گزارش و تحلیل

خاطرات جوانان انقلاب: از ورود امام تا اشک های شاه

انقلاب اسلامی ایران امروزه چهل ساله شد وبسیاری از جوانان امروزی شاید هیچ آشنایی ای نسبت به کارهایی که جوانان آن دوره برای موفقیت این انقلاب انجام دادند نداشته باشند.
Sputnik

بسیاری از خاطرات خود از انقلاب تعریف کرده اند اما ما از تعدادی از جوانان آن دوره انقلاب خواستیم یکی از خاطرات جالب خود در آن دوره را برای جوانان امروزی تعریف کنند.

دکتر محمد حسن قدیری ابيانه، شخصی که زمان انقلاب در ایتالیا دانشجو بود و  رئيس انجمن اسلامي دانشجویان ایرانی در ایتالیا بعدها به سمت های سفیر سابق ایران در ایتالیا، مکزیک و استرالیا رسید و امروزه به عنوان یک استراتژیست سیاسی از او یاد می شود در مصاحبه با خبرگزاری اسپوتنیک  از خاطرات دوران انقلاب تعریف کرد وگفت که چگونه با دیگر دانشجویان و ایرانی های مقیم ایتالیا سفارت ایران در رم را از نیرو های شاه تحویل گرفت.

آقای محمد حسن قدیری ابیانه با رهبر انقلاب

در آن زمان شرایط سیاسی ایران به هم ریخته بود و دولت موقت انقلاب سرکار بود وچون فرصت نکرده بود نمایندگانی را به دیگر کشورها معرفی کند یک خلا بوجود آمده بود وبسیاری از دیپلمات های وزارت خارجه سفارت خانه های ایران را ترک گفته بودند و فرار کرده بودند، آقای دکتر قدیری تعریف می کند که چگونه برای پر کردن این خلاء  خود را به صورت خود جوش نماینده دولت موقت انقلاب معرفی کرد.

محمد حسن قدیری ابيانه و سید احمد خمینی پسر رهبر انقلاب

وی اظهار داشت که به سفارت مراجعه نمود و خود را نماینده جدید جمهوری اسلامی معرفی کرد و وقتی که نگهبان از باز کردن درب خودداری کرد وی را تهدید کرد که اگر درب را باز نکند وی به عنوان عنصر همکار با شاهی ها معرفی خواهد شد ولی اگر درب را باز کند به عنوان همکار با انقلاب و این شد که نگهبان درب سفارت را باز کرد و آقای قدیری سفارت را در اختیار گرفت.

آقای دکتر احمد خادم المله که امروزه مدیر مسئول نشریه اقتصاد برتر می باشند در سمت هایی همچون مدیر عامل خبرگزاری جمهوری اسلامی و معاون وزیر صنعت ومدیریت نشریات متعدد فعالیت داشته یکی از خاطرات جالب خود به عنوان یک جوان انقلابی را تعریف کرد.

وی از لحظات ورود امام به ایران تعریف کرد و اظهار می داشت وقتی که هواپیمای امام خمینی (ره) از پاریس به سمت تهران حرکت کرد در ایران همه دلواپس وی بودند، برخی باور داشتند که به هواپیما اجازه نشست در فرودگاه را نخواهند داد و برخی دیگر باور داشتند که هواپیما از مرزهای هوایی مجبور به بازگشت خواهد شد ومجبور می شود یا در کشورهای همسایه بنشیند و یا اینکه به پاریس برگردد وبه نوعی یک التهاب شدید به وجود آمده بود.

آقای خادم المله افزود در نهایت هواپیما آمد و در فرودگاه مهر آباد به زمین نشست و وقتی این خبر پخش شد مردمی که هیجان داشتند و با استرس شدید مواجه بودند به آرامش رسیدند.

به گفته آقای خادم المله، همه مردم می خواستند به فرودگاه واستقبال امام بروند اما همه راه ها بسته شده بود و چند جا را اعلام کرده بودند که امام قرار است به آنجا ها برود.

یکی فرودگاه بود که تلوزیون مستقیم پخش می کرد وقرار بود امام به دانشگاه تهران بیاید و آنجا سخنرانی کنند اما به یکباره ایشان برنامه را تغییر دادند واعلام شد که ایشان تصمیم گرفته اند اول به بهشت زهرا بروند.

امری که موجب شد جمعیت عظیمی که برای دیدن امام در میدان انقلاب تا میدان آزادی جمع شده بودند تصمیم بگیرند همه به سمت بهشت زهرا بروند و هر کس با هر وسیله ای داشت به سمت بهشت زهرا به رفت چون مردم فکر می کردند اتفاقی برای امام افتاده و به این دلیل همه می خواستند خود را به بهشت زهرا برسانند تا کنار امام باشند.

