علیرغم همه پیغام پسغام های صلح آمیز دولت جولانی به اسرائیل و اظهار ارادتی که وی به آمریکا و کشورهای غربی و عربی عبری نشان داد ولی دیدیم که اسرائیل به قول معروف دو زار هم برای این کارهایش ارزش قایل نبود و وزارت دفاع روسیه و اطراف کاخ ریاست جمهوری این کشور را بمباران کرد.
همه آنهایی که تا چند صباح پیش از جولانی حمایت می کردند و ادعا داشتند که پشت سوریه جدید هستند فقط به بیانیه و شعار دادن اکتفا کردند و هیچ اقدام واقعی ای انجام ندادند تا در نهایت طبق برخی گزارش ها جولانی مجبور شود زن و بچه اش را بردارد و از دمشق فرار کند و بعد با ضمانت های آمریکایی دوباره به دمشق برگردد و از آمریکایی ها تشکر کند و نسبت به آنها چند باره اظهار ارادت نماید.
اما نکته قابل تامل در ماجرا این است که نه بشار الاسد و نه طرفداران او و نه حتی گروه های مخالف دولت سوریه هیچ کدام نیامدند از حمله اسرائیل به خاک سوریه حمایت کنند و یا اینکه پشت سوریه را خالی کنند.
بر عکس دیدیم که طرفداران بشار الاسد که امروزه بسیاری از آنها در کشورهای مختلف به عنوان پناهنده حضور دارند از وحدت ملی سوریه حمایت کردند و اتفاقا بسیاری اظهار می داشتند که اگر پایش برسد حاضر هستند در کنار آنهایی که بشار الاسد را سرنگون کردند در مقابل اسرائیل بجنگند.
نه بشار الاسد و نه همسرش هم بیرون نیامدند تا از حمله اسرائیل به خاک سوریه حمایت کنند به خاطر اینکه توسط جولانی و طرفدارانش سرنگون شده اند اظهار حمایت از دشمنان سوریه کنند.
آنهایی که با شرایط سوریه آشنایی دارند به خوبی می دانند که سوریه کشوری با ده ها فرقه می باشد که این فرقه ها از گروه های قومی و مذهبی متضاد گرفته تشکیل می شود و در بسیاری از موارد اینها حتی با هم وارد جنگ های خونین شده اند و به صورت تاریخی نسبت به همدیگر کینه دارند.
حتی شما وقتی در باره اهل تسنن که اکثریت را در سوریه تشکیل می دهند صحبت می کنید می بینید که اینها گروه هایی دارند که مذهبی و حتی تندرو مذهبی هستند و از سوی دیگر گروه هایی دارند که لاییک و حتی مشابه کمونیست ها به دین و خدا باور ندارند.
از علوی ها بگیرید که در ساحل شمال غربی سوریه همین چند ماه پیش جنگی خونین با طرفداران جولانی داشتند تا کردها و مسیحی ها و...
علیرغم همه این تعدد قومی و مذهبی و اختلافات فرقه ای موجود در این کشور اما می بینیم وقتی که بحث موجودیت سوریه مطرح می شود همه با هم دیگر می ایستند.
اینکه برخی توسط اسرائیل اجیر شده باشند تا تلاش کنند فتنه ایجاد کنند را ملاک قرار ندهید، اینها جایگاهی در سوریه ندارند.
همین را با برخی مدعی ایرانی بودن مقایسه کنید که آنطرف آب نشسته اند و از حمله اسرائیل به ایران حمایت می کنند و با تصور اینکه اسرائیل می آید آنها را به قدرت می رساند حاضر می باشند از قتل عام و کشتار ایرانی ها حمایت کنند.
افرادی که سرود ملی اسرائیل را حفظ هستند اما سرود ملی ایران را نمی توانند زمزمه کنند.
میدانید چرا اسد و یا طرفدارانش از حمله اسرائیل حمایت نکردند؟
چون آنها اولا وطن پرست هستند و نه مقام پرست و دوما به خوبی می دانند اگر بخواهند جایگاهی در میان مردم در آینده داشته باشند این میهن پرستی است که برایشان جایگاه ایجاد می کند و نه نوکری دشمن.