها چه کار کرده اند، اما اینکه جان چند افغانی یا مسلمان گرفته شود انگار حتی از جان آن سگ و گربه ها هم بسیار بی ارزش تر است.
آمریکایی ها سالها است ملت ایران را به دلایل واهی تحت شدید ترین و قسی ترین تحریمها در تاریخ بشریت قرار داده اند، حتی یک تشکیلات بین المللی مدعی حمایت از حقوق بشر بلند نمی شود اعتراض کند که اگر دولت آمریکا با دولت ایران مشکلی دارد این مردم چه گناهی کرده اند که آمریکایی ها چنین تحریم هایی را بر علیه آنها وضع کرده اند.
آمریکایی ها همین کار را سالها است بر علیه ملت عراق و بسیاری از دیگر کشورهای جهان انجام می دهند و متاسفانه عموم کشورهای جهان هم از آنها تبعیت می کنند.
علیرغم اینکه عراق از سال 2003 میلادی به اشغال آمریکا در آمد و صدام حسین هم سال 2006 اعدام شد ولی هنوز بخش های زیادی از تحریم های آمریکا از بالاسر ملت ایران به بهانه های واهی مختلف برداشته نشده.
مگر مشکل آنها با دولت تحت حاکمیت صدام حسن نبود؟
چرا تا به امروز هنوز ده ها ملیارد دلار از اموال ملت عراق از بابت فروش نفت به حساب هایی در آمریکا می رود و تحت کنترل آمریکایی ها است و آمریکایی ها اجازه نمی دهند شورای امنیت در این باره جلسه ای برگزار کند تا تصمیم قبلی خود که سال 1991 (یعنی سی سال پیش) در این باره گرفته شده را لغو کند؟
آن طرف می رویم می بینیم آمریکایی ها در کنگره خود قانونی به عنوان قانون قیصر بر علیه سوریه وضع کرده اند که هرگونه سرمایه گذاری در بازسازی سوریه و یا ایجاد پروژه های زیر بنایی را تحت تحریم قرار می دهد.
حتی در صورتی که آقای بشار الاسد در سوریه کنار برود قطعا مانند قانون تحریم های عراق ملت سوریه دهه ها درگیر این تحرم هاخواهد بود.
آن طرف تر هم برویم می بینیم آمریکایی ها تحریم هایی را بر علیه لبنان وضع کرده اند که موجب آن شده تا مردم به نان شب خود محتاج شوند.
وقتی که درباره نان شب صحبت می کنم واقعا از نان می گویم.
گزارش و تحلیل
ترک خوردن سد تحریم های آمریکا بر علیه سوریه و لبنان با ضربه ایران
وقتی که اجازه ورود سوخت از جمله گازوئیل به لبنان داده نمی شود بدیهی است که هیچ نانوایی نمی تواند نان بپزد تا مردم به خانه ببرند.
برق بیمارستان ها قطع می شود و حتی مریض ها روی تحت بیمارستان ها هلاک می شوند.
وقتی که برق قطع می شود پمپ های آب نیز قطع می شود و آبی برای مصرف وجود ندارد.
و...
در حالی که سواحل لبنان مملوء از منابع گازی و نفتی تشخیص داده شده اند آمریکایی ها و اسرائیلی ها جلوی هرگونه کاووش در سواحل این کشور را می گیرند.
بهانه آمریکایی ها هم این است که چون مردم لبنان در انتخابات مجلس به طرفداران جبهه مقاومت بر علیه اسرائیل رای داده اند، باید ادب شوند.
انتخابات از نظر آمریکایی ها فقط وقتی صحیح است که مردم طبق آنچه آنها می خواهند عمل کنند و به قول خودشان فقط برای منافع آمریکا رای دهند.
حال که ایران و حزب الله و سوریه سد تحریم های آمریکا بر علیه ملت لبنان می شکنند و سوخت به لبنان می رسانند تا مردم لبنان را از فلاکت نجات دهند، برخی نا نجیب آن که ظاهرا می یا قات زده اند می آیند و از این اقدام حزب الله لبنان انتقاد می کنند.
آخر کسی نیست به آقای "می قاتی" نخست وزیر تازه کار لبنان بفرماید شما بفرمایید مشکل مردم را سریع حل کنید، نمی توانید حل کنید حد اقل سنگ اندازی نکنید.
به قول مردم لبنان رحم ندارید حد اقل بگذارید رحمت خداوند نازل شود.
امروزه مشکل مردم لبنان مشکلی نیست که منتظر سفیر آمریکا در بیروت و وعده های کذایی اش باشد تا نفت و گاز از مصر به اردن و سپس سوریه برود و به لبنان برسد.
اگر واقعا آمریکایی ها می خواهند مشکل لبنان حل شود همان لوله نفت عراق به سوریه و لبنان را باز کنند.
آنکه برقرار است.
چرا لقمه را از دور سرشان می چرخانند؟
اگر همینجور به سمت شرق یا غرب – شمال یا جنوب حرکت کنید می بینیم که مظالم در سطح منطقه بیداد می کند.
به یمن نگاهی بیاندازید چگونه زنان و کودکان و بی گناهان با سلاح های آمریکایی و توسط متحدین آمریکا سلاخی می شوند.
بعد به جای اینکه درباره کشتار مردم یمن صحبت کنند در باره واکنش یمنی ها و دفاع مردم یمن از خود هیاهو راه می اندازند، که اصلا اینها به چه حقی از خود و ناموسشان دفاع می کنند.
به فلسطین نگاه بیاندازید که چه رفتاری با فلسطینی ها می شود.
سالها است آنها را از ابتدایی ترین حقوق خود به عنوان انسان محروم کرده اند.
بعد توقع دارند که آنها هیچ دفاعی هم از خود نکنند.
البته گویند مشت نمونه خروار.
شاید اگر بخواهیم درباره مظالمی که در سطح جهانی بر علیه انسانها انجام می شود صحبت کنیم صدها مقاله نیاز داشته باشیم.
ولی نکته اصلی این است که چرا بشریت به این انحطات رسیده که دیگر هیچ چیز برای برخی مهم نیست، مگر دنیا چه قدر ارزش دارد که حاضر می باشند با دیگر اعضای یک پیکر اینگونه رفتار کنند؟
آیا انسانیت مرده؟
بحث و گفتگو