جالب ترین نکته به نظر بنده این است که آقای "منتظرالزیدی" همان خبرنگاری که سال 2008 به سمت رئیس جمهوری وقت آمریکا یعنی آقای جرج بوش لنگه کفش اش را پرتاب کرد در این انتخابات وارد مجلس عراق شد.
همین ورود آقای زیدی به پارلمان عراق نشان دهنده نفرتی است که مردم عراق از ایالات متحده دارند.
اگر مقداری با تامل به لیست های موفق در انتخابات عراق نگاه کنید می بینید که سران همه لیست های برنده از دوستان و متحدین بالقوه ایران می باشند و حتی آقای مقتدی الصدر که سالها در ایران زندگی می کرد دور از ایران نیست و مهم تر از همه ایشان نیز یکی از دشمنان پر و پا قرص ایالات متحده به حساب می آید.
یادمان نرود که خانواده صدر آنقدر در ایران و لبنان مورد احترام می باشند که یکی از معروف ترین اتوبان های تهران به نام آنها می باشد و بصورت خانوادگی با ایران ارتباط دارند و بسیاری از شخصیت های موثر در خانواده آقای صدر مقیم ایران مخصوصا شهر مقدس قم هستند.
تجربه انتخابات در عراق ثابت کرده که شخصیت های سیاسی برای کسب قدرت قبل از انتخابات با گروه ها و جناح های مختلف ائتلاف می کنند اما در نهایت پس از پایان انتخابات هر کدام به سمت و سوی سیاست های اصولی خود پیش می روند چون می دانند که اگر این کار را نکنند نابود می شوند.
علیرغم اینکه آقای صدر در انتخابات با گروه های لائیکو کمونسیت و حتی بعثی ائتلاف کرد تا کرسی های بیشتری در مجلس به دست بیاورد اما وی بخوبی می داند خانواده اش توسط چه کسانی قتل عام شده اند و کدام کشورهای عربی همسایه بودند که حامی کشتن خاندان صدر در عراق بودند.
اگر برخی به تصویر ملاقات وی با شاهزاده محمد بن سلمان اتکا می کنند بد نیست به تصاویر مقالات های آقای صدر با مقامات ایرانی هم توجه داشته باشند و بعد ببینند که وی با ایرانی ها بیشتر ملاقات داشته و دارد یا با سعودی ها.
آقای صدر همچنین بخوبی می داند که پایگاه مردمی وی را شیعیان عراق تشکیل می دهند و نه احزاب سکولار که همان عبا و عمامه آقای صدر برایشان کافی است تا حاضر نباشند زیر چتر تصمیمات وی قرار گیرند.
در واقع این انتخابات نشان داد که رهبران گروه های شیعه در عراق به چه خوبی هر کدام توانسته اند نقشی را ایفا کنند و آقای صدر در نقش خود به عنوان شخصیت مذهبی و سیاسی میهن پرست به خوبی ایفای نقش کرده.
بعثی های سابق عراق در دورانی به داعش پناه بردند تا زیر چتر آن بتوانند در عراق فعالیت کنند و امروزه به عبای آقای صدر پناه برده اند تا بتوانند در عراق فعالیت سیاسی داشته باشند و اگر زمانی شعارهایی بر علیه ایران توسط برخی که خود را جزو هواداران صدر معرفی می کنند صادر می شود به این دلیل است که این بعثی ها آنجا هستند.
آقای صدر هم بخوبی می داند ماجرا چیست اما در انتخابات عراق قرار نیست فقط شخصیت های مذهبی شرکت داشته باشند و شخصیت های لاییک هم محبوبیت های خاص خود را دارند و به این دلیل آقای صدر با اینان ائتلاف کرد تا رای شان را به دست آورد، اما تکرار می کنم این دلیل بر این نمی شود که آقای صدر نظرات بعثی ها را قبول داشته باشد یا با ایران دشمنی داشته باشد.
ایران هم تا زمانی که می داند آقای صدر را در کنار خود دارد خیلی به این شعار ها اهمیت نمی دهد.
پس از اعلام نتایج انتخابات عراق بخوبی مشخص شد که هیچ جناحی به تنهایی نخواهد توانست دولت جدید عراق را تشکیل دهد و قدرت را در دست گیرد اما با توجه به اینکه اکثریت مطلق کرسی های مجلس عراق در اختیاز گروه های همراه با جبهه مقاومت و ایران می باشد مشخص است که اینها با ائتلاف با یکدیگر دولت آتی عراق را تشکیل خواهند داد.
هر چه قدر هم ایالات متحده تلاش کرد در نتیجه این انتخابات تاثیر بگذارد دیدند سطح موفقیت گروه های شیعی طرفدار ایران آنقدر بالا است که امکان انجام تغییرات به نفع آنها وجود ندارد.
با توجه به اینکه اکثریت مطلق پارلمان عراق در اختیار لیست گروه های همسو با ایران است می توان گفت ایران مشت دیگری به صورت دشمنان خود در عراق وارد کرده.