اگر کسی از ماجرا خبر نداشته باشد ممکن است تصور کند وقعا آمریکایی ها به دنبال احقاق حقوق اویغورها می باشند اما همزمان کتابی از طرف مشاور امنیت ملی اسبق آمریکا آقای جان بولتون نوشته شده که در آن تاکید کرده :
"آقای ترامپ از رهبر چین خواسته که کالای کشاورزی آمریکایی خریداری کند تا کشاورزان آمریکایی را از ورشکستگی نجات دهد و به او کمک کند در انتخابات آتی ریاست جمهوری آمریکا پیروز شود".
در ادامه به نقل از آقای بولتون آمده:
"آقای ترامپ هم به رهبر چین گفته در مقابل به او قول می دهد که آمریکا نه کاری به کار ماجرای اویغورها دارد و نه مسایل دیگر چین".
ظاهرا رهبر چین هم حاضر نشده آن پول زوری را که آقای ترامپ خواسته پرداخت کند و بالطبع ترامپ و دولت آمریکا به سمت و سوی تحریم چین رفته اند.
این ماجرا زمانی رخ می دهد که ایالات متحده چشم خود را بر فجایعی که در یمن توسط همپیمانان خود اتفاق می افتد بسته و یک بار هم نشده تا در مورد مسلمانان روهینگا در برمه حتی اظهار نظری انجام دهد.
ایالات متحده حتی یکبار هم در مورد خواسته های دمکراتیک مردم بحرین که فقط به دنبال مساوات در رای دادن و برخورداری از کمترین امکانات دموکراتیک هستند صحبتی نکرده.
تحریم شهروندان کشورهای اسلامی و برخورد های غیر متعارف با کشورهای اسلامی به کنار.
بحث بنده اینجا این نیست که وضعیت مسلمانان اویغور چیست و چگونه است و آیا باید از آنها حمایت کرد یا نه.
بحث در این است که ایالات متحده امروزه تلاش دارد از شرایط این مسلمانان استفاده ابزاری کند.
به قول امام علی (ع) "کلمه حقٍّ یراد بها الباطل".
اصل همه بلاهایی که بر سر مسلمانان اویغور در چین اتفاق افتاده به دلیل مدارس وهابی ای است که عربستان سعودی راه انداخته و آنها را به سمت و سوی رفتارهای اجتماعی غیر متعارف با اسلام سوق داده.
اگر ایالات متحده واقعا دلواپس مسلمانان اویغور است بد نیست اول متحدین خود که این مسلمانان را گول می زنند و برخی از آنها را تحریک می کنند تا دست به اعمال خشونت وار بزنند و جان دیگر مسلمانان در چین را به خطر بیاندازند، را بگیرد.
شاید بد نباشد به این نکته اشاره کرد که این تحریم های ایالات متحده همزمان شده با برخی تحرکات عوامل انگلیسی در لندن تا برخی کشورها مانند ایران را تحت فشار قرار دهند در مورد اویغورهای چین واکنش نشان دهند و روابط ایران وچین را نیز به هم بزنند.
همین تحرکات در مورد مسلمانان چچن روسیه نیز در حال انجام است.
باید توجه داشت که شاید اگر اویغورها و یا چچنی ها در همین ایران و یا دیگر کشورهای اسلامی هم همان رفتارهایی که در چین و یا روسیه انجام می دهند را انجام می دادند قطعا با آنها برخورد مشابه می شد.
کما اینکه مشاهده کردیم که در عراق و سوریه حتی مسلمانان مجبور شدند دست به سلاح ببرند و با همفکران همین فرقه ها، یعنی داعش و القاعده بجنگند.
در ایران و دیگر کشورهای اسلامی هم، هممدرسه ای های همین افراد اقدام به انجام اعمال تروریستی نمودند.
پس دلیل نمی شود چون اینها عنوان مسلمان بودن را حمل می کنند دیگر هر کاری که انجام می دهند هم درست باشند.
خوارج هم تصور می کردند که مسلمان هستند، ولی مشاهده کردیم چه بلایی بر سر مسلمانان آوردند و چندین قرن است که مسلمانان تاوان اشتباهات آنها را پرداخت می کنند.
به هر صورت بحث حمایت آمریکا از اویغورها خود نشانه آن است که آمریکایی ها و متحدین آنها تلاش دارند نهایت استفاده ابزاری را از این مردم بد بخت کنند، دقیقا مشابه همان اتفاقاتی که قبلا در افغانستان ویا عراق و یا سوریه ویا دیگر کشورهای اسلامی رخ داده و بد نیست اینبار خود مسلمانان اویغور توجه داشته باشند که این بازی آمریکا می تواند برای آنها بسیار سنگین تمام شود و هرچه سریعتر حساب خود را از حساب آمریکا جدا کنند، چون در نهایت آنها در آتش معادلات سیاسی میان آمریکا و چین خواهند سوخت و آمریکایی ها همیشه ثابت کردند که بدون پلک زدن حاضر هستند حتی متحدین خود را قربانی کنند چه رسد به ایغورها.