طبق همه اعراف دیپلماتیک بحث فشار حد اکثری که مقامات آمریکایی از آن صحبت می کنند یا باید راه گریزی داشته باشد که در نهایت از یک طرف یا باید فشارها در برود و نفسی کشیده شود و یا اینکه در نهایت یک انفجار بوقوع بپیوندند تا همه چیز به هم بریزد.
مصطلحی داریم که می گوید گربه را اگر در کنج قرار دهید و تحت فشار شدید قرار گیرد به هر ترتیبی شده چنگ میزند تا از آن کنج خارج شود.
می توان گفت رفتار و یا سیاست ترامپ امروزه به این ترتیب است که با فشار حد اکثری ایران را در کنجی قرار دهد تا در نهایت مجبور شود با چنگ و دندان به طرف مقابل بپرد و از کنج خارج شود.
همه اقدامات دولت آقای ترامپ نشان می دهد که آنها خواستار چنین چیزی می باشند.
بر کسی پوشیده نیست که ایالات متحده قدرت شروع یک جنگ تمام عیار را دارد اما مشخص است که درون ایالات متحده بسیاری از سیاست مداران شدیدا مخالف جنگ با ایران می باشند و متوجه هستند که این جنگ می تواند در نهایت منجر به فروپاشی اقتصادی ایالات متحده نیز بیانجامد.
با توجه به این شرایط تیم آقای ترامپ تلاش دارند کاری کنند که ایران جنگ را شروع کند و آنها به عنوان دفاع از نیروهای خود وارد جنگ شوند.
ایرانی ها هم تازه کار نیستند تا متوجه شوند خواسته تیم آقای ترامپ چیست و همچنین هم می دانند که ادامه این روند امکان پذیر نمی باشد.
تیم آقای ترامپ تلاش دارند روش قدیمی آمریکا در قبال عراق برای شروع جنگ را استفاده کنند.
در این روش آمریکا چند سال عراق را تحت شدید ترین محاصره اقتصادی قرار داد و با بمباران تبلیغاتی ته دل مردم عراق را خالی کرد و وقتی که زمان حمله به عراق فرا رسید دیدیم که مردم دیگر تاب مقاومت نداشتند و علیرغم اینکه گروه گروه توسط آمریکایی ها قتل عام می شدند اما مایوس بودند و امیدی به دولت مرکزی نداشتند و تا به حال هم عراقی ها نتوانسته اند خود را آنگونه که باید جمع و جور کنند.
در تهران بسیاری امروزه باور دارند نباید اجازه داد آمریکا ما را به آن شرایط بکشانند و نباید بر اساس خواست آمریکا بازی کنیم و باید زمان بندی آمریکا را بر هم بزنیم.
بر اساس باور این گروه تنها راه خروج از این بن بست که آمریکایی ها ما را به آن سمت کشانده اند این است که کل جهان فشاری که بر علیه مردم ایران اعمال می شود را احساس کنند و نه اینکه فقط ایرانی ها باشند که این فشار را احساس می کنند، چون در آن زمان کل جهان جمع خواهند شد تا راهکاری برای این ماجرا پیدا کنند.
علیرغم همه مشکلات بین المللی ای که امروزه ایران با آن مواجه است اما یک امتیاز است که فعلا در اختیار ایران می باشد، و آن این است که جهان با سیاست های دونالد ترامپ همصدا نمی باشد، بر عکس زمانی که جهان با جورج بوش بر علیه عراق همصدا شد و یا اینکه جهان با باراک اوباما بر علیه ایران همصدا شد، و این امتیازی است که فعلا ایران از آن برخوردار می باشد.
حال چه راهکارهایی در مقابل ایران است تا بتواند فشارها را به دیگران نیز منتقل کند؟
1 — وقتی که ایالات متحده سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را به عنوان یک گروه تروریستی تلقی می کند یکی از راهکارهای تفهیم ارزش سپاه در حفظ ثبات و امنیت بین المللی این است که سپاه برخورد با گروه های قاچاق انسان و یا حتی مواد مخدر به آن طرف مرز را شل کند و فقط روی دفاع از ورود مواد مخدر و انسان به داخل ایران متمرکز شود، به این ترتیب سیل عظیمی از مهاجرین و مواد مخدر به سمت دیگر کشورها عبور می کند و همه متوجه می شوند که اگر بنا باشد ایران و سپاه درگیر این ماجرا باشد همه باید احساس مسئولیت کنند نه اینکه فقط ایران و سپاه پاسداران هزینه های ماجرا را بپردازد و تحت فشار نیز باشد.
