گو اینکه این اتفاق هیچ وقت نمی افتد ولی خوب اگر بشود چه می شود؟
قطعا تعداد زیادی به سفارت آمریکا مراجعه می کردند و تقاضای سفر می کردند.
شاید بتوانیم بگوییم چند ملیون نفر دلداده چمدان های خود را می بستند وبه آمریکا سفر می کردند.
آنهایی هم که با آمریکا مشکل داشتند در ایران باقی می ماندند و بر علیه آمریکا مقاومت می کردند.
البته چه تعداد از افرادی که حاضر بودند به آمریکا بروند و دیگر بر نگردند دیگر بحث دیگری است.
آنوقت اگر آمریکا می گفت من با نظام جمهوری اسلامی ایران مخالفم اما با مردم مخالف نیستم شاید می شد حرف اش را باور کرد.
نمی توان انکار کرد با توجه به تبلیغاتی که ایالات متحده از شرایط زندگی در این کشور می نماید بسیاری در خیلی از کشورها مردمان زیادی هستند که به آمریکا به عنوان کشور آرزوها می نگردند و حاضر هستند هر آنچه دارند را خرج کنند تا پایشان به آمریکا برسد اما بسیاری بعد از اینکه به آنجا می رسند متوجه می شوند که آن چیزی که فکر می کردند نیست.
اقرادی که با تاثیر از رسانه به دلدادگان غرب تبدیل شده اند و فکر می کنند کشورشان را نیز باید به آن شکلی که در فیلم های آمریکایی به تصویر کشیده شده تبدیل کنند در حالی که خود آمریکا هم اینگونه که در فیلم ها می بینیم نیست.
ولی خوب تا خودشان نبینند که فایده ای ندارد.
البته این ماجرا فقط مربوط به ایرانی ها نیست بلکه مربوط به اکثر مردم دیگر کشورهای جهان است که امروزه تحت تاثیر پروپاگاندای غرب ومخصوصا ایالات متحده قرار گرفته اند.
آمریکا همان نظام سرمایه داری قدیمی است که بر اصول برده داری استوار بوده و می باشد.
در قدیم الایام برده داری به این ترتیب بود که برده باید صبح تا شب برای ارباب کار می کرد و ارباب هم خورد و خوراک وپوشاک و مکانی برای زندگی برای او تامین می کرد واگر هم مریض می شد درمان اش کنند.
زرنگی برخی از ثروتمندان آمریکایی در آن بود که شکل برده داری را تغییر دادند.
نمی توان انکار کرد با توجه به تبلیغاتی که ایالات متحده از شرایط زندگی در این کشور می نماید بسیاری در خیلی از کشورها مردمان زیادی هستند که به آمریکا به عنوان کشور آرزوها می نگردند و حاضر هستند هر آنچه دارند را خرج کنند تا پایشان به آمریکا برسد اما بسیاری بعد از اینکه به آنجا می رسند متوجه می شوند که آن چیزی که فکر می کردند نیست.
اقرادی که با تاثیر از رسانه به دلدادگان غرب تبدیل شده اند و فکر می کنند کشورشان را نیز باید به آن شکلی که در فیلم های آمریکایی به تصویر کشیده شده تبدیل کنند در حالی که خود آمریکا هم اینگونه که در فیلم ها می بینیم نیست.
ولی خوب تا خودشان نبینند که فایده ای ندارد.
البته این ماجرا فقط مربوط به ایرانی ها نیست بلکه مربوط به اکثر مردم دیگر کشورهای جهان است که امروزه تحت تاثیر پروپاگاندای غرب ومخصوصا ایالات متحده قرار گرفته اند.
آمریکا همان نظام سرمایه داری قدیمی است که بر اصول برده داری استوار بوده و می باشد.
در قدیم الایام برده داری به این ترتیب بود که برده باید صبح تا شب برای ارباب کار می کرد و ارباب هم خورد و خوراک وپوشاک و مکانی برای زندگی برای او تامین می کرد واگر هم مریض می شد درمان اش کنند.
