ارتش سودان روز 11 آوریل، با انتشار بیانیه ای توسط ارتشبد عوض بن عوف وزیر دفاع این کشور، برکناری عمر البشیر رئیس جمهوری این کشور را پس از 30 سال حکومت، تایید و سه ماه حالت فوق العاده و یک ماه محدودیت رفت و آمد در این کشور شمال آفریقا اعلام کرده است. واکنش ایران به تحولات اخیر در سودان مبنی بر عدم مداخله در امور داخلی دیگر کشورها است. ایران، تحولات روزهای اخیر سودان مسئله داخلی این کشور می داند. اما سرنوشت مناسبات میان ایران و سودان پس از برکناری البشیر چه می شود. در این راستا خبرگزاری اسپوتنیک به اقای دکتر مانی محرابی، تحلیلگر ارشد مسائل بین الملل و هیات علمی اندیشکده روابط بین الملل ایران به گفتگو نشسته است.
اسپوتنیک: همکاری سودان با سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، پس از برکناری البشیر چگونه خواهد بود؟
روابط تهران و خارطوم در سالهای اخیر بسیار کمرنگ شده بود و سودان در پیروی از عربستان سعودی، روابط خود با ایران را کاهش داده بود.در واقع رابطه ایران و سودان بر پایه نشر تفکر انقلاب اسلامی و با درخواست دولت خارطوم برقرار شده بود و پس از کم شدن تمایل ادامه رابطه از سوی سودان، ایران نیز روابط خود با این کشور را قطع کرد.
اسپوتنیک: ایران به سودان سلاح صادر می کند. 96٪ از سلاح های وارداتی به سودان از ایران و چین است. در این شرایط تکلیف قراردادهای فوق چه می شود؟
هیچ مدرک مستدلی برای اثبات این ادعا وجود ندارد و حقیقت این است که 96% از سلاحهای موجود در سودان فاقد شناسنامه است. سازمانهای بین المللی به دلیل عدم درج نام سازنده بر این سلاحها آنها را منسوب به ایران میدانند اما در واقع هیچ سندی برای اثبات این ادعا وجود ندارد.
ادعای منتسب کردن این سلاحهای بی نام و نشان به ایران، یکی از پروپاگانداهای واشنگتن در برنامههای تحریمی علیه تهران بود و ایالات متحده بر این اساس توانست چند بند به تحریمهای علیه ایران اضافه کند. اما حقیقت این است که هیچ قراردادی میان ایران و سودان جهت خرید و فروش اسلحه منعقد نشده است.
اسپوتنیک: در سال 2006، آیت الله خامنه ای آمادگی خود را برای انتقال فناوری هسته ای به خارطوم اعلام نمود. در پاسخ، سودان از برنامه هسته ای ایران حمایت کرد. اکنون تهران، آینده سودان بدون البشیر، به عنوان شریک قابل اعتماد خود در آفریقا را چگونه می بیند؟
در وهله نخست باید توجه داشت که روابط ایران و سودان به نقطه پایان رسیده بود زیرا به طور طبیعی کشوری مانند سودان که در انزوای شدید منطقهای به سر میبرد، حمایت عربستان سعودی که در همسایگی آن قرار دارد را جهت ادامه حیات سیاسی خود لازم میداند و در شرایطی که ادامه یاری خواستن از ایران میتوانست سبب رفتار انتقام جویانه از سوی ریاض شود، خارطوم نیز سیاست خارجی خود را بر اساس واقع بینی پیش میبرد. ایران نیز با نگاهی واقع بینانه و با درک معذوریت سودان، تنها به امتناع از ادامه رابطه بسنده کرد و اقدام تلافی جویانهای صورت نداد.
بر این اساس ممکن است رژیم آینده حاکم بر سودان باز هم بر اساس واقع بینی، دست کمک به سوی ایران دراز کند یا ممکن است این اتفاق رخ ندهد. اما مسئله مهم این است که ایران، هیچ گاه سودان را شریک خود در آفریقا تلقی نکرده زیرا این کشور اساسا دارای چنین وزنی نیست که بتواند نقش شریک استراتژیک ایران در آفریقا را بازی کند.تاکید میکنم در آن زمان سودان از ایران درخواست کمک دیپلماتیک کرد و ایران نیز از این کشور حمایت دیپلماتیک نمود تا از انزوای منطقهای خارج شود. در واقع این رابطه منفعتی را عاید ایران نمیکرد بلکه تهران در راستای هدف بلند مدت خود در نشر اندیشه انقلاب اسلامی به یاری این کشور رفت.
نقش سودان در سیاست بین الملل یک نقش کاملا منطقهای است که از یک سو انزوا و از سوی دیگر تهدید را تجربه میکند و نهایتا توانایی ایجاد آشوب در کشورهای همسایه خود را دارد نه یک نقش سازنده و پیش برنده. پس نباید تحولات این کشور را بیشتر از واقعیتهای موجود پررنگ کرد.