گزارش و تحلیل

چرا ترامپ به فکر تشکیل ارتش فضایی افتاده است؟

از جمله نگرانی‌های عمده‌ی قدرت‌های بزرگ در دهه‌های اخیر، برتری فضایی نسبت به سایر رقبا است، که عنوان «امنیت فضایی» به خود گرفته است. رقابتی که با پرتاب نخستین انسان به فضا، از سوی شوروی سابق(1961م.) آغاز و دو دهه بعد(دهه 1980م.) با طرح «جنگ ستارگان» از سوی«ریگان» رئیس جمهوری وقت ایالات متحده، به اوج خود رسید.
Sputnik

طرحی که هدف نهایی از ارائه آن ایجاد یک سپر دفاع موشکی در سراسر فضای ایالات متحده بود، که در آن با به کار بردن تکنولوژی‌های بسیار پیشرفته، مانند اشعه لیزر و توپ‌های الکترومغناطیس، امکان انهدام موشک‌های اتمی دشمن را در مراحل مختلف پرتاب و پرواز، فراهم می‌ساخت. مقامات آمریکایی از این طرح به عنوان«ابتکار دفاع استراتژیک» یاد می‌کردند.

هرچند چنین وانمود می‌شود که پروژه جنگ ستارگان به دلایل فناوری پیچده و هزینه‌های گزاف، در همان سال‌های نخست کنار گذاشته شد، با این حال پیگیری و اجرای پروژههای مشابه، بویژه از زمانی که چین توانایی نابود کردن ماهواره های مداری را با استفاده از تسلیحات زمینی به نمایش گذاشت(2007)، صحت این گونه ادعاها مورد تردید است(همچون امضای طرح تحقیق، توسعه، آزمایش و ارزیابی تسلیحات فضایی در زمان اوباما).

در همین راستا «ترامپ» رئیس جمهوری آمريکا، چند روز پیش خبر از تشکیل نوع جدیدی از نیروهای نظامی- فضایی داد که ممکن است عملیات نظامی در فضای کهکشان انجام دهند. از نظر وی «همانطور که در زمین، هوا و آب، جنگ‌ها وجود دارد… ممکن است اين اتفاق در فضا نیز به وقوع بپیوندد… بدین منظور همانطور که نیروي هوایی، زمیني و نیروی دریایی وجود دارد، بايد نيروي فضايي نیز تشکیل گردد». پیشتر نیز کمیته نیروهای مسلح مجلس نمایندگان آمریکا با تأسیس شاخه‌ای نظامی با نام «ارتش فضایی ایالات متحده» موافقت کرده بود. سپاه فضایی آمریکا که بهSpace Corps»» معروف است، ظاهراٌ در پی نگرانی‌هایی مقامات آمریکایی در خصوص کنترل دارایی‌های فضایی‌اش شکل خواهد گرفت. بر این اساس کشورهای رقیبی همچون چین و روسیه در حال ساخت تسلیحاتی هستند که می‌توانند امنیت فضایی آمریکا را به خطر بیندازد. تسلیحات لیزری، تفنگ‌های ریلی الکترومغناطیسی و سلاح‌های مایکروویو که برای نابود کردن اطلاعات، ارتباطات و ماهواره‌های ناوبری ایالات متحده می‌تواند مورد استفاده قرار گیرند.

به طور خلاصه مقامات این کشور از این موضوع نگرانند که توانایی احتمالی دشمن برای ایجاد اختلال در شبکه ماهواره‌ ای و سیستم‌های مبتنی بر داده‌های ماهواره‌ای، بتواند نیروهای آمریکا را به دوران پیش از ارتباطات ناوبری بازگرداند. با نابود شدن ارتباطات ناوبری- مخابراتی، ارتش آمریکا عملاٌ توانایی هدایت و ناوبری نیروهایش را در هوا، دریا و زمین از دست خواهد داد و ناچار جنگ‌ها باید به شیوه جنگ‌های پیش از این فناوری‌ها هدایت گردد. سیستم موقعیت یابی جهانی یا GPS، یک مجموعه از ماهواره های آمریکایی است که به طور مدام این اطلاعات حساس را برای هدایت و ناوبری در اختیار ارتش این کشور قرار می‌دهد. در همین راستا چندی پیش نیز، ارتش آمریکا تمرینی را به نام «یک روز بدون فضا» انجام داد، تا توانایی خود را در صورت محرومیت از این اطلاعات مورد سنجش قرار دهند.

در این ارتباط هر چند ممکن است این اقدام «ترامپ» تنها پاسخی به شاخ و شانه کشیدن‌ها و قدرت نمایی‌های موشکی اخیر«پوتین» برای آمریکا صورت پذیرفته باشد، با این حال اندک تردیدی است که مقامات آمریکایی به این نتیجه رسیده‌اند باشند که چنانچه از این مهم غفلت نمایند، ممکن است برتری و هژمونی جهانی خویش را از دست بدهند. هژمونی که پیشتر در دریا، خشکی، هوا و یا با واسطه تسلیحات هسته‌ای میسر می‌گردید، اکنون با برتری در فضا جستجو می‌شود. بدین ترتیب کسی که بتواند برتری فضایی خود را نسبت به سایر رقبا حفظ نماید، می‌تواند هژمونی جهانی خویش را تثبیت نماید. شرایطی که تنها با وارد کردن ضربه اول از سوی هر یک از رقبا فراهم خواهد آمد. بر این اساس «مایک راجرز» نماینده ایالت آلاباما که یکی از موافقین طرح ارتش فضایی آمریکا است، با اظهار شگفتی نسبت به مخالفین این طرح، بر این باور است که «با از بین بردن چشم‌ها و گوش‌های آمریکا(ماهوارهها) از سوی روسیه و چین، امکان این تسلط و برتری این کشورها وجود خواهد داشت».

لازم به ذکر است که هر یک از نظریات ژئوپلیتیک به عنوان دانشی از رقابت و طریقه کسب قدرت؛ بر حسب زمان و تکنولوژی بخشی از بسترها و امکانات جغرافیایی را ضامن هژمونی قدرت‌ها در جهان یا لااقل بخشی از آن می‌دانند. به شکلی که زمانی تسلط بر دریاها از سوی نیروی دریایی(همچون نظریه قدرت دریایی)، زمانی برتری زمینی در بخشی از جهان(همچون نظریه هارتلند و ریملند)، و زمانی دیگر برتری هوایی(نظریه قدرت هوایی) به عنوان کلید هژمونی جهانی مورد توجه قرار گرفته است. 

نویسنده: احمد رشیدی نژاد

ممکن است عقاید نویسندگان مقالات با سیاست‌های اسپوتنیک مطابقت نداشته باشد.

 

بحث و گفتگو