زرنگی برخی از ثروتمندان آمریکایی در آن بود که شکل برده داری را تغییر دادند.
در این شکل جدید فرد آزاد به نظر می آید اما توسط هزینه های سرماه به عنوان برده پول تبدیل می شود.
صبح تا شب کار می کند تا پولی در بیاورد و بتواند خورد و خوراک و پوشاک و سرپناه براه خود و خانواده اش تامین کند واگر هم مریض شد که هیچ.
طبق محاسبه سرمایه داران آمریکایی هزینه نگهداری برده ها به مراتب بیش از حقوق و مزایایی است که آنها باید به آزاده ها بدهند.
بله گو اینکه شرایط لید پاراگراف ممکن است هیچ وقت پیش نیاید اما باور کنید زمانی اینگونه بود که آنها التماس می کردند مردم به کشورشان سفر کنند.
امروزه هم اگر درب ها را می بندند به این دلیل است که به دنبال نخبه گزینی هستند.
مثلا کانادا یا استرالیا ویا بسیاری از کشورهای اروپایی امروزه زمینه مهاجرت را برای شهروندان نخبه دیگر کشورها فراهم کرده اند همچنین ژاپن رسما اعلام کرده که به دلیل کمبود نیروی کار فضای مهاجرت را برای کارگران باز خواهد کرد.
ولی آیا می توانید تصور کنید که این کشورها فضا را برای کسی به آنگونه ای که خود اش می خواهد و یا تصور می کند باز می کنند.
به عنوان مثال بسیاری از جوانان در ایران امروزه کارهای سبک را عار می دانند و حاضر نیستند دست به این کارها بزنند.
آیا اگر به کشور دیگری سفر کنند هم همینطور است؟
صبح تا شب کار می کند تا پولی در بیاورد و بتواند خورد و خوراک و پوشاک و سرپناه براه خود و خانواده اش تامین کند واگر هم مریض شد که هیچ.
طبق محاسبه سرمایه داران آمریکایی هزینه نگهداری برده ها به مراتب بیش از حقوق و مزایایی است که آنها باید به آزاده ها بدهند.
بله گو اینکه شرایط لید پاراگراف ممکن است هیچ وقت پیش نیاید اما باور کنید زمانی اینگونه بود که آنها التماس می کردند مردم به کشورشان سفر کنند.
امروزه هم اگر درب ها را می بندند به این دلیل است که به دنبال نخبه گزینی هستند.
مثلا کانادا یا استرالیا ویا بسیاری از کشورهای اروپایی امروزه زمینه مهاجرت را برای شهروندان نخبه دیگر کشورها فراهم کرده اند همچنین ژاپن رسما اعلام کرده که به دلیل کمبود نیروی کار فضای مهاجرت را برای کارگران باز خواهد کرد.
ولی آیا می توانید تصور کنید که این کشورها فضا را برای کسی به آنگونه ای که خود اش می خواهد و یا تصور می کند باز می کنند.
به عنوان مثال بسیاری از جوانان در ایران امروزه کارهای سبک را عار می دانند و حاضر نیستند دست به این کارها بزنند.
آیا اگر به کشور دیگری سفر کنند هم همینطور است؟
در آنجا حاضر هستند ظرف که هیچ چی توالت هم می شورد اما در ایران که باشد حتی حاضر نیستند ظرف غذای خود را از سر میز جمع کنند.
بله آنهایی که دلداده آمریکا و غرب هستند بد نیست توجه داشته باشند که اگر همان کارهایی را که در صورت مهاجرت باید انجام دهند در ایران انجام دهند چه بسا که در ایران حتی بتوانند زندگی بسیار بهتری برای خود تشکیل دهند.
همان متخصصین ایرانی که اقدام به مهاجرت می کنند وقتی که وارد کشورهای دیگر می شود تازه با صدها مشکل جدید مواجه می شوند اما چون پل های بازگشت خود را تخریب کرده اند مجبور هستند با هر چیزی بسازند.
