بنده به دنبال دلیل نیستم اما قطعا شرایط ایران در آن دوره مورد پذیرش اکثر ایرانی ها نبود که انقلاب کردند.
حال شاید برخی از شرایط اقتصادی ناراحت بودند و برخی دیگر از شرایط سیاسی و برخی دیگر از شرایط فرهنگی.
به هر حال هر کسی شرایطی را برای خود داشت.
چند روز پیش سفیر آلمان در تهران مهمانی شام ای را به افتخار یک هیات عالیرتبه مطالعاتی آلمانی در منزل خود برگزار کرده بود و بنده هم جزو فرهیختگان ایرانی ای بودم که برای آشنایی با این هیات دعوت شده بودم.
نكته قابل تاملی که در این مهمانی پیش آمد این بود که برخی از دوستان در مورد شرایط کشور در قبل و بعد از انقلاب بحث می کردند و به یکباره سفیر آلمان در تهران گفت: "شما هیچ چیزی از انقلاب به دست نیاورده باشید یک چیز به دست آوردید و آن استقلال است".
بنده واقعا به خود بالیدم که به عنوان ایرانی چنین حرفی را شنیدم.
پنج شنبه شب سفیر جدید ژاپن در تهران مراسم معارفه ای در منزل خود راه انداخته بود.
ايشان قبلا استاد خاورمیانه شناسی در چند دانشگاه انگلیس و ایالات متحده بودند.
در سخنرانی سفیر ژاپن در تهران وی تاکید کرد که هیچ شرکت ژاپنی ای قرار نیست از ایران خارج شود و ژاپن در حال مذاکره با آمریکا می باشد تا به خرید نفت خود از ایران ادامه دهند و شرکت هایش بدون هیچ مشکلی به فعالیت ادامه دهند.
مساله ای که به نوعی تکذیب همه دروغ های رسانه ای غرب که تلاش دارند دل ایرانی ها را خالی کنند بود، البته بنده همین صحبت را از تعداد دیگری از سفرای خارجی مخصوصا اروپایی نیز شنیده بودم.
اما وی در سخنرانی اش به نکته دیگری نیز اشاره کرد.
اين صحبت وی بنده را بر آن داشت که به صحبت های مقام معظم رهبری یکبار دیگر فکر کنم.
قبل از انقلاب، زمان شاه ایران روابط بسیار مستحکمی با غرب و ایالات متحده داشت.
ايرانى ها برای سفر به خارج هیچ مشکلی نداشتند و در مقابل هر آنچه داشتند در طبق اخلاص تقدیم ایالات متحده و غرب می کردند.
دقيقاء همان اتفاقی که امروزه برای کشورهای عرب حوزه خلیج فارس پیش آمده.
اما ایرانی ها احساس کردند که با همسایگان خود فرق دارند و نمی خواهند مانند آنها هرآنچه دارند را تقدیم غرب کنند، آنها می خواستند هر آنچه دارند مال خودشان بماند.
در واقع اصل اختلاف ایران وغرب هم از همین اینجا شروع شد.
چون ایرانی ها می خواستند هر آنچه دارند مال خودشان بماند و غربی ها خود را محق می دانستند چون شاه را سر کار آورده اند هر آنچه ایرانی ها دارند را به یغما ببرند.
قبل از دوره پهلوی هم ایرانی های دنیا دیده بر آن بودند که با انقلاب مشروطه شرایط کشور را تغییر دهند، چون شاهان قاجار با بی لیاقتی خود هر آنچه ایران داشت را از دست داده بودند.
بديهى است که در این شرایط کشورهای سلطه گر به راحتی کوتاه نخواهند آمد و هر آنچه در توان دارند را استفاده خواهند کرد تا این تلاش ملت ایران را ناکام بگذارند، چون به هر حال همانگونه که ملی کردن صنعت نفت در ایران منجر شد بقیه کشورهای نفت خیز به سمت ملی کردن صنعت نفت خود پیش بروند قطعا موفقیت ایرانی ها در کسب استقلال می تواند منجر شود بقیه کشورهای منطقه نیز تلاش کنند به سمت استقلال از عوامل کشورهای سلطه گر بروند.
حال نشستم و فکر کردم دشمنان ما از چه ابزاری برای تضعیف رابطه مردم با انقلاب و نظام استفاده می کنند.
تحريم اقتصادی و تهدید نظامی و جنگ رسانه ای و فرهنگی.
