گزارش و تحلیل

دلایل مخالفت حزب الله با تحویل سلاح

منطقه خاورمیانه جایی نیست که تضمین های سیاسی و شعارهای فریبنده زیبا نتیجه بخش باشد.
Sputnik
روز سه شنبه قرار است مجلس و دولت لبنان جلسه ای برای برنامه ریزی خلع سلاح حزب الله لبنان برگزار کنند.
این جلسه به بهانه آن برگزار می شود که سلاح در این کشور فقط باید دست ارتش این کشور باشد و تصمیم صلح و یا جنگ با حکومت.
البته منطق این بهانه منطق درستی است که هم حزب الله و هم متحد آن یعنی جنبش امل اعلام کرده اند که آن را قبول دارند ولی به هر حال این منطق زمانی عملی است که کشوری در شرایط نرمال خود باشد.
بهانه اینکه تصمیم حزب الله مرتبط با ایران است و اینکه سلاح موجود نزد حزب الله برای آن است که برای اهداف ایران از آن استفاده شود بهانه ای پوچ بیش نیست.
جنگ هایی که طی دو سال اخیر اتفاق افتاده نشان داده که ایران زمانی که خودش مورد تهدید قرار بگیرد قدرت کافی برای دفاع از خود دارد و سلاحی که دست حزب الله است فقط برای دفاع از لبنان است و بس و تا زمانی که یک وجب از خاک لبنان در اشغال بیگانگان باشد وجود مقاومت طبق همه قوانین بین المللی یک امر مشروع به حساب می آید و اتفاقات دولت لبنان باید اصولا از وجود مقاومت در این کشور حمایت کند نه اینکه سنگ لای چرخ آن بگذارد.
آنهایی که با شرایط لبنان و اصولا همه کشورهای عربی آشنایی دارند به خوبی می دانند که آمریکا و اسرائیل و عموما کشورهای غربی به هیچ وجه اجازه نمی دهند جمع توانمندی نظامی کشورهای عربی به سطح توانمندی اسرائیل برسد و عموما فقط به حکومت های این کشورها اجازه می دهند در حدی توان نظامی داشته باشند که اگر مردم اعتراض یا شورشی کردند از نیروهای نظامی بتوانند برای سرکوب شورش ها استفاده کنند.
این امر درباره لبنان به حد اعلای خود رسیده.
عملا ارتش لبنان به هیچ وجه حق ندارد سلاح هایی در اختیار داشته باشد که حتی بتواند از آن برای دفاع از خود در مقابل اسرائیل استفاده کند و عموما هم تسلیحاتی که در اختیار ارتش لبنان قرار دارد همان تسلیحاتی است که آمریکا و یا فرانسه تصمیم داشته اند آن را اوراق کنند و دیده اند که خرج اوراق کردن آن بیشتر از آن است که به ارتش لبنان بدهند برای دکور هم که شده نگه دارد.
هواپیماها و تانک هایی مربوط به جنگ جهانی اول که به زور حتی میتوان از آنها استفاده کرد.
حتی گروه های تکفیری که در منطقه حضور دارند تسلیحاتی مدرن تر از ارتش لبنان در اختیار دارند.
به هیچ وجه هم به این ارتش اجازه داده نمی شود که خود را تجهیز کند.
در مواردی حتی حزب الله لبنان محل انبار برخی تسلیحات خود را به ارتش لبنان اعلام کرد تا بروند آن را تحویل بگیرند اما آمریکایی ها اصرار داشتند که ارتش لبنان نباید این تسلیحات را در اختیار بگیرد و باید آنها را نابود کند.
در جنگ اخیر میان اسرائیل و لبنان، اسرائیلی ها تلاش مذبوحانه ای انجام دادند تا مانند سال 1982 میلادی وارد خاک لبنان شوند و بیروت را تصرف کنند و در این مورد از مزدوران خود در پشت جبهه های جنگ هم بهره زیادی بردند اما آنها موفق نشدند حتی یک وجب هم در لبنان پیشروی کنند و با شکست های مفتضحانه ای مواجه شدند.
