آقای اسماعی بقایی سخنگوی وزارت امور خارجه ایران هم امروز وقوع این ملاقات را تکذیب کرد.
البته علیرغم تکذیب سخنگوی وزارت امور خارجه ایران اما می بینیم که هنوز در رسانه های مختلف در حال تحلیل این ماجرا می باشند و انگار باور نکرده اند که این ملاقات اتفاق نیافتاده.
البته قبل تر برخی رسانه های عربی در باره احتمال ملاقات و گفتگوی برخی شخصیت های غیر رسمی ایرانی نزدیک به آقای پزشکیان و ترامپ صحبت کرده بودند.
بحثی که اینجا مطرح است این می باشد که ظاهرا برای همه محرز شده که ترامپ در دولت دوم خود با ترامپ در دولت اول خود متفاوت خواهد بود و احتمالا یکی از تصمیم های ترامپ این خواهد بود که حل اختلافات فیما بین ایران و ایالات متحده را به نام خود ثبت کند.
آنهایی که ترامپ را می شناسند به خوبی می دانند وی فردی جاه طلب است و توانسته به هر چیز مادی ای که دلش بخواهد برسد، حالا بحث های جانبی درباره روابط جنسی و زد و بندهایش که جای خود دارد.
ولی این چیز ها شخصی مانند ترامپ را ارضا نمی کند و وی نیاز می بیند که نام خود را در تاریخ بتواند ثبت کند.
همین ماجرا درباره ایلان ماسک هم صدق می کند.
وی نمی تواند از نظر قانونی کاندیدای ریاست جمهوری آمریکا شود چون متولد ایالات متحده آمریکا نیست اما به عنوان مشاور و یا معاون و یا ... می تواند خیلی کارها انجام دهد که نام او را در تاریخ ثبت کند.
بحث حل بحران اوکراین وخاورمیانه جای خود، ترامپ تقریبا مطمئن است که این دو را می تواند حل کند و وی می داند که متوقف کردن این دو جنگ وی را در تاریخ نامی نخواهد کرد.
اما اگر ترامپ و ماسک بتوانند اختلافات ایران و آمریکا را حل و فصل کنند آنوقت است که می توان تصور کرد که نام ترامپ و ماسک در تاریخ ثبت خواهد شد.
شاید در دوره قبل ریاست جمهوری ترامپ بسیار به نتانیاهو و اسرائیل بها داد و این روزها اسرائیلی ها تلاش دارند با ابزار رسانه ای خود وی را در شرایط کار انجام شده قرار دهند اما آنهایی که پیگیر تاریخ سیاسی ترامپ هستند به خوبی می دانند که وی دل خوشی از نتانیاهو ندارد و در دوره قبلی ریاست جمهوری اش امتیازهای زیادی را به نتانیاهو داد و توقع داشت وقتی که می گوید در انتخابات تقلب شده نتانیاهو از طریق لابی های صهیونیستی در کنگره به او کمک کند، اما نتانیاهو نه فقط این کار را نکرد بلکه کمتر از دو سه ساعت پس از انتخابات ریاست جمهوری آمریکا به بایدن تبرک گفت تا موضع اسرائیل را نزد لابی های صهیونیستی در آمریکا مشخص کند.
تنها فردی که تا لحظه آخر کنار ترامپ ایستاد محمد بن سلمان بود.
ترامپ هم فردی است بسیار کینه ای که به هیچ وجه بخشش در کارش نیست.
به همین دلیل است که امروزه می بینیم وی نقش آنچنانی ای به داماد اش جراد کوشنر که فرزندخوانده نتانیاهو می باشد نداده و علیرغم اینکه نتانیاهو چندین بار با او تماس گرفته تا مرحله جدید مورد نظر خود را هماهنگ کند اما ترامپ به هیچ وجه زیر بار نرفته و همه چیز را به آینده موکول نموده.
حتی اگر به یاران سابق ترامپ مانند مایک پوپئو، میک پنس و... نگاه کنید می بینید ترامپ همه آنها را بدون تعارف کنار گذاشته.
کل این مقدمه بلند را مطرح کردم تا به نقل از بسیاری کارشناسان مطلع در باره امور آمریکا بگویم ترامپ این دوره با ترامپ آن دوره فرق خواهد کرد و ترامپ این دوره احتمالا در ابتدای دوره ریاست جمهوری خود تصمیم خواهد داشت به حساب برخی برسد، افرادی که آنها هم با ایران حساب باز دارند.
اینکه ترامپ بیاید و تلاش کند رابطه آمریکا با ایران را بهبود بخشد عملا ضربه ای اساسی به همه آنهایی زده که در دوره قبل از پشت به او خنجر زدند.
شاهزاده محمد بن سلمان هفته گذشته یک موضع بسیار قابل تامل گرفت، وقