برخی در آن زمان متوجه نبودند حرکت ملت ایران چه تاثیری بر سرتاسر گیتی خواهد داشت وباور داشتند که این جنبش محدود به ایران است اما آنهایی که در تحلیل های سیاسی و شناخت جنبش های مختلف تبهر داشتند متوجه بودند که این انقلاب محدود به ایران نیست وبه همین دلیل هم روی ماجرای صادر شدن انقلاب انگشت گذاشتند و با هرآنچه در توان داشتند در مقابل آن ایستادند.
انقلاب فرانسه نقطه تحولی در آتیه اروپایی ها داشت و انقلاب کوبا آمریکای جنوبی را متحول کرد اما انقلاب ایران نه فقط جهان اسلام را تحت تاثیر خود قرار می داد بلکه به لحاظ موقعیت ژئوپولیتیک کشورهای اسلامی کل جهان را تحت تاثیر قرار می داد.
انقلاب ایران انقلابی نبود که فقط تحت تاثیر یک جنبش ساده داخلی در ایران ایجاد شده باشد بلکه انقلابی بود که تحت تاثیر تحولات بیش از یکهزار و چهارصد سال تفکر و اندیشه و تعامل اندیشه های اسلامی در سرتاسر جهان اسلام به وجود آمده بود.
پیش از فروپاشی امپراتوری عثمانی، که به امپراتوری عجوز شهرت یافته بود، کشورهای اروپایی دندان برای تکه تکه کشورهای تیز کرده بودند.
شرایط نابسامان کشورهای اسلامی در دوران خلافت عثمانی شرایط را برای این نقشه ها فراهم نموده بود و همانگونه که اروپایی ها کشورهای آفریقایی و شرق آسیا و آمریکای لاتین را استعمار کرده بودند کشورهای اسلامی را مناسب برای استعمار جدید می دانستند.
از همان زمان هم متفکرین مختلف در کشورهای اسلامی به جنب و جوش آمدند تا راهکاری جهت مقابله با استعمار جدید بیابند اما با توجه به اینکه سیاست خلافت عثمانی بر مبنای ترویج جهل وبی سوادی در میان مسلمانان غیر ترک جهت سیطره با آنها بود پس از فروپاشی این خلافت کشورهای اسلامی با جمعیتی بزرگ از انسان هایی که عادت به زندگی رعیتی در جهل و بی سوادی داشتند مواجه شدند.
در آن زمان هم دخالت کشورهای دیگر از طریق تحصیل کرده های مسلمان در دیگر کشورها شروع شد و برخی از جوانان مسلمان که فرصت تحصیل در دیگر کشورها را یافته بودند تحت تاثیر فرهنگ سیاسی این کشورها به دنبال ایجاد دولت هایی با این خط و مشی سیاسی بودند و توجه نداشتند که این خط و مشی ها با خواسته های جامعه تطبیق دارد یا نه.
به همین دلیل هم مشاهده می کنیم که برخی کشورهای اسلامی به سمت و سوی ملی گرایی یا قوم گرایی و تشکیل جمهوری هایی مشابه جمهوری های غربی روی آوردند و برخی دیگر به سمت و سوی سیاست های سوسیالیستی وتشکیل جمهوری هایی مانند جمهوری های بلوک شرق، برخی هم که با ادامه تفکر های قبیله ای و یا پادشاهی روبرو شدند و کشورهای استعمار گر بر حاکمان آنها مسلط شدند.
جنبش های مختلف از تفکر های اخوان المسلمین در مصر تا سلفی گری در عربستان و برخی کشورهای آفریقایی شکل گرفت که هیچ کدام به دلیل ضعف در بینش نتوانستند به نتیجه برسند و همه خود را یا در کنار حکومت ها و یا پشت حکومت ها به عنوان جنبش دوم قرار می دادند و هیچ کدام باور نداشتند که ممکن است به حکومت برسند.
در واقع حتی زمانی که امام خمینی بحث سرنگونی شاه ایران را مطرح کرد بسیاری با پوزخند به صحبت های او گوش دادند و باور نداشتند که چنین چیزی ممکن است و حتی مشاهده می کنیم تا آخرین روز حکومت شاه برخی باور داشتند تنها راهکار همانا حکومت مشروطه پادشاهی می باشد و سقوط پادشاهی منجر به فروپاشی مملکت خواهد شد.
