به همان نسبت که این افراد در سوء استفاده های مالی دخیل می باشند افرادی که قوانین و مقرراتی را، دانسته یا نادانسته، تدوین کرده اند تا این افراد بتوانند چنین سوء استفاده هایی را انجام دهند مقصر می باشند.
به عنوان مثال شما از هر دانشجوی اقتصاد که هیچ حتی دانش آموز مدرسه ای که ابتدایی ترین اصول ریاضی را بلد باشد سوال کنید به شما می گوید وقتی که فضای چند نرخی ارز ایجاد می شود قطعا فضای اختلاس و سوء استفاده هم کنار آن بوجود می آید.
طبق تجربه تاریخی همه کشورهای جهان وقتی که انحصار وجود داشته باشد قطعا رانت واحتکار و در نهایت سوء استفاده هم ایجاد می شود.
همین که در یک کشور قوانین دست و پا گیر بسیاری برای ایجاد یک شغل وجود داشته باشد قطعا آنهایی که به هر دلیلی توانسته اند مجوزی را دریافت کنند امکان سوء استفاده و رانت برای آنها فراهم می شود.
قطعا هم این سلطان ها با افرادی که در مشاغل دولتی ویا شبه دولتی درگیر هستند دست به یکی کرده اند تا بتوانند به سوء استفاده از موقعیت بپردازند واینگونه نیست که خودشان به تنهایی کاری را انجام داده باشند.
ای کاش قوه قضائیه هم با تعدادی از مدیران و کارمندانی که در هر رده شغلی با این سلطان ها همکاری داشتند برخورد شدید و علنی می کرد تا درون دولت کسی جرئت نداشته باشد از بیت المال و اموال عمومی سوء استفاده کند.
تا زمانی که این افراد در سیستم دولتی مشغول به کار هستند قطعا می توانند افراد دیگری را پیدا کنند و به سلطان هایی تبدیل کنند که بعدها به قربانی تبدیل شوند.
این ماجرای تواند این شک و شبهه را ایجاد کند که اختلاس گران به یک مافیا درون سیستم دولتی ما تبدیل شده اند که تلاش دارند نظام و انقلاب را تخریب کنند ودیگر ماجرا یک اقدام خودجوش فردی به تنهایی نمی باشد.
هیچ هم بعید نیست که این افراد با برخی سازمان های امنیتی و اطلاعاتی بیگانه مرتبط باشند که اینها را سازماندهی می کنند تا اعتماد مردم به نظام و انقلاب را سلب کنند.
در بسیاری از موارد هم مشخص می شود حتی برخی با رخنه به سیستم دولتی تصمیماتی را با توجیه بیگانگان اتخاذ کرده اند، مثل همان هایی که در بانک مرکزی فعال بودند و برخی از آنها در حال حاضر بازداشت می باشند.
در چین برای اینکه با فساد مرتبط با دولت برخورد کنند اولین کاری که انجا دادند برخورد با مدیران مرتبط دولتی بود و همه مشاهده کردند که بسیاری از این افراد یا اعدام شدند یا به زندان های طولانی مدت محکوم شدند.
اما ماجرا حتی به اینجا هم ختم نشد، یکی از کارهای جالبی که در چین انجام می شود این است که اگر مقام حکومتی ای تخلفی انجام دهد نه فقط وی محاکمه می شود بلکه کل افراد منتسب به وی چه شاغل در دولت چه غیر شاغل در دولت محاکمه می شوند، و توجیه برای این نوع برخورد این است که اگر یک مقام دولتی تخلفی انجام داده و سوء استفاده مالی کرده قطعا خانواده اش متوجه این ماجرا باید بشوند و باید گزارش کنند و اگر گزارش نکنند آنها نیز شریک جرم به حساب می آیند.
همچنین تخلف یک فرد وخودداری خانواده اش نشان می دهد که کل خانواده قابل اطمینان نمی باشند و جدا از مجازات، همه از خدمات دولتی محروم می شوند.
به نظر می رسد اگر بنا باشد ما نیز بخواهیم از شر فساد خلاص شویم باید سر افعی را نیز بزنیم وبا اصل کاری هایی که در سیستم دولتی شرایط فساد را فراهم می کنند برخورد کنیم ونه اینکه به دم آن اکتفا کنیم چون این افعی نشان داده تا وقتی سر اش سالم است باز هم چندین دم در می آورد وامروزه آنقدر بزرگ شده که دور تنه تنومند مملکت پیچیده و در حال.خفه کردن همه است.
چون در اکثر موارد می بینیم که اینها فقط در راستای اهداف دشمن و در کمک به محقق شدن خواسته های دشمنان مردم ایران فعالیت می کنند.
اگر اینها مافیاهای سازماندهی شده وعوامل دشمن نباشند پس چه می باشند؟