ایران هم برای به سخره گرفتن ماجرا در اجلاس سران یک نماینده در سطح مدیر کل ارسال کرد تا بگوید بیانیه می خواهید خودم میایم برایتان بیانیه صادر می کنم.
زمانی که عربستان سعودی می خواست جنگ یمن را راه بیاندازد یک بیانیه داد و ادعا کرد شصت و پنج کشور در این جنگ با عربستان همراه هستند و بعد از آن برخی کشورها حتی اعلام کردند که روحشان هم از ماجرا خبر ندارد.
امروزه به جز عربستان سعودی و امارات عربی متحده و بالطبع بحرین رسما هیچ کشور دیگری در این ائتلاف حضور ندارد و بقیه جنگجویانشان به صورت مزدور (سرباز اجیر) شده حضور دارند.
از جنگجویان اجیر شده یمنی گرفته تا سودانی و صومالی و حتی آمریکایی و اسرائیلی و…
زمانی که آقای ترامپ به کاخ سفید رسید، عربستان سعودی کنفرانسی برگزار کرد و ده ها رهبر کشورهای اسلامی را به این کنفرانس دعوت کرد تا به آقای ترامپ بگوید رهبری همه این کشورها با عربستان است و آمریکا می تواند روی عربستان سعودی حساب باز کند.
و شاید بتوان گفت در ابتدا آقای ترامپ گول این هیاهو را نیز خورد ولی پس از دو سه سال حتی آقای ترامپ هم متوجه شد که حاضرین برای عشق به عربستان سعودی در این اجلاس حضور پیدا نکردند بلکه برای عشق به دلارهای نفتی در این اجلاس حضور یافتند و خوب می بینیم که چپ و راست به دنبال خالی کردن این دلارهای نفتی از خزانه عربستان می باشد، و باور دارد که اینها لیاقت استفاده از این پول ها را ندارند و نباید این پول ها در اختیارشان باشد بلکه باید در اختیار آمریکایی ها باشد که ارزش این پول را می دانند.
امروزه هم عربستان سعودی باز هم هیاهو راه انداخته که 57 کشور اسلامی برای حمایت از عربستان سعودی در مکه حضور یافته اند اما ساده ترین کارشناس هم می تواند به شما بگوید که به دلیل وجود دبیرخانه سازمان همکاری های اسلامی در جده / عربستان سعودی طبیعتا همه اعضای این سازمان چه همسو با عربستان باشند و چه همسو نباشد در اجلاس این سازمان مشارکت خواهند یافد، و حضور اینها هیچ دلیلی بر حمایت آنها از عربستان سعودی بر علیه ایران نمی باشد.
حتی در همین ماجرا هم عربستان سعودی کاری کرده که به نوع خود ایجاد تفرقه میان کشورهای اسلامی به حساب می آید.
یعنی یک اجلاس به عنوان اجلاس شورای همکاری خلیج (فارس) برگزار کرده و دیگری به عنوان اجلاس اتحادیه عرب و سومی به عنوان اجلاس کشورهای اسلامی.
در حالی که همه شرکت کنندگان در سه اجلاس اعضای اجلاس کشورهای اسلامی می باشند.
دلیل انجام چنین کاری این است که عربستان سعودی می داند به دلیل اختلافاتی که با دیگر کشورهای عربی حوزه خلیج فارس دارد احتمال مخالفت نیمی از شش عضو این شورا با خط و مشی عربستان سعودی وجود دارد.
همچنین با توجه به اختلافاتی که میان عربستان سعودی و دیگر کشورهای عربی وجود دارد بیش از نیمی از اعضای اتحادیه عرب با سیاست های عربستان سعودی مخالف می باشند.
ووقتی که به مرحله بزرگتر یعنی کشورهای اسلامی صعود کنیم بیش از دو سوم این کشورها با سیاست های عربستان سعودی مخالف می باشند.
توجه داشته باشید منظور اینجا این نیست که اینها به ایران علاقه دارند بلکه اینها با سیاست های عربستان سعودی در جهان مخالف هستند.
