گزارش و تحلیل

برجام 2 چیست؟

ظاهر مسئله بسیار ساده است!
Sputnik

توافق برجام میان ایران و شش قدرت جهانی به خطر افتاده است، ایالات متحده اعلام می‌کند از توافق خارج می‌شود زیرا معتقد است امتیازاتی که در راستای توافق هسته‌ای به ایران داده شده سبب پیشبرد برنامه‌های موشکی و گسترش نفوذ تهران در منطقه شده است، پس به دنبال راهی است تا بدون اضافه کردن امتیازات اهدائی به ایران، دو مورد فوق را در توافق برجام بگنجاند. موضع تهران اما مشخص است: مذاکره مجدد در کار نیست. سه قدرت اروپایی یعنی آلمان، فرانسه و انگلیس در نقش ناجی برجام به واشینگتن پیشنهاد می‌دهند با وضع تحریم‌های بیشتر در زمینه‌هایی که باعث نگرانی کاخ سفید می‌شوند قبول کند که به حضور در برجام ادامه دهد. اتفاق ذکر شده رخ نمی‌دهد و ایالات متحده از برجام خارج می‌شود آن هم در شرایطی که بر اساس مفاد مندرج در برجام یعنی بندهای 36 و 37 می‌توانست آن را به طور کامل ملغی سازد.