خوب محور این ابزار آنها چیست؟
چرا ایران در منطقه نفوذ دارد؟
چرا ایران به تحقیقات هسته ای و یا تکنولوژی روی آورده؟
چرا ایران در زمینه هوا و فضا پیشرفت دارد و می تواند موشک هایی بسازد که برد بلند دارد؟
چرا ایرانی ها با غیرت هستند؟
چرا ایرانی ها فرمایشات ایالات متحده را اجرا نمی کنند؟
چرا ایرانی ها…؟
از نظر دشمنان ایران ممکن است این موارد ضرر به حساب آید اما آیا از نظر ایرانی ها هم همینگونه است؟
مقامات ایالات متحده در سخنرانی های خود به تکرار اشاره می کنند که برای حفظ منافع ملی آمریکا در منطقه خاورمیانه حضور دارند و جنگ به پا کرده اند و هفت هزار ملیارد دلار (به گفته آقای ترامپ) خرج کرده اند.
خوب منافع ایران و ملت ایران چی؟
همان تسلیحاتی که زمان پهلوی ملیاردها دلار از بودجه ایران را بلعید در جنگ چه سودی برای ایرانی ها داشت؟
همان شاهی که زمانی در پرسپولیس مدعی وارث حکومت دو هزار و پانصد ساله شاهنشاهی بود چه مقدار از سرزمین های کوروش و داریوش را توانسته بود به آغوش ایران باز گرداند؟
توجه داشته باشید که همین که همین کشورها روابط صمیمی با ایران داشته باشند و متحد ایران باشد همانند آن می ماند که آنها به آغوش ایران بازگشته اند.
زمانى که شاه قاجار به اروپا سفر کرد و سرسره و دوربین عکاسی و خانم های اروپایی برای مردم ایران به ارمغان آورد امپراتور ژاپن جوانان ژاپنی را به اروپا برد و به آنها مهندسی صنایع آموخت تا صنعت ژاپن را متحول کنند.
بله ژاپن در جنگ جهانی دوم شکست خورد و با نابودی مواجه شد و همچنین آلمان ولی چون سواد در اختیار داشتند توانستند با اقتدار به جایگاه بین المللی خود بازگردند.
ما امروزه دیگر سواد داریم واین نکته است که برای دشمنان ما واهمه ایجاد می کند.
امروزه بزرگترین چالش روبروی ملت های به قول معروف جهان سوم عبور از دیوار فناوری های مدرن است.
اگر کسی فکر کند که عبور از دیوار فناوری های مدرن راحت است، قطعا در اشتباه می باشد، بدیهی است کشورهایی که این فناوری ها را در اختیار دارند هر آنچه در توان دارند استفاده می کنند تا بر سر ملتی که می خواهد از این دیوار عبور کند بزنند.
فقط ملتی خواهند توانستد از روی این دیوار بگذرند که توان و شجاعت لازم برای گذر از آن را داشته باشند.
خوشبختانه ملت ایران در چهل سال اخیر ثابت کردند که هم توان و هم شجاعت و هم سواد کافی برای عبور از این دیوار را دارند.
ملت ایران ثابت کرده اند که در مقابل همه سختی ها مقاومت خواهند کرد و دیوار را از بین خواهند برد.
اگر به قول مقام معظم رهبری پیشرفت هایی که ایران در این چهار دهه داشته را بدون هیچ حب و بغضی با شرایط قبلی ایران مقایسه کنیم می بینیم که واقعا باید به خود ببالیم که چه سختی هایی را پشت سر گذاشتیم و به کجا رسیدیم.
همه نکته هایی که دشمنان روی آن انگشت گذاشته اند نکته های اقتدار ملت ایران می باشد و همین باید برای ما جای افتخار باشد.
اگر ایالات متحده از پانزده هزار کیلومتر آن طرف تر منافعی در منطقه ما دارد پس ما نیز منافعی داریم که باید از آن دفاع کنیم و آن را بستانیم.
اگر دشمن با ما در حال ستیز باشد این بدین معنا است که ما در راه درست هستیم و داریم منافع خود را می ستانیم و دشمن تلاش دارد این منافع را از ما دریغ کند.
على رغم همه مشکلاتی که ممکن است ما ایرانی ها امروزه با آن مواجه باشیم و یا حتی قرار است مواجه شویم اما به جرأت می توانم بگویم من به خود می بالم که یک ایرانی هستم.