در برهه ای از زمان مصری ها رهبری جهان تشیع را در اختیار داشتند (زمان فاطمی ها) و در برهه دیگری ایرانی ها رهبری جهان تشیع را عهده دار شدند و مصری ها سه سمت و سوی قومی گرایی و ملی گرایی رفتند.
در مورد عربستان سعودی قبل از تاسیس حکومت اول سعودی ها شبه جزیره عرب تحت تاثیر هاشمی ها در حجاز و یمنی ها و عمانی ها در جنوب بود.
ترکیه هم که در قرن های اخیر امپراتوری عثمانی بود که با خلافت اسلامی کار خود را شروع کرد اما بعدها به حکومت نژاد ترک بر دیگر نژادها مخصوصا اعراب تبدیل گشت.
زمان تاسیس اولین و دومین حکومت سعودی این حکومت توسط عثمانی ها و مصری ها نابود شد و در هر دو مورد هم دلیل این بود که ایدئولوژی وهابیت به عنوان یک بدعت خطرناک در میان اهل تسنن به حساب می آمد و باید ریشه کن می شد.
شرایط جنگ نفوذ میان عربستان سعودی و ترکیه و مصر به قرن بیستم هم منتقل شد و حتی کار میان عربستان سعودی و مصر به جنگ در یمن هم کشیده شد.
تا مدت ها پس از جنگ جهانی اول و فروپاشی حکومت عثمانی ترکها سیاست تمرکز بر شرق و کشورهای اسلامی را کنار گذاشتند و به سمت پیوستن به اروپا و اروپایی شدن روی آوردند، که البته به دلیل مسلمان بودن و مقاومت کشورهای اروپایی در مقابل آنها این رویای ترکیه محقق نشد تا مجددا به سمت و سوی اسلامیت روی بیاورند و در واقع عرصه مقابله آنها با عربستان سعودی شروع شود، چون حوزه نفوذ هر دو در میان اهل تسنن بود و هست.
جالب اینکه در برهه ای از زمان به دلیل روی آوردن شاه وقت ایران به بحث ناسیونالیسم و رویارویی ان با ناسیونالیسم عرب که مصر آن را رهبری می کرد ایران و عربستان سعودی به دلایل منافع استراتژیک در کنار هم در منطقه ودر مقابل مصر قرار داشتند و بعد ها پس از مرگ جمال عبد الناصر که خصومت شدیدی با ایرانی ها داشت و در پی تغییر موضع مصر نسبت به مسایل منطقه از جمله روی آوردن به مصالحه با اسرائیل شاه به مصر به حدی نزدیک شد که در نهایت هم آخر عمر خود را در قاهره سپری کرد.
اگر تاریخ مسایل منطقه را مطالعه کنیم به راحتی می توانیم مشاهده کنیم که این ائتلاف ها همیشه میان کشورهای مختلف منطقه در حال جابجایی بوده و در برخی شرایط این کشورها با هم دوست و صمیمی بودند و در شرایطی دیگر دشمن.
بر کسی پوشیده نیست که حزب اعتدال و توسعه که رهبری آن به عهده آقای اردوغان می باشد دیدگاه های نزدیک به اخوان المسلمین دارد و در برهه ای از زمان سعودی ها برای مقابله با مصری ها تلاش کردند به اخوان المسلمین نزدیک شوند و آقای اردوغان هم وقتی به قدرت رسید از اشتراک هر دو در تبعیت از اهل تسنن بهره برد و سعودی ها را مجاب کرد که در ترکیه سرمایه گذاری های کلانی انجام دهند و بالطبع این ماجرا کمک کرد که ترکیه رشد اقتصادی خوبی پیدا کند.
ترکیه ای که قبل از آقای اردوغان به نوعی ورشکسته اقتصادی به حساب می آمد امروزه خود یک قطب قدر اقتصادی و جزو گروه بیست جهان شده.
اما تناقض دیدگاه های اخوان المسلمین با وهابی ها در حدی نبود که این دو بتوانند تا ابد با هم کنار بیاید و معلوم بود جایی این اختلاف ها خودش را نشان خواهد داد.
به هر حال حوزه نفوذ هر دو در یک محدوده می باشد.
در حالی که عربستان سعودی تلاش داشت با ایجاد مدارس وهابی در سرتاسر جهان وهابیت را گسترش دهد ترکیه هم با حمایت از اخوان المسلمین در همان حوزه نفوذ عربستان را به چالش کشید.
در اتحاد جماهیر شوروی سابق عموما مسلمانان تابع صوفی گری بودند و در بسیاری از موارد اهل تسنن در اتحاد جماهیر شوروی سابق با تفکر های وهابی و یا اخوان المسلمینی درگیر بودند، و هنوز هم هستند.
عربستان سعودی سرمایه گذاری های کلانی در این حوزه انجام داد تا صوفی ها را به سمت و سوی خود جذب کند و در مواردی حتی کار به درگیری میان طرفین هم کشیده شد.
پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی این جنگ قدرت فزونی گرفت و ترکیه ابزار دیگری را به میدان آورد و آن بحث قومی گرایی ترک بود.
در جاهایی که مثل لیبی و یا قطر نیاز بود ترکیه از سیاست حمایت از اخوان المسلمین بهره برد و درجایی که این از بحث نمی توانست بهره ببرد مانند آذربایجان و یا چین و دیگر مناطق قفقاز از بحث قومی گرایی ترک بهره برد.
می توان گفت اولین رویارویی رسمی ترکیه و عربستان در لیبی و سپس در قطر بود و زمانی که سعودی ها تلاش داشتند قطر را وادار کنند مطیع آنها شود ترکیه با ارسال نیرو به قطر حمایت از مرزهای این کشور در مقابل عربستان را در اختیار گرفت.
حال که ترکیه جای پای خود را در منطقه قفقاز و به آذربایجان توسعه داده سطح احتکاک میان طرفین بیش از پیش افزایش یافته و اخیرا نیز موج تحریم کالای ترکیه و بیرون کشیدن سرمایه کشورهای عرب حوزه خلیج فارس که تابع عربستان هستند شروع شده، امری که منجر به سقوط بی سابقه ارزش لیر ترکیه نیز گشته.
بر کسی پوشیده نیست که امروزه طرفین شدیدا در لیبی با هم در جنگ هستند.
عربستان سعودی در چند سال اخیر سرمایه گذاری های زیادی در آذربایجان انجام داد تا بتواند نفوذ خود در منطقه قفقاز را گسترش دهد و بالطبع امروزه این سرمایه گذاری امروزه با خطر نفوذ ترکیه مواجه است.
به نظر می آید تلاش ترکیه برای احیای امپراتوری عثمانی امروزه با مقاومت شدید کشورهای عربی مواجه گشته و دیر یا زود احتمال رویاروی آنه در جاهای مختلف دیگر غیر از لیبی مشاهد خواهد شد و دیگر کار طرفین از تعارفات گذشته.