آنچه در نگاه اول بهعنوان فرهنگدوستی یا باستانشناسی معرفی میشود، در بسیاری موارد بر پایه غارت، استعمار و تجارت غیرقانونی بنا شده است.
در اینجا به برخی میراث انتقال یافته از کشورهای قدیمی به بریتانیا اشاره میکنیم.
یکی از برجستهترین موارد غارت، الماس معروف کوه نور Koh-i-Noor است که اکنون در تاج سلطنتی بریتانیا قرار دارد. این سنگ گرانبها در سال 1849، پس از شکست پنجاب، بهعنوان بخشی از توافق با امپراتوری سیکها توسط کمپانی هند شرقی به بریتانیا منتقل شد.
همچنين مصر هم از این غارتها در امان نمانده و مجسمهها، پاپیروسها، مومیاییها و صدها اثر از دوره فراعنه در قرن نوزدهم توسط باستانشناسان بریتانیایی مانند هوارد کارتر جمعآوری و به بریتانیا منتقل شد. بهویژه موزه بریتانیا اکنون بیش از 100 هزار اثر از مصر باستان در اختیار دارد.
از دیگر مواردی که میتوان به آن اشاره کرد مرمرهای الگی Elgin Marbles یونان هستند که بخشی از تزئینات معبد پارتنون در آتن بودهاند. در اوایل قرن نوزدهم، لرد الگین، سفیر بریتانیا در امپراتوری عثمانی، این آثار را جدا و به لندن منتقل کرد. لازم به ذکر است که دولت یونان از دهه 1980 تاکنون خواهان بازگشت آنهاست.
در این میان باید به آثار غارت شده از نیجریه همچون برنزهای بنینی Benin Bronzes که در یورش ارتش بریتانیا در سال 1897 به پادشاهی بنین که اکنون در نیجریه قرار دارد اشاره شود. این برنزها اکنون در موزه بریتانیا و موزههای آلمان، فرانسه و آمریکا نگهداری میشوند. برخی از این آثار اخیراً توسط آلمان بازگردانده شدهاند اما بریتانیا همچنان از استرداد خودداری میکند.
در سالهای اخیر درخواستها برای بازگرداندن آثار به کشورهای مبدأ افزایش یافته است. قطعنامههای یونسکو، اعتراضات مردمی و تلاشهای قضایی نشان میدهد که دوران بیپاسخ ماندن این تاراج فرهنگی رو به پایان است. با اینحال، بریتانیا همچنان با مقاومت نهادی و قانونی در برابر بازگرداندن آثار مواجه است و برخی از موزهها آنها را بخشی از میراث جهانی میدانند، اگرچه این قربانیان استعمار این تفسیر را رد میکنند.