گزارش و تحلیل

ضرورت برخورد با موج سواران بر علیه منافع ملی

یک کشور زنده کشوری است که در آن آزادی بیان تضمین شده است و مردم حق داشته باشند از مقامات و مسئولین بابت کارهایشان انتقاد کنند.
Sputnik
شما نمی توانید هیچ کشوری در جهان پیدا کنید که در آن موافق و مخالف حکومت وجود نداشته باشند و امروزه همه کشورهای جهان با مشکلات عدیده سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و... مواجه هستند.
هر کشوری به فراخور شرایط خود.
آنچه که سیاستمداران خوب می دانند این است که بهترین روش برای جذب رای و حمایت مردمی این است که از پنجره منتقد وارد عمل شوند و از شرایط انتقاد کنند، معمولا آنهایی که با مشکلات مواجه هستند همه علاقه دارند صحبت هایی اینچنینی بشنوند.
البته بسیار هم پیش آمده، در همین ایران خودمان، که حتی برخی از این منتقدین مقام و منصب و مسئولیت های عالی هم در اختیار داشته اند اما وقتی که پست و مقام داشته اند رفتارهای مغایر با صحبت های امروزی خودشان داشته اند و وقتی که پست ومقام خود را از دست داده اند به یکباره به منتقد حکومت و دولت و حتی نظام هم تبدیل شده اند.
کار به جایی رسیده که بسیاری می پرسند "قسم حضرت عباس تان را قبول کنیم یا دم خروس را".
بحث آزادی بیان امری است که حق همه می باشد اما در همه جای دنیا، حتی کشورهای مدعی حمایت از آزادی بیان، این آزادی بیان نمی تواند بی حد و مرز باشد و هر کسی باید حد ومرزی را رعایت کند.
مثلا شما نمی توانید به بهانه آزادی بیان اقدام به فحاشی و یا توهین و یا تهمت زنی ناروا و بدون سند ومدرک به دیگران نمایید.
حتی در بسیاری از کشورها مثل همین کشورهای عرب حوزه خلیج فارس شما نمی توانید سلفی عمومی بگیرید و یا از اماکن عمومی تصاویری را منتشر کند که در آن فرد و یا افرادی به شما اجازه انتشار فیلم یا عکس از آنها را نداده باشند و اگر چنین کنید شما را به قول معروف نقره داغ می کنند.
در این کشورها شما اصلا اگر از هیات حاکمه و یا حکام انتقاد کوچکی کنید کارتان با ارحم الراحمین است.
در بسیاری کشورها شما حق ندارید اگر مجوز نداشته باشید با رسانه ها مصاحبه کنید و یا حتد مطلب برایشان بنویسید و حتی در برخی کشورها شما اگر در باره مساله ای تخصص نداشته باشید و حتی اگر هم مجوز داشته باشید در باره آن موضوع صحبت کنید با جرایم و زندان های بسیار سختی مواجه خواهید شد.
مثل این می ماند که مثلا بنده تحلیلگر سیاسی بیایم درباره مثلا جراحی قلب باز تحلیل منتشر کنم.
به هر حال یک کشور زنده کشوری است که در آن آزادی بیان تضمین شده است و مردم حق داشته باشند از مقامات و مسئولین بابت کارهایشان انتقاد کنند و مشکلات را گوشزد کنند واگر فردی یک منصب حکومتی را می پذیرد باید پاسخگوی مردم و افکار عمومی باشد.
اما یک سری مسایل است که مربوط به منافع ملی کشور و ملت است و هیچ ربطی به حکومت و دولت مستقر و یا... ندارد و اگر فردی بیاید در باره آن موضوع اظهار نظری را انجام دهد که موجب تشویش افکار عمومی می شود قطعا باید شدید ترین برخوردها با او شود چون دیگر بحث انتقاد سازنده نیست بلکه انتخاب تخریب کننده و یا حتی مزدوری است.
دشمنان کشور می آیند مسایلی که اقتدار و امنیت ملی کشور را تامین می کند پیدا می کنند و اگر نتوانند به آنها ضربه بزنند از طریق مزدوران خود شروع می کنند فضا سازی و تخریب برای اینکه ضربه را از درون بزنند.
مثال می زنم تا بهتر متوجه ماجرا شوید.
آمریکا آمد عراق و افغانستان را گرفت و طبق اظهار نظر مقامات ارشد ارتش آمریکا و استناد از رده بندی خارج شده ماموریت بعدی ایران بود اما ایران موفق شد مرزهای مجازی خود را به سوریه و لبنان و فلسطین برساند و شهیدانی مانند شهید سلیمانی ها کاری کردند که آمریکایی ها تا به خود آمدند متوجه شدند به جای محاصره ایران خودشان در محاصره متحدین ایران می باشند.