2 – بسیاری روی مساله بستن تنگه هرمز و یا شروع مجدد غنی سازی یورانیوم مانور می دهند که به نظر این دو ماجرا می توانند آخرین گزینه های ایران باشند اما بدیهی است در صورتی که مثلا یک کشتی بخواهد وارد خلیج فارس شود و هیچ هماهنگی ای با ایران انجام نداده باشد احتمال اینکه با آن برخورد شود بسیار زیاد می باشد و همین ماجرا هم می تواند تنش ها در منطقه را به سمت جنگ نیز سوق بدهد و همه کشورهای جهان باید متوجه شوند که اگر بنا باشد تنش بر علیه ایران افزایش یابد بدیهی است که کل جهان هزینه های آن را تحمل خواهد کرد.
3 – یکی دیگر از مسایل مطرح این است که تنش میان همپیمانان ایران با اسرائیل افزایش یابد، که این ماجرا با توجه به تصمیمات ترامپ در مورد جولان می تواند محتمل ترین گزینه به حساب آید.
در سال 2005 میلادی ایران و کشورهای اروپایی به یک توافق دست یافتند که به نام توافق سعد آباد معروف شد اما بلا فاصله آمریکایی ها ورود کردند و توافق را به هم زدند و به دنبال آن بودند که ایران را تحت تحریم و فشار قرار دهند. در همان زمان سال 2006 یک جنگ در لبنان اتفاق افتاد که به نام جنگ سی و سه روزه معروف بود. وقتی که اسرائیلی ها با فشار شدید مواجه شدند ایالات متحده و دیگر کشورهای اروپایی دست به دامان ایران شدند تا کمک کند این جنگ متوقف شود و شاید بسیاری ندانند اما همان ماجرا منجر شد که هم تصویب بسیاری تحریم ها بر علیه ایران متوقف گردد و هم اینکه مذاکراتی پشت پرده مجددا کلید بخورد که با فراز و نشیب هایش در نهایت به توافق هسته ای منجر شد.
امروزه بر کسی پوشیده نیست که نقطه ضعف ترامپ اسرائیل است، یعنی اگر اسرائیلی ها در فشار باشند ترامپ هم در فشار قرار خواهد داشت.
همین نکته می تواند موجب آن شود که بزودی شاهد افزایش تنش ها و درگیری و حتی جنگ در جولان ویا مناطق دیگر باشیم.
اسرائیلی ها دارند به هر وسیله ای که می توانند تلاش می کنند جنگ را از خود دور کنند و یا ایالات متحده را وادار کنند تا وارد جنگ با ایران شود و یا اینکه کشورهای عربی وارد چنین جنگی شوند.
اما کشورهای عربی هنوز زیر بار نرفته اند و حتی برخی مانند مصر و اردن که متوجه ماجرا شدند از ائتلاف موسوم به ناتوی عربی خارج شدند و رسما اعلام کردند که حاضر نیستند در جنگ بر علیه ایران شرکت کنند.
به این ترتیب می توان دریافت که فعلا آمریکا و اسرائیل در ماجرا تنها هستند و تنها راهکار باقیمانده این است که یا آمریکا جنگی را بر علیه ایران شروع کند و یا اینکه اسرائیل درگیر جنگ شود.
حال بسیاری باور دارند که نباید این فرصت را به آمریکا و اسرائیل داد که زمان بندی را خود انتخاب کنند و باید تصمیم گیری را از دست آنها خارج کرد.
به همین دلیل می توان گفت در صورت ادامه روند فشار ها بر علیه ایران یا شاهد یک جنگ و درگیری جدید با اسرائیل خواهیم بود و یا اینکه آمریکایی ها دست پیش را خواهند گرفت و برای محافظت از اسرائیل وارد یک جنگ با ایران خواهند شد، جنگی که هم می تواند به یک جنگ جهانی بیانجامد وهم اینکه بر کل جهان تاثیر خواهد داشت چون قطعا آن زمان ایرانی ها هم همه کشورهای همکار با ایالات متحده را هدف قرار خواهند داد و ساده ترین کاری که می توانند انجام دهند این است که چاه های نفت و پالایشگاه ها و پادگان های وزیر بناهای کشورهای همجوار را در لحظه اول شروع جنگ با موشک باران نابود کنند تا کل جهان فشار را احساس کنند.
حال باید دید که آیا آمریکا و یا اسرائیل پیشدستی می کنند و یا اینکه ایران نقشه های آنها را به هم می زند، امری که بدیهی است این شرایط نمی تواند ادامه یابد وفشارهای اضافی آمریکا یعنی نزدیک تر شدن به جنگ.