اسپوتنیک - محمد الرومحی (Mohammed Al Rumhi)، وزیر نفت و گاز عمان، به S&P Global Platts گفت: عمان تمایل دارد برنامه های واردات گاز ایران از طریق خط لوله را احیا کند و همچنین در حال بررسی شبکه خط لوله خود به یمن است. رومحی در مصاحبه ای درباره خط لوله ایران و عمان گفت: "من خوش بین هستم که اگر در نیمه دوم سال جاری نباشد، شاید به زودی دوباره درباره بازیابی این پروژه گفتگو خواهیم کرد." "فرصت های زیادی برای استفاده موثر از این پروژه از طرف عمانی وجود دارد."
اسپوتنیک این موضوع را با دکتر محمد صادق جوکار، پژوهشگر اقتصاد سیاسی و کارشناس ارشد و عضو هیات علمی موسسه مطالعات بین المللی انرژی وابسته به وزارت نفت در میان گذاشت؛
اسپوتنیک – این پروژه دارای چه مشخصاتی است و منافع ایران در آن چه میتوانند باشند؟
محمد صادق جوکار - برای بررسی این موضوع باید به دو موضع بپردازیم، در بخش اول برای فهم سخنان وزیر نفت و گاز عمان باید دو نکته را در نظر داشته باشیم، و در بخش بعد باید به بحث عملیاتی بودن این خط لوله و مسائل اقتصادی و سیاسی مرتبط با آن بپردازیم.
در بخش اول، نخستین نکتهای که مطرح است مربوط به وضعیت تولید، مصرف و تقاضای گازی کشور عمان میشود.
عمان در سالهای اخیر تمرکز تولید خود را بر میدان مهم خزان مکرر، یک میدان گازی نامتعارف هست که فازهای اول و دومش را با سرمایه گذاری شرکت BP پیگیری کرده و حالا فازهای سوم چهارم را هم در برنامه ریزی دارد. ولی به نظر میرسد تقاضای گازی بیشتری از تولید خود دارد.
نکته مهم در تقاضای گازی کشور عمان، تقاضایش برای تامین گاز برای واحدهای مایع سازی گاز و LNG این کشور است. در روند مصرف گاز عمان، عمدتا تامین برق مورد نظر است و به نظر میرسد در این بخش و مصرف داخلی تولید گازی میدان خزان کفایت میکند. ولی گاز کافی برای تامین واحدهای LNG این کشور با ظرفیت 11.5 میلیون تن مایع سازی را ندارد و عمدتا گاز وارداتی را برای فعال نگه داشتن واحدهای LNG نیاز دارد. که به نظر میرسد در دهه آینده چیزی حدودBCM 2-3 و درخوش بینانه ترین حالت تا 5 BCM از 14 BCM مورد نیاز این واحدها را میتواند از محل مصرف داخلی به این امر اختصاص دهد و باقی 9 تا 10 BCM را باید از طریق واردات تامین کند.
نکته بعدی این هست که باید ببینیم کشور عمان چه گزینههایی را برای فعال نگه داشتن واحدهای LNG خود دارد. در سالهای گذشته، قبل از اینکه موضوع تفاهم نامه ای که با ایران منعقد کردند پیش برود، حتی کشور قطر هم با هدف عرضه گاز به عمان از طریق افزایش 50 درصدی ظرفیت خط لوله دلفین که به امارات گاز میدهد و از آنجا اتصال دهد و گسترش بدهد آن خط لوله را به عمان و برنامههایی داشتند، یعنی ظرفیت آن خط لوله 21 BCM که میخواستند تا 33 BCM یا میلیارد متر مکعب افزایش دهند که مشکلات ژئوپلیتیکی اختلاف قطر با ائتلاف عربستان باعث شده که عربستان به عبور بخشی از خط لوله که از منطقه دریایی عربستان رد میشود، راضی نشود. و از طرف دیگر قطریها در برنامههای جدیدشان در توسعه منابع گازی بر توسعه LNG تمرکز کردند تا توسعه خط لوله و صادرات آن.