با اینکه امروزه بسیاری باور دارند که روابط عربستان سعودی و مصر به صمیمیت گرویده اما باید توجه داشت که تشکیل سازمان کنفرانس اسلامی توسط عربستان سعودی در اصل برای مقابله با پان عربیسم و مصر، که بزرگترین کشور عربی از لحاظ جمعیت است، بوده.
و هنوز ساختار عربستان سعودی و مصر هیچ تغییری نکرده.
یعنی عربستان سعودی همان ایده های وهابی قدیمی خود را دارد و مصر هم بر اساس همان آرمان های ناسیسیونالیسم عرب پیش می رود و تنها اتفاقی که پیش آمده این است که جبر روزگار مصری ها را وادار کرده محتاج پول عربستان سعودی باشند.
زمانی که مصری ها توافق کمپ دیوید را امضا می کردند باور داشتند که کمک های ایالات متحده و عربستان سعودی و دیگر کشورها به مصر به دلیل امضای این توافق می تواند مشکلات اقتصادی این کشور را رفع کند و آمریکایی ها وعده وعید های زیادی مبنی بر کمک به مصر برای رسیدن به اوج شکوفایی اقتصادی با همان هیات حاکمه!! را دادند، اما مشاهده کردیم پس از اینکه مصر را وادار کردند از جبهه مخالف اسرائیل خارج شود هیچ کمکی به مصر نکردند و همه وعده وعید ها فراموش شد.
امروزه یکی از دلایل پنهانی که عربستان سعودی سه اجلاس مکه را برای آن برگزار کرده این است که آنها می خواهند ببینند در شرایط فعلی چه قدر می توانند روی طرح موسوم به "معامله قرن" حساب باز کنند.
همه به خوبی می دانند که هرگونه معامله ای بر سر حق و حقوق ملت فلسطین توسط ایران و همپیمانانش می تواند نابود شود و خوب باور داشتند که با فشار حد اکثری بر ایران می توانند این کشور را مجاب کنند تا از مقابله با این طرح دست بردارد.
برخی حتی مدعی هستند که آمریکایی ها پیغام های مختلفی برای ایرانی ها ارسال کردند که فقط با "معامله قرن" که می تواند به نوعی موفقیت سیاسی آقای ترامپ به حساب آید مخالفت نکنند و در مقابل آمریکایی ها حاضر خواهند بود هر امتیازی ایران بخواهد به این کشور بدهد.
آنها حتی از ایرانی ها نخواسته اند که رسما این طرح را تایید کنند، فقط خواسته اند که با آن مخالفت نکنند.
اما ظاهرا ایرانی ها به هیچ وجه حاضر نشده اند سر حقانیت ملت فلسطین معامله کنند.
خوب می توان گفت دلیل برگزاری اجلاس های مکه بیش از اینکه رویارویی با ایران باشد این است که عربستان سعودی یک نظر سنجی برای ایالات متحده انجام دهد که تا چه حد می تواند دیگر کشورهای اسلامی و عربی و به قول خودشان خلیجی را با این معامله همراه کند و ایران وهمپیمانان ایران را در انزوا قرار دهد.
اینجاست که می توانیم بگوییم انتخاب مناسبت روز جهانی قدس برای برگزاری این کنفرانس ها هم بی دلیل نبوده.
اگر مشکل آنها صادر کردن بیانیه بود خوب می گفتند ایران همان بیانیه ها را مجانی برایشان خودش صادر می کرد و این همه هزینه نمی کردند، بیانه مفت که ارزش ندارد، حد اقل این هزینه را صرف نیازمندان مسلمان در جهان می کردند.
مهم این است که ببینیم در نهایت رهبران کشورهای اسلامی و ذیل آنها عربی و ذیل آنها خلیجی تا چه حد حاضر خواهند بود در روز جهانی قدس بر علیه قدس و حق و حقوق ملت فلسطین معامله کنند.