گزارش و تحلیل

خاطرات 13 آبان از زبان یکی از دانشجویان پیرو خط امام خمینی

جناب أقای دکتر حسین شیخ الاسلام یکی از دانشجویان پیرو خط امام خمینی بود که در 13 آبان سال 1358 به همراه دوستان خود سفارت آمریکا در تهران را تسخیر کردند و برای مدت 444 روز 56 دیپلمات آمریکایی را به گروگان گرفتند.
Sputnik

پس از حدود 39 سال از این ماجرا امروزه رئیس جمهوری جدید ایالات متحده تصمیم گرفته دقیقا همان روز تحریم هایی، به قول خودش فلج کننده، بر علیه مردم ایران اعمال کند تا به قول بسیاری از سیاستمداران عالیرتبه ایرانی ثابت کند که خصومت ایالات متحده با ایران هنوز ادامه دارد.
آقای حسین شیخ الاسلام طی سالهای پس از انقلاب در سمت های مختلفی از جمله معاون خاورمیانه و شمال آفریقای وزارت امور خارجه، معاون بین الملل رئیس مجلس شورای اسلامی و مشاور فعلی وزیر امور خارجه ایران فعالیت داشته و هیچوقت از صحنه سیاست ایران دور نبوده.
به این مناسبت از آقای شیخ الاسلام خواهش کردیم در مورد خاطرات آن روز با اسپوتنیک گفتگو کند.
وی اظهار داشت در آن زمان احتمال اینکه آمریکایی ها بخواهند عملیاتی را برای آزاد سازی گروگان ها انجام دهند بسیار زیاد بود و به همین دلیل دانشجویان تصمیم گرفتند گروگان ها را در جاهای مختلف ایران پخش کنند تا در یکجا نباشند و نتوان به آنها دسترسی داشت.
طبق گفته ایشان آمریکایی ها فشار های زیادی را به (رئیس جمهوری وقت) آقای ابو الحسن بنی صدر و (وزیر امور خارجه وقت) آقای صادق قطب زاده وارد کردند تا بتوانند گروگان ها را ببینند و از سلامتی آنها اطمینان حاصل کنند.

روز جهانی استکبار ستیزی در ایران
وی افزود رئیس جمهوری و وزیر امور خارجه هم به نوبت خود به دانشجویان فشار آوردند تا ملاقات با گروگان ها محقق گردد و در نهایت دانشجویان مجاب شدند مجددا همه گروگان ها را در سفارت جمع کنند واجازه ملاقات با آنها را بدهند.
آقای شیخ الاسلام گفت نمایندگان سازمان صلیب سرخ جهانی برای ملاقات با این گروگان ها به ایران آمدند و پس از چند روز ملاقات معلوم شد که پزشکان سازمان صلیب سرخ به دنبال این هستند که ببینند گروگان ها هر کدام در چه اتاقی از سفارت نگهداری می شوند چرا که برخی از این گروگان ها برای آمریکایی ها اهمیت داشتند در حالی که برخی دیگر بی ارزش بودند، واین گروگاه هایی که برای آنها مهم بودند وسایل خودشان را پیچیده بودند و آماده فرار بودند، مساله ای که نشان می داد چه اطلاعاتی میان گروگان ها و نمایندگان سازمان صلیب سرخ رد وبدل شده بود وپزشکان زمینه فرار گروگان ها را فراهم می کردند.
آقای شیخ الاسلام (با اشاره به شکست عملیات طبس) اظهار داشت اما خداوند نخواست آنها موفق شوند وعملیات آنها با ناکامی مواجه شد.

در مورد اینکه چرا دانشجویان تصمیم گرفتند وارد سفارت آمریکا شوند دانشجوی پیرو خط امام اظهار داشت:

مهم ترین اتفاقی که پیش آمده بود این بود که اینها شاه را برده بودند داخل آمریکا، شاهی که فراری بود و در جهان در به در دنبال یک جای می گشت با تصمیم کارتر و هیات حاکمه به آمریکا رفت.
وی افزود شاه در ایران خیلی جنایت کرده بود و بیست و پنج سال بعد از کودتای 28 مرداد که آمریکایی ها وی را مجددا سر کار آوردند مجددا به آمریکا رفته بود و بیم توطئه جدیدی می رفت، به هر حال این ماجرا به نوع خود توهینی به انقلاب و ملت ایران بود.

گروگان‌گیری در سفارت ایالات متحده آمریکا

دانشجویان با هم شور گذاشتند و تصمیم گرفتند که دیپلمات های آمریکایی در تهران را به گروگان بگیرند و آمریکا را مجاب کنند تا آنها را با شاه معاوضه کند و شاه در تهران تحت نظارت یک هیات بین المللی محاکمه گردد.