اسپوتنیک- اجرای این پروژه در شرایط فعلی چقدر سودآور و واقع بینانه خواهد بود؟ ایران در چه حجمی می تواند از طریق این خط لوله گاز عمان را تأمین کند؟
محمد صادق جوکار - به نظر میرسد که عمان در کوتاه مدت گزینه در دسترسش برای تامین تقاضای گازیش، گاز ایران است که عددهایی که عمانیها دنبال آن هستند الان بین 10 تا 15 BCM در سال است. عمانیها در مواردی پروژه توسعه این خط لوله را که از ایران احداث میشود را به سمت هند و یمن نیز بررسی کرده بودند، ولی خب نکته اصلی این است که خود بازار گاز عمان در حاضر جزء تمرکز جمهوری اسلامی ایران هم هست. ایران علاقمند هست که برای کاهش فشارهای تحریمی بخش اصلی تمرکز راهبرد تجارت انرژی خودش را در زمینه گاز به سمت بازار گازی پیرامونی یعنی حفظ بازار عراق و ترکیه و همچنین اجرایی کردن قرارداد پاکستان و همچنین کسب بازار عمان قرار دهد. از طرفی یک سری الزامات داخلی هم دارد که از جمله آنها بحثهای توسعه منابع گازیش، بخصوص فاز 11 پارس جنوبی و همچنین میدانهای بعد از پارس جنوبی، مثل پارس شمالی، فرزاد، فردوسی، کیش و غیره و از طرف دیگر میزان مصرف داخلی را از طریق بهره وری انرژی یک مقداری کم کند که ظرفیتی باری صادرات آزاد شود. خب الان تا حد زیادی با رشد تقاضای داخلی روبرو هستیم که ممکن است ظرفیت صادرات را تحت شعاع قرار دهد.
در مجموع این خط لوله به نظر میرسد از نظر امکان سنجی هر چند بخاطر اختلالاتی که کشور امارات در جریان احداث خط لوله در سالهای 2015 تا 2019 ایجاد کرد که مجبور شدند تغییراتی در مسیر خط لوله ایجاد کنند و آن را از قسمتهای عمیق تر دریا بگذرانند، ولی به نظر میرسد با همه این اشکالات این خط لوله احداث خواهد شد و در برنامههای ایران هست.
در نهایت میتوان گفت که بازار عمان یکی از اهداف قابل تحقق تجارت گازی ایران در آینده نزدیک خواهد بود که برای عمانیها هم گزینهای مناسب تر از ایران فعلا وجود ندارد، هر چند در آینده میدان جبل علی گاز امارات گزینهای باشد، ولی این میتواند در بازه زمانی 10 سال به بعد اتفاق بیفتد،آن میدان هرچند که میدان بزرگی است ولی روند توسعه دشواری دارد و گازش ترش است و تاسیسات فنی خیلی خاصی میخواهد.
در یک جمع بندی میتوان گفت که پروژه خط گازی ایران – عمان تلاقی منافع مشترک دو کشور است که ایران میتواند توسعه صادرات گاز خود را جدی بگیرد و عمان هم میتواند واحدهای LNG خود را فعال نگه دارد.
این پروژه از نظر عملیاتی قابل انجام است و ایران میتواند به میزان 10 تا 15 BCM درآیندهای کوتاه مدت (2 تا 5سال) به این ظرفیت برسد.
لازم به ذکر است که بحث توسعه صادرات گازی برای ایران یکی از راهبردهایی هست که احتمالا از بازگشت مجدد تحریمها و در شوکهای سیاسی آینده از فشارهای تحریمی احتمالی که به عنوان مثال با آمدن دولتی شبیه ترامپ حاصل شود جلوگیری میکند و مقداری مقاوت اقتصادی ایران را افزایش میدهد. چرا که همانطور که شاهد هستید پروژههای گازی به دلیل نیاز همسایگان مثل عراق و ترکیه با معافیتهای فشارهای تحریمی روبرو میشوند، یعنی از لحاظ امنیتی هم برای جمهوری اسلامی ایران یک مقداری اولویت دارد.