با پیروزی انقلاب اسلامی در ایران حرکت جدیدی در جان همه جنبش های اسلامی در سرتاسر جهان دمیده شد و اسلامگرایانی که خود را در ردیف دوم حکومت می دیدند باور کردند که می توانند به قدرت برسند و خود حکومت کنند.
الگوی همه اینها هم انقلاب اسلامی ایران بود.
به همین دلیل هم ترس از موج انقلاب اسلامی در جان همه حکام منطقه لرزه انداخت، چون همه متوجه شدند که این انقلاب خواه نا خواه صادر خواهد شد و بقیه مسلمانان به تاسی از انقلاب اسلامی در ایران ممکن است انقلاب کنند.
اصلا نیاز نبود که ایران هیچ کاری انجام دهد، همین که انقلاب در ایران به پیروزی رسیده بود و ایران می توانست پس از انقلاب پیشرفت کند کافی بود تا بقیه مسلمانان یک الگو برای خود پیدا کنند.
به همین دلیل هم مشاهده می کنیم همه جهانیان در مقابل ایران صف بندی کردند و از عراق جهت حمله به ایران حمایت نمودند.
دلیل اینکه همه جهانیان بر علیه ایران صف بندی کردند این بود که حکام کشورهای اسلامی دیگر همه عوامل اینان بودن وبا سرنگونی اینان کشورهای اسلامی از استعمار دیگر کشورها خارج می شدند.
پیروزی ایران در جنگ تحمیلی به این دلیل بود که ایرانی ها در مقابل کل جهان ایستادند و یک وجب از خاک خود را از دست ندادند و همین یک پیروزی بزرگ تلقی می شد.
همه هم اذعان داشتند که دلیل این موفقیت همان ایمان جوانان ایرانی به ایدئولوژی انقلاب خمینی و خود شخص امام خمینی بود و این جنگ نه فقط منجر به تضعیف موج انقلاب نشد بلکه منجر شد بقیه مسلمانان از ایمان جوانان ایرانی الگو برداری کنند و در نهایت پیروزی های پیاپی به دست بیاورد و شاهد آن بودیم که برای اولین بار مسلمانان توانستند با سلاح ایمان خود بر اسرائیل پیروز شوند و سرزمین خود را آزاد کنند همچنین در افغانستان و عراق آمریکایی ها نتوانستند نیروهای خود را مستقر کنند و مجبور به عقب نشینی شدند.
در فلسطین هم جوانان فلسطینی باور پیدا کردند که با مقاومت می توانند سرزمین خود را آزاد کنند.
برخی باور داشتند با رحلت امام خمینی همه ماجرا تمام می شود و موج انقلاب ایران از بین می رود اما با کمال تعجب مشاهده کردند که نه فقط انقلاب اسلامی تضعیف نشد بلکه روز به روز قویتر هم شد و امروزه مسلمانان بسیاری از کشورهای جهان ایران را الگوی خود قرار داده اند و تحت تاثیر انقلاب اسلامی قرار دارند چون انقلاب خمینی یک جنبش ساده نبود یک ایدئولوژی بود که با انقلاب اسلامی به دنیا آمد و هر روز که میگذرد بزرگتر می شود و تا بی نهایت می تواند ادامه یابد.
در پایان می توان گفت آنهایی که در ابتدای انقلاب اسلامی ایران از انقلاب خمینی ترسیدند درست می پنداشتند این انقلاب جنبشی نبود که در محدوده ایران باقی بماند و در نهایت موج آن دیگر کشورها را تحت تاثیر قرار خواهد داد اما اشتباه بزرگشان در این بود که به جای اینکه در کنار این انقلاب بایستند در مقابل آن ایستادند وامروزه مقاومت جمهوری اسلامی در مقابل آنها روز به روز این انقلاب را مانند ورزشکاری که هر روز در مبارزه های مختلف شرکت می کند قویتر می نماید.
ممکن است عقاید نویسندگان مقالات با سیاست های اسپوتنیک مطابقت نداشته باشد.