آقای شیخ الاسلام افزود اینکه چرا آمریکایی ها تصمیم گرفتند شاه را به آمریکا ببرند هنوز گنگ است چون حتی مخالف نظر مقامات سیاسی آمریکا در تهران بود و ما بعد ها (از طریق کشف نامه های محرمانه سفارت) متوجه شدیم که آنها هم مخالف این ماجرا بودند.
وی افزود آقای هنری فنش از طرف ایالات متحده به ایران آمد و با مرحوم دکتر یزدی وزیر امور خارجه وقت ایران ملاقات کرد و دکتر یزدی را در جریان این ماجرا (اینکه آمریکا تصمیم دارد شاه را به این کشور ببرد) قرار داد ودکتر یزدی همان وقت به او گفت که به دلایل شرایط انقلابی موجود در مملکت این کار خیلی اشتباه است و ما (ایران) نمی توانیم متحمل عواقب ناراحتی مردم ایران از رفتار آمریکا باشیم.

ایرانی بودن دلیل دیگری برای تحریم های جدید علیه تهران
مشاور وزیر امور خارجه ایران اظهار داشت که طبق اسنادی که بعدها به دست دانشجویان افتاد مسئولین سفارت مقامات عالیرتبه در آمریکا را بر حذر داشته بودند که این ماجرا می تواند منجر به مشکلات عدیده ای برای آنها از جمله حمله به سفارت و یا اشغال آن گردد اما مسئولین آمریکایی به اخطار های سفارت خود نیز توجه نکردند.
وی افزود به این دلایل به نظر اش بزرگترین اشتباه ماجرای پناه دادن به شاه بود که موجب تحقیر ملت ایران می گشت و اصل این ماجرا از آنجا شروع شد، مخصوصا که خصومت آمریکا با ایران به 13 آبان 1358 بر نمی گردد بلکه به 28 مرداد 1332 برمیگردد که سازمان اطلاعات آمریکا در یک توطئه و کودتا بر علیه نخست وزیر منتخب مردم، وی را سرنگون کرد و شاه فراری را به قدرت برگرداند و25 سال همه مقدرات ملت ایران در اختیار آمریکا قرار گرفت و شاه مثل یک نوکر برای آمریکایی ها خدمت می کرد تا حدی که در اواخر دوران شاه حدود 40 هزار مستشار آمریکایی فقط در ارتش ایران فعالیت می کردند و ارتش ایران را اداره می کردند.
ایشان افزود در 16 آذر همان سال 1332 که کودتا شد آقای نیکسون که معاون وقت رئیس جمهوری آمریکا بود به ایران آمد وقرار بود که دانشکده حقوق دانشگاه تهران به دستور شاه به او دکترای افتخاری حقوق بین الملل بدهد تا به نوعی اعترافی بر این باشد که کودتای 28 مرداد بر اساس قوانین بین المللی بوده، در آن زمان دانشجویان تظاهرات کردند و ارتش وارد دانشگاه شد وسه دانشجو را در پیش پای آقای نیکسون قربانی کردند.
بعد هم ماجرای کاپیتولاسیون پیش آمد و همه این ماجراها مضاف بر 25 سال جنایت آنها بود.
معافیت هشت کشور از اجرای تحریم های آمریکا علیه ایران
آمریکایی ها شاه را وادار کردند تا با دست خود یک لایحه به مجلس ببرد که نشان میداد هر آمریکایی برتر است و هر ایرانی پست تر از هر آمریکایی است ودر اثر آن بود که حضرت امام سخنرانی معروف 4 آبان را ایراد فرمودند و13 آبان 1342 حضرت امام تبعید شدند.
وی افزود 13 آبان 1357 یک تجمع دانش آموزی در روز تبعید امام برگزار شد و ارتش به دانش آموزان حمله کرد و تعدادی از آنها شهید شدند که در 13 آبان 1358 برای بزرگداشت شهدای سال قبل مراسمی در دانشگاه تهران برگزار شد، و دانشجویان به تصمیم گرفتند تا به سمت سفارت آمریکا حرکت کنند وتعدادی از قبل برنامه ریزی شده بود تا وارد سفارت آمریکا شوند وخواستار تحویل شاه گردند.
ایشان افزود به نظراش آمریکایی ها اشتباه بزرگی را مرتکب شدند، نه فقط در پناه داده به شاه بلکه در اداره داستان نیز اشتباهات زیادی مرتکب شدند وهمین ماجرا منجر شد که کارتر نتواند در دور دوم انتخابات آمریکا موفق شود و شکست بخورد ودر نهایت شاه را از آمریکا اخراج کنند و هدفشان شکست بخورد وبرخی باور دارند که آنها حتی شاه را کشتند تا معادله از یک طرف حل شده باشد.
در کل هیبت آمریکا که تا آن زمان فقط دستور می داد و دیگران باید اجرا می کردند شکست.

در مورد اینکه چرا ایران در آن زمان صرفا به قطع رابطه و اخراج دیپلمات های آمریکایی اکتفا نکرد آقای شیخ الاسلام اظهار داشت:

کاری که ملت ایران و دانشجویان انجام دادند کاملا مطابق با حقوق بین الملل بود چون حقوق بین الملل به شما اجازه می دهد دفاع مشروع کنید. وما دفاع مشروع کردیم چون کودتا کردن ایالات متحده و جنایت وتوطئه چیدن آن بر علیه ملت ایران سابقه ای طولانی داشت.
مردم ایران این کار را کردند تا آن اتفاق (کودتا ویا جنایت و یا توطئه چیدن) نیافتد و این حق ملت ایران بود.
هیچ کس نیست که بگوید اهمیت کنوانسیون های وین و ژنو از نظر حقوقی از بند 51 منشور سازمان ملل متحد بیشتر است و بحث حقوقی حتما به نفع ما است.

