چای در ایران برای نخستینبار حدود قرن 16 و 17 میلادی و در دوره صفویه از مسیر چین و هند و از راههای تجاری به ایران رسید. در آن زمان نوشیدنی غالب مردم ایران قهوه بود و چای بیشتر یک نوشیدنی درباری و اشرافی بشمار میآمد.
در قرن 19 میلادی، بهویژه در زمان ناصرالدینشاه و مظفرالدینشاه قاجار، چای بهتدریج محبوب شد و در دوره قاجار به اوج محبوبیت خود رسید. این دوره به گونه ای نقطه عطف چای به حساب می آید، زیرا اولا هزینه واردات قهوه زیاد و سخت بود، از سویی نفوذ فرهنگی روسیه و قفقاز که چاینوش بودند در ایران زیاد بود. از طرفی همانطور که می دانید چای به سادگی دم می شود و تهیه آن از قهوه ساده تر است.
به این ترتیب با جا افتادن فرهنگ نوشیدن چای به تدریج، قهوهخانهها نیز عملاً به چایخانه تبدیل شدند و تا امروز نیز وجود دارند.
گفته می شود میرزا محمدخان کاشفالسلطنه، کنسول ایران در هند، اوایل قرن 20 میلادی نقش تعیین کننده ای در ایرانی شدن چای دارد، زیرا بهطور مخفیانه بذر و دانش کشت چای را به ایران آورد و نخستین باغهای چای را در لاهیجان پایهگذاری کرد.
به این ترتیب چای دیگر کالای وارداتی صرف نبود، بلکه تولید داخلی هم شکل گرفته بود و دیگر وارد سفره همه طبقات اجتماعی شده بود. اما نکته قابل توجه این است که اکنون چای در فرهنگ ایرانی دیگر فقط یک نوشیدنی نیست، بلکه رفتاریست که در کنار جلسات گفتوگو، مراسم خواستگاری، عزاداری، مهمانیها، محل کار و خلاصه دیدارهای رسمی و غیر رسمی به عنوان نماد درنگ، تأمل و صمیمیت ماندگار شده است.
در واقع، عبارت "بفرمایید یه استکان چای" معادل یک دعوت اجتماعی کامل است و به همین دلیل است که امروز، چای یکی از هویتیترین عناصر زندگی ایرانی محسوب میشود. هرچند قدمتش در ایران کمتر از قهوه است، اما ریشهاش عمیقتر و فرهنگی تر شده است.
در پایان باید گفت، امروز، در کنار جایگاه فرهنگی چای، از نظر اقتصادی هم تصویر روشنی دارد و حدود 20 تا 25 درصد مصرف چای ایران از تولید داخلی وعمدتاً در استانهای گیلان و مازندران تأمین میشود و بقیه آن بیشتر از هند، سریلانکا (سیلان) و کنیا وارد می شود. از نظر کیفیت، چای ایرانی بهدلیل ارگانیک بودن نسبی، عطر طبیعی و نداشتن افزودنی شیمیایی از سالمترین چایهای دنیاست، اما رنگدهی و ماندگاری کمتری نسبت به چایهای وارداتی دارد.
همچنين جالب است بدانیم که نظر قیمت نیز چای ایرانی در داخل کشور معمولاً ارزانتر از نمونههای مرغوب وارداتی است، اما اگر با استانداردهای جهانی مقایسه شود، بهدلیل هزینههای تولید، بهرهوری پایین و نبود برندینگ بینالمللی، هنوز نتوانسته جایگاه قیمتی و صادراتی شایستهای در بازار جهانی پیدا کند، در حالی که از نظر سلامت، ظرفیت رقابت بالایی دارد.