واقعیت موضع اروپا در مورد برجام چیست؟
ایالات متحده چند ماه قبل با تصویب قانون مقابله با دشمنان آمریکا از طریق تحریم یا همان قانون کاستا، ایران را در رابطه با فعالیت‌های موشکی و نفوذ در منطقه مورد تحریم گسترده قرار داده است و اکنون با خروج از برجام به راحتی می‌تواند این بسته تحریمی را به جریان بیاندازد.
اروپا و خصوصا سه کشور آلمان، فرانسه و انگلیس قصد دارند تا با مذاکره با ایران شرایطی را فراهم کنند تا هم برجام به عنوان یک دستاورد ممتاز دیپلماتیک حفظ شود و هم از به جریان افتادن تحریم‌های ذکر شده در قانون کاستا جلوگیری کنند.
تحریم‌های مبتنی بر قانون کاستا به طور خلاصه عبارتند از تحریم افراد و شرکت‌هایی که هرگونه کمکی به برنامه موشکی ایران می‌کنند، بلوکه کردن دارایی‌ها و منع تمامی مراودات مالی سپاه پاسداران در خارج از ایران، بلوکه کردن دارایی‌ها و منع مراودات مالی افرادی که ناقض حقوق بشر در ایران اعلام خواهند شد.
اما حقیقت ماجرا چیست؟
ایالات متحده و اروپا پس از نیل به اهداف خود در برجام، برنامه موشکی ایران را مورد هدف قرار داده بودند و ایران نیز به طور واضح اعلام کرده که مذاکره بر سر توان دفاعی خود را نمی‌پذرید و نخواهد پذیرفت. به همین دلیل فرم بازی دچار تغییر می‌شود و "مذاکره بر سر برنامه موشکی" به "مذاکره بر سر عدم به جریان افتادن تحریم‌های جدید ایالات متحده" تغییر می‌کند، اما محتوای بازی همان است! اکنون از یک سو ایران در برجام مانده و فعالیت‌های هسته‌ای اش تحت نظارت کامل آژانس بین المللی انرژی اتمی است و از سوی دیگر اتفاقی که در حال وقوع است به طور غیرمستقیم عملا مذاکره بر سر برنامه موشکی می‌باشد.
این مسئله همان چیزی ست که رسانه‌های غربی نام "برجام موشکی" را بر آن نهادند و فارق از هر نامی که برای آن متصور باشیم، به طور مستقیم توان دفاعی و امنیت جمهوری اسلامی ایران را هدف قرار داده است.
این در شرایطی ست که تقویت برنامه موشکی ایران در چهارچوب تئوری موازنه قدرت شکل گرفته و حتی اگر آن را در چهارچوب تئوری موازنه تهدید نیز بگنجانیم، این تهدید اساسا از سوی عربستان سعودی که سومین بودجه کلان نظامی جهان را صرف ارتش خود کرده و رژیم اسرائیل که هرگز عضویت در پیمان منع اشاعه تسلیحات هسته‌ای را نپذیرفته پدید آمده است.
فشار بی سابقه ی مالی بر ایران در برنامه آینده آمریکا
بعد از برنامه هسته‌ای، برنامه موشکی ایران هدف قدرت‌های غربی قرار گرفته است و تصور این مسئله که برجام موشکی پایان کار است تصوری ست ساده انگارانه زیرا آنچه باعث ایجاد رابطه خصمانه با جمهوری اسلامی ایران است، ماهیت استعمار ستیزی آن است، نه برنامه موشکی یا هسته‌ای!
واقعیت موجود در صحنه نظام بین الملل این است که ایران توانسته هژمون خود را به عنوان سردمدار تنها محور فراغربی و فراشرقی با نام محور مقاومت به تثبیت برساند و این مسئله سبب ایجاد ائتلاف‌های منطقه‌ای و فرامنطقه‌ای جهت پیشگیری از گسترش بیشتر نفوذ ایران در منطقه شده است، همانطور که در رکن چهارم سند راهبردی امنیت ملی ایالات متحده آمریکا به طور مستقیم به آن اشاره شده و نکته بسیار مهم در این سند راهبردی، تاکید بر همکاری‌های میان اروپا و آمریکا ست که به عنوان نمونه به بخشی از آن اشاره می‌کنم:
(رکن: چهارم — پیشبرد نفوذ آمریکایی ، بخش: راهبرد در یک بافت منطقه‌ای، منطقه: اروپا، بخش: اقدامات اولویت‌دار، قسمت: سیاسی) آمریکا و اروپا با یکدیگر برای مقابله با… و تهدیدهای ایران همکاری خواهند کرد.
(رکن: چهارم — پیشبرد نفوذ آمریکایی ، بخش: راهبرد در یک بافت منطقه‌ای، منطقه: اروپا، بخش: اقدامات اولویت‌دار، قسمت: نظامی و امنیتی) ما با ناتو برای بهبود قابلیت‌های هوایی و دفاع موشکی یکپارچه به منظور مقابله با تهدیدهای موجود و طراحی شده موشک بالستیک و کروز به ویژه از طرف ایران، همکاری خواهیم کرد.
در قسمت‌های مربوط به بخش خاورمیانه در سند فوق الذکر نیز به طور واضح عنوان شده: "آمریکا به دنبال خاورمیانه‌ای است که تحت سلطه هیچ قدرتی که با آمریکا خصومت دارد، نباشد" و با بررسی موارد بعدی منجمله "مشکلات به هم پیوسته از جمله نفوذ ایران و…منطقه خاورمیانه را دچار تنش کرده است"، "ایران،… از بی‌ثباتی برای گسترش نفوذش… بهره برده است. این کشور به توسعه موشک‌های بالستیک پر‌توان‌تر و قابلیت‌های اطلاعاتی ادامه می‌دهد و…"، "ما با شرکای خود برای… و خنثی کردن نفوذ بدخواهانه ایران در منطقه همکاری خواهیم کرد" و نمونه‌های دیگر، می‌توان به این نتیجه رسید که منظور از جمله "قدرتی که با آمریکا خصومت دارد" به طور واضح جمهوری اسلامی ایران است و ایالات متحده نیز با ارائه سند فوق به طور رسمی اعلام کرده است که با کمک اروپا در صدد اضمحلال برنامه‌های موشکی ایران و کاهش نفوذ تهران در خاورمیانه می‌باشد. این برنامه مدون که در سند راهبردی امنیت ملی ایالات متحده آمریکا به آن اشاره شده دقیقا همان چیزی ست که "برجام 2" نامیده می‌شود و اکنون نیز به طور رسمی توسط شریک ایالات متحده یعنی اروپا در حال پیگیری ست.
البته نباید فراموش کرد صرف مذاکره به معنای بازی در زمین دشمن نیست و در این مورد خاص نیز نباید از هنر مذاکره کنندگانی که به مثابه نمایندگان نظام جمهوری اسلامی ایران در حال مذاکره با قدرت‌های جهانی در جهت احقاق حقوق ملت ایران هستند قافل بود.

بحث و گفتگو