دکتر خادم اظهار می داشت در آن زمان مثل امروزه اتوبان و جاده های عریض به سمت بهشت زهرا وجود نداشت و به این دلیل مردم از جاده های خاکی و بیابان ها مجبور بودند خود را به بهشت زهرا برسانند و از هر وسیله ای که شده استفاده کنند.

وی اظهار می داشت اینکه این جمعیت صدها هزار نفری با چنین علاقه و در چنین شرایطی به یکباره همه تصمیم گرفتند برای اینکه کنار امام خود باشند از دشت و بیابان و جاده خاکی ها بگذرند تا به امام برسند و در کنار او باشند خود در نوع خود یک حرکت سمبلیک بود، از آن پس هم حرکت های مردمی رهبر پیدا کرد در حالی که قبل از آن حرکت ها بصورت فقط انقلابی بود وطبیعتا انقلاب مسیر تازه ای را پیدا کرد.

آقای خادم المله افزودند مثلا در آن زمان دولت نظامی اعلام شده بود و مردم از به خیابان آمدن منع شده بودند اما امام از مردم خواستند به حکومت نظامی توجهی نداشته باشند و به خیابان ها بیایند تا حکومت نظامی را بشکنند.

وی افزود با توجه به اینکه در آن زمان شخصیت های انقلابی بصورت پراکنده فعالیت می کردند همین که امام به ایران آمد و مدیریت و هدایت انقلاب را مستقیما به عهده گرفت روند انقلاب را تسریع بخشید.

آقای خادم افزود در آن زمان امام نظرات خود را یا از کانال فرزندش سید احمد منتقل می کردند و یا اینکه مقامات را می خواستند و نظراتشان را به آنها اعلام می کردند اما همین که نظر امام منتشر می شد نظر وی فصل الخطاب بود و همه بلا فاصله به آن تمکین می کردند.

آقای دکتر حسین شیخ الاسلام، مشاور فعلی وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران ومعاون سابق بین الملل رئیس مجلس در مورد حضور مردم در صحنه تعریف می کرد و اظهار می داشت، آمریکایی ها باور داشتند که دین به سیاست هیچ ربطی ندارد ولی به یکباره با روحانی ای مواجه شدند که روی زمین نشسته و یک انقلاب بزرگ را هدایت می کند.

 

شیخ الاسلام گفت: «آقای مایک والاس که در آن زمان یکی از خبرنگاران بسیار معروف بود برای مصاحبه با امام به پاریس آمد و پس از پایان مصاحبه اظهار من تعجب می کند چگونه این پیرمرد با صدای آرام خود می تواند توده های عظیم در ایران را بسیج کند. در آن زمان موردی که بسیار مورد توجه همه بود جنبش و حرکت زنان در تظاهرات بود. آمریکایی ها باور داشتند که زنان ایرانی هیچ دخالتی در اسلام ندارند در حالی که حرکت زنان در تظاهرات بسیار منظم تر از مردان بود امری که برای بسیاری هم جدید و هم قابل توجه به نظر می آمد».

آقای شیخ الاسلام که سفیر سابق ایران در سوریه هم بوده اظهار می داشت که در آن زمان (انقلاب) در ایالات متحده بود و برای جوانان ایرانی در دانشگاه برکلی (مکانی که ایشان تحصیل می کردند) این ماجرا بسیار قابل توجه بود.

آقای دکتر حسین شیخ الاسلام

وی در مورد تظاهرات دانشجویان ایرانی مقیم آمریکا تعریف می کرد و اظهار داشت، در آن زمان دانشجویان ایرانی در ایالات متحده تظاهرات سراسری بر علیه شاه راه می انداختند و ایشان به عنوان سخنگوی دانشجویان فعالیت می کرد.

وی از خاطرات ماجرای زمانی که کارتر شاه را به کاخ سفید دعوت کرد صحبت کرد و اظهار می داشت در آن زمان دانشجویان تظاهرات بزرگی راه اندازی کردند و آنقدر پلیس آمریکا گاز اشک آور برای متفرق کردن تظاهر کنندگان شلیک کرد که حتی خود کاخ سفید هم پر از گاز اشک آور شد و در حین صحبت اشک شاه به دلیل بوی اشک گاز آور در آمد.

به گفته آقای شیخ الاسلام، شاه می خواست به کارتر اعتراض کند که شما نتوانستید اینجا امنیت بنده را تامین کنید و به همین دلیل دستمال سفیدی را در آورد و شروع به پاک کردن اشک هایش نمود، امری که منجر شد عکس پاک کردن اشک ها در کل دنیا منتشر و روزنامه ها تیتر زدند که "بچه ها بیرون تظاهرات کردند و شاه داخل به گریه در آمد".

 

بحث و گفتگو