حتی همین پنج بلندی ای که در حال حاضر در جنوب لبنان تصرف کرده اند، بلندی هایی هستند که پس از آتش بس اشغال کردند.
پر واضح است نقشه و سیاست آمریکا و اسرائیل این است که از پشت جبهه ابتدا مقاومت لبنان را خلع سلاح کنند و بعد به بهانه های مختلف زیر میز بزنند و اسرائیل وارد خاک لبنان شود و این کشور را اشغال کند.
بحث اینکه طرفی خواهان صلح و حتی دوستی با اسرائیل است و تصور شود که این تصورات می تواند موجبات در امان بودن آن طرف را فراهم کند اوهامی بیش نیست و می توان به شرایط سوریه امروزی نگاه کرد تا متوجه شد که چه قدر آنهایی که تصور می کنند اگر مقاومت لبنان خلع سلاح شود این کشور امن و امان خواهد شد اشتباه می کنند.
همچنین نکته دیگری که امروزه بسیار مهم است این می باشد که گروه های تکفیری قدرت را در سوریه در دست گرفته اند.
نمونه اتفاقاتی که در ساحل لاذقیه برای شیعیان و علوی ها رخ داد و یا اتفاقاتی که در جنوب سوریه برای دروزی ها رخ داد می تواند بر علیه شیعیان لبنان هم رخ دهد و همین که تکفیری ها متوجه شوند که شیعیان لبنان دیگر سلاحی برای دفاع از خود ندارند با هماهنگی اسرائیل و آمریکا به لبنان حمله کنند و شیعیان را قتل عام کنند.
ارتش لبنان هم به هیچ وجه توان مقابله با آنها را ندارد مخصوصا وقتی که آنها مورد حمایت اسرائیل و آمریکا باشند.
فراموش نکنید که هدف آرمانی این تکفیری ها جنگ با اسرائیل نیست بلکه "سر بریدن همه شیعیان و وضو گرفتن با خون آنها" است و کافی است شیعیان لبنان توان دفاع از خود را نداشته باشند.
مضاف بر اینها می توان گفت برخی مزدوران اسرائیل در لبنان هم آرزوی وقتی را دارند که شیعیان لبنان بی دفاع باشند تا آنها را قتل عام کنند و امروزه هواپیماهای نظامی آمریکا در حال انتقال تسلیحات به مناطقی در شمال لبنان هستند، جایی که فالانژ ها آنها حضور دارند و به نظر می رسد در حال مسلح کردن آنها هستند تا وقتی که شیعیان خلع سلاح شدند کار شیعیان را تمام کنند.
پس باید توجه داشت که بحث سلاح مقاومت و حزب الله لبنان اول برای دفاع از لبنان و دوم برای حفظ موجودیت شیعیان در این کشور می باشد و اگر این سلاح تحویل داده شود هیچ تضمینی وجود ندارد که شیعیان لبنان قتل عام نشوند.
تضمین های کتبی و یا شفاهی کشورهای غربی و... هم همه اش پوچ و توخالی است و سابقه نشان داده روی هیچ کدام اینها نمی توان حساب باز کرد.
شیعیان و علوی های لاذقیه سلاح خود را تحویل دادند و تضمین های امنیتی دریافت کردند ولی قتل عام شدند، دروزی ها تصور کردند که می توانند با دولت سوریه همکاری کنند ولی باز هم دیدیم چه بلایی سرشان آمده و کرد ها هم اگر هنوز قتل عام نشده اند چون فعلا سلاح کافی برای دفاع ازخود دارند.
منطقه خاورمیانه جایی نیست که تضمین های سیاسی و شعارهای فریبنده زیبا نتیجه بخش باشد، فقط طرفی جای بقا دارد که توان دفاع از خود را داشته باشد.
قانون قانون جنگل است.
بحث و گفتگو