اگر در ایران به آنها بگویند که مثلا جنابعالی یک پزشک یا مهندس ویا… هستی در تهران کار مناسب برایت نیست ولی اگر به فلان شهرستان بروی کار خوبی برایت هست و حتی مقداری هم حقوق اضافه تر دریافت می کنی حاضر نمی شود از تهران به جای دیگری برود و زمین و زمان را به هم می دوزد که بنده کلی تحصیل کرده ام وباید در تهران پشت میز مدیریت بنشینم و فقط فلان کار را انجام دهم اما وقتی پایش به خارج می رسد همان دکتر یا مهندس حاضر می شود دست به هر کاری در هر جایی بزند تا فقط بتواند زندگی کند.
اینگونه است که مثلا شما می بینید در کشوری مانند ایالات متحده می توانند در ایالت های مختلف رشد کنند اما در کشوری مانند ایران همه تمرکز روی پایتخت و شهرهای بزرگ است.
ای کاش می شد همه دلدادگان به دلداده خود می رسیدند و آنهایی که فکر می کنند در کشورهای دیگر بهشت رویاهایشان است به آن بهشت می رفتند شاید آنوقت آنها نیز ارزش ایران را بیشتر ارج می نهادند.
طبق آمار ایرانی ها حدود هفت ملیون ایرانی داریم که در غرب زندگی می کنند از هر کدامشان سوال کنید له له می زنند به ایران بیایند.
عجیب است این دنیا، روزی له له می زدند به دیگر کشورها بروند الآن له له می زنند به ایران بیایند.
چون سرزمین مادری با هر آنچه عیب و ایراد داشته باشد باز هم نام مادر را یدک می کشد مادری که هر انسانی فقط در آغوش آن آرام می گیرد.
بله آنهایی که دلداده آمریکا و غرب هستند بد نیست توجه داشته باشند که اگر همان کارهایی را که در صورت مهاجرت باید انجام دهند در ایران انجام دهند چه بسا که در ایران حتی بتوانند زندگی بسیار بهتری برای خود تشکیل دهند.
همان متخصصین ایرانی که اقدام به مهاجرت می کنند وقتی که وارد کشورهای دیگر می شود تازه با صدها مشکل جدید مواجه می شوند اما چون پل های بازگشت خود را تخریب کرده اند مجبور هستند با هر چیزی بسازند.
اگر در ایران به آنها بگویند که مثلا جنابعالی یک پزشک یا مهندس ویا… هستی در تهران کار مناسب برایت نیست ولی اگر به فلان شهرستان بروی کار خوبی برایت هست و حتی مقداری هم حقوق اضافه تر دریافت می کنی حاضر نمی شود از تهران به جای دیگری برود و زمین و زمان را به هم می دوزد که بنده کلی تحصیل کرده ام وباید در تهران پشت میز مدیریت بنشینم و فقط فلان کار را انجام دهم اما وقتی پایش به خارج می رسد همان دکتر یا مهندس حاضر می شود دست به هر کاری در هر جایی بزند تا فقط بتواند زندگی کند.
اینگونه است که مثلا شما می بینید در کشوری مانند ایالات متحده می توانند در ایالت های مختلف رشد کنند اما در کشوری مانند ایران همه تمرکز روی پایتخت و شهرهای بزرگ است.
ای کاش می شد همه دلدادگان به دلداده خود می رسیدند و آنهایی که فکر می کنند در کشورهای دیگر بهشت رویاهایشان است به آن بهشت می رفتند شاید آنوقت آنها نیز ارزش ایران را بیشتر ارج می نهادند.
طبق آمار ایرانی ها حدود هفت ملیون ایرانی داریم که در غرب زندگی می کنند از هر کدامشان سوال کنید له له می زنند به ایران بیایند.
عجیب است این دنیا، روزی له له می زدند به دیگر کشورها بروند الآن له له می زنند به ایران بیایند.
چون سرزمین مادری با هر آنچه عیب و ایراد داشته باشد باز هم نام مادر را یدک می کشد مادری که هر انسانی فقط در آغوش آن آرام می گیرد.