وی افزود این ماجرا نوعی دفاع پیشگیرانه و یا دفاع مشروع جهت جلوگیری از اتفاقاتی که قبلا پیش آمده بود و منجر به خونریزی و صدمات جانی و مالی وحیثیتی برای ملت ما شده بود وما همه گروگان ها را سالم و بهتر از روز اول تحویل دادیم.
آقای شیخ الاسلام افزود ما بیش از پنجاه گروگان که هرکدام مشکلات قلبی و جسمی داشتند در اختیار داشتیم واگر با هر کدام از آنها بد رفتاری کرده بودیم ممکن بود برایشان اتفاقی پیش آید ولی همه را صحیح و سالم تحویل دادیم.

در مورد اینکه ایران چه بهره ای از این اتفاق برده است آقای شیخ الاسلام اظهار داشت:


مهم ترین اتفاقی که پیش آمد آن بود که ایران استقلال خود را حفظ کرد.
مهمترین شعار انقلاب ما استقلال، آزادی جمهوری اسلامی بود و آمریکاییها همانگونه که قبلا گفتم بگونه ای در امور ما دخالت داشتند که بر همه امور ما مسلط بودند و اسناد لانه جاسوسی (سفارت آمریکا در تهران) این را نشان می دهد.
در همه امور ما دخالت می کردند در حالی که ما به دنبال استقلال خودمان بودیم و تا به امروز حفظ کردیم و تا به امروز خودمان برای خودمان تصمیم می گیریم و آمریکایی ها برای ما تصمیم نمی گیرند.
موارد دیگری هم بود مانند اینکه هیبت آمریکا را شکسته ایم و در منطقه توانایی های ما گسترش پیدا کرده و… که خیلی طولانی است اما مهم ترین چیز این است که ما استقلالمان را توانستیم حفظ کنیم و نشان دادیم که می شود نوکر آمریکا نبود و مستقل زندگی کرد و این چیزی است که آمریکا بر نمی تابد.

در مورد تاثیر تحریم های آتی ایالات متحده بر ایران واینکه آیا احتمال دارد ایران وارد مذاکره با آمریکا شود آقای شیخ الاسلام اظهار داشت:

از ابتدای انقلاب ما تحریم شدیم، یعنی قبل از ماجرای لانه جاسوسی، مثلا ما زمان شاه تجهیزات خیلی پیشرفته نظامی از آمریکا خریده بودیم وقطعات یدکی و لوازم مورد نیاز جهت فعال نگاهداشتن این تسلیحات را خریداری کرده بودیم و این قطعات در گمرک آمریکا بود تا به ایران ارسال شود ولی مقامات آمریکایی اجازه صادر شدن این تجهیزات را به ایران ندادند و اظهار می داشتند که باید برخی تسلیحات خود را به ما پس بدهید وما نمی خواهیم شما اف 14 مثلا داشته باشید.

بگفته آقای شیخ الاسلام آمریکایی ها بسیار پر رو وبی حیا هستند وما توانستیم ادامه دهیم، تحریم ها چیز جدیدی نیست ما در طول جنگ هم تحریم بودیم چه تحریم های رزمی چه تحریم های عملی.
در طول جنگ حتی آمریکایی ها حاضر نبودند سیم خاردار به ما بدهند و می گفتند این کالا دو منظوره است.
ما دیگر به تحریم ها عادت کرده ایم و می توانیم از پس کار بر بیاییم، تا حالا زندگی کرده ایم وشما هم در تهران هستید و می بینید که زندگی در ایران عادی است.
بله زندگی سخت است و نمی توان گفت که زندگی سخت نیست اما مگر جای دیگر برای زندگی کردن سختی نیست، مثلا در خود آمریکا زندگی سخت نیست؟
در خود آمریکا مشکلات اقتصادی نیست؟
حتما هست.
در ضمن در پاسخ به سوالتان باید بگویم ما هیچ وقت رابطه مان را با آمریکا قطع نکردیم آنها رابطه شان را قطع کردند، و آن هم از روی استیصال چون هیچ غلط دیگری نمی توانستند انجام دهند.
وبسیار مهم است که بدانید ما حتی وقتی با صدام حسین هم در جنگ بودیم رابطه مان را با او قطع نکردیم.
ودر مورد مذاکره باید بگویم ایران زیر فشار هیچ کاری انجام نخواهد داد واگر به یاد داشته باشید همین چند باری هم که با آمریکا مذاکره داشتیم مانند ماجرای عراق و یا برجام ما تحت فشار مذاکره نکردیم بلکه از موضع قدرت پای میز مذاکره نشستیم.

بحث و گفتگو