امروز بلافاصله پس از پایان تعطیلات نوروزی صدها هزار ایرانی به خیابان ها آمدند، ترافیک بسیار سنگین بود، مترو پر از مسافر و اتوبوس ها و خیابان ها مزدحم.
همه هم درگیر این سوال بودند که مغازه ها و مشاغل و کارها باید باز شود یا باز نشود؟.
حدود دو سه هفته است که در رسانه ها بحث التزام مردم به مقررات بهداشتی تبلیغ می شود و متخصصین بهداشتی تاکید می کنند مهمترین روش در مبارزه با انتشار ویروس کرونا در مملکت بحث قرنطینه شدن مردم حال هر نامی خواهیم بر آن بگذاریم است.
طی این دو سه هفته عنوان "فاصله گذاری اجتماعی" به جای قرنطینه استفاده شد تا برخی که از کلمه قرنطینه خوششان نمی آید احساس نکنند که قرنطینه شده اند.
در کشورهای مختلف بحث های زیادی در این باره شده است و برخی حکومت ها به زور مردم را وادار کردند که از مقررات بهداشتی تبعیت کنند و برخی دیگر باور دارند که مردم شان به آن حد از بلوغ فکری و اجتماعی رسیده اند که نیاز نیست از زور بر علیه آنها استفاده کرد و باید با اقناع آنها را به رعایت اصول بهداشتی که اصلی ترین آن اجتناب از تماس های گروهی است، سوق دهند.
در برخی کشورها مانند فیلیپین حتی رئیس جمهوری آن دستور شلیک به نیروهای مسلح داده و در برخی کشورهای دیگر مانند هند مجوز ضرب و شتم متخلفان صادر شده و در برخی کشورهای دیگر بحث جرایم سنگین و زندانی شدن مطرح شده.
در برخی کشورها مانند روسیه هم مرخصی اجباری پرداخت شده به کارمندان اعطا شده تا در خانه هایشان بمانند.
در برخی کشورها به دلایل مختلف مشاهده میکنیم دولت ها به هیچ وجه با بحث قرنطینه کردن شهرها و یا فاصله گذاری اجتماعی موافق نیستند و به دلایل مختلف زیر بار اجبار مردم به انجام این عمل نمی روند.
مثلا در آمریکا مشاهده می کنیم علیرغم انتشار سریع و زیاد ویروس باز هم مقامات این کشور همه چیز را به مقامات محلی و مردم سپرده اند و در ماجرای اعلام قرنطینه شهرها حالت دو دل می باشند.
در ایران هم ظاهرا ماجرا شبیه آمریکا است، مقامات در مورد اینکه آیا قرنطینه کردن و یا فاصله گذاری اجتماعی را به اجبار باید انجام دهند و یا به انتخاب مردم بسپرند مردد هستند.
جناب آقای روحانی اعلام کردند که قرار است طرح "فاصله گذاری اجتماعی هوشمند" اعمال شود.
البته هنوز معلوم نیست که بحث "طرح فاصله گذاری اجتماعی هوشمند" چه مبنا و قواعدی دارد اما قطعا آنگونه که به نظر می آید بر این مبنا است که حکومت چهارچوبی برای انتخاب مردم فراهم می کند و این مردم می باشند که تصمیم می گیرند بر اساس شرایط خود چه رفتاری را برای مقابله با ویروس انجام خواهند داد.
برخی ممکن است شرایط پرهیز از حضور در تجمعات را داشته باشند و در خانه های خود بمانند و برخی دیگر این شرایط را نداشته باشند و مجبور باشند از خانه خارج شوند و در اجتماع حضور یابند.
با توجه به شرایط اقتصادی موجود بدیهی است که اصلی ترین دلیل اتخاذ چنین تصمیمی توسط دولت ایران بر این اساس است که بسیاری از مشاغل امکان تعطیلی طولانی مدت را ندارند و اگر دولت بخواهد مردم را وادار کند تا کسب و کارهای خود را تعطیل کنند در آینده با ورشکستگی های وحشتناک تر و به قول معروف کشتار اقتصادی مواجه شود.
به هر صورت بسیاری زندگی شان بر اساس درآمد روزمره می گذرد و این امکان را ندارند که برای طولانی مدت در خانه بمانند.
نکته ای که اینجا پیش می آید این است که عدم مراعات مسائل ودستورالعمل های بهداشتی می تواند منجر به آن شود که ویروس به شدت و با سرعت خیلی زیاد در جامعه پخش شود، مخصوصا که بسیاری از حاملان ویروس در حال حاضر و پس از بازگشت از تعطیلات نوروزی هنوز در جریان ابتلای خود به ویروس نمی باشند.
همچنین بسیاری از افراد نه به دلیل ضرورت بلکه به دلیل فضولی و کنجکاوی و یا اینکه حوصله شان از خانه ماندن سر رفته ممکن است بیرون بروند و اگر ویروس را بگیرند دیگر افسوس خوردن فایده ای ندارد هم خود را دچار آن می کنند و هم دیگران.
کل این طرح بر اساس هوشمند بودن جامعه بنا نهاده شده و حال باید منتظر ماند و دید این شرط بندی دولت بر هوشمند بودن جامعه چه نتیجه ای در برخواهد داشت.