به یکباره برخی مزدوران را اجیر کردند تا شعارهایی مانند "نه غزه نه لبنان" را در جامعه جا بیاندازند و حتی به مدافعین حرم توهین کنند و فضای داخلی کشور را بر علیه هزینه هایی که ایران برای تامین امنیت خود در کشورهای منطقه می کرد را زیر سوال ببرند.
هر چه قدر هم تحلیلگران واقعی و آنهایی که واقعا اوضاع بین المللی را با دلسوزی رصد می کردند می گفتند که اگر ما در غزه و لبنان و سوریه با اسرائیل نجنگیم مجبوریم در تهران با آنها بجنگیم برخی می آمدند با هوچیگری و دروغ بافی و چرب زبانی و دروغ پردازی این صحبت ها را زیر سوال می بردند و متاسفانه چون اینها از احساسات مردم سوء استفاده می کردند و تحلیلگران واقعی به دنبال سوء استفاده از احساسات مردم نبودند طبیعی بود که اینها تاثیر بیشتری روی جامعه می گذاشتند.
خوب دیدیم همین که سوریه بشار الاسد سقوط کرد کار به چند ماه هم نکشید که اسرائیل و آمریکا به ایران حمله کردند و مجبور شدیم در تهران با آنها بجنگیم و آنهایی که ادعاهای کاذب مطرح می کردند هیچ کدام پیدایشان نبود.
در جنگ 12 روزه اقتدار ایران در آن بود که با استفاده از پهباد ها و موشک هایی که خود ساخته بود موفق شد سامانه های دشمن را در هم بشکند و اگر این موشک ها نبود مطمئن باشید که اینها تا تک تک شهرهای ایران را مانند غزه نابود نکرده بودند دست بر نمی داشتند.
جای تاسف دارد که امروز مشاهده می کنیم که برخی مزدوران و عاملان دشمن دوباره در رسانه ها مخصوصا رسانه های گروهی حضور پیدا می کنند و از هزینه هایی که برای تولید موشک و تسلیحات دفاعی می شود انتقاد می کنند و مثلا می نیشنند برای عوام محاسبه می کنند که هزینه تولید فلان موشک اینقدر است و می توان آن را برای فلان کار خرج کرد تا مشکلات اقتصادی حل شود.
آنچه مسلم است این می باشد که مشکل کشور برای حل مشکلات اقتصادی پول این موشک ها و پهباد ها نیست وگرنه پول هست زیاد اش هم هست اما رانت خور و فاسد زیاد هستند که باید با آنها برخورد شود نه با موشک ها.
آنچه مسلم است این می باشد که تنها چیزی که برای اینها اهمیت ندارد حل مشکلات اقتصادی و معیشتی مردم است.
آزادی بیان یک چیز است امنیت ملی و منافع ملی کشور و ملت چیز دیگری، موشک و پهباد و برنامه هسته ای و... مربوط به امنیت ملی و منافع ملی کشور است وهر حکومتی در ایران باشد باید روی تقویت اقتدار ملی و دفاعی کشور کار کند و اینها برای تامین امنیت و موجودیت ایران و ملت ایران است، نباید کسی حتی کوچکترین حقی داشته باشد که در این باره حتی اظهار نظر کند و هر کس در این باره اظهار نظر منفی کند قطعا مزدور است.
برخی از اینها ممکن است ابله و یا ساده لوح باشند و برای کسب طرفدار چنین حرفهایی بزنند اما می توان قسم خورد که برخی از اینها از دشمن پول گرفته اند تا بیایند در این باره حرف بزنند و به آنچه اقتدار کشور است ضربه بزنند چون دشمن از این موشک ها و پهباد ها زخم خورده است.
آیا باز هم باید مانند ماجرای آنهایی که شعارهای عوام فریبانه "نه غزه نه لبنان" مطرح می کردند در باره اینها هم سکوت کرد؟
آیا وقت آن نرسیده که علاوه بر دستگاه های مرتبط مردم تو دهن اینها بزنند، افرادی که آنقدر مزدور هستند حتی در صبحت های خودشان حاضر نیستند نام "خلیج فارس" را بیان کنند و اسامی جعلی برای آن به فارسی بیان می کنند، امری که کافی است نشان دهد اینها عوامل اجنبی هستند.
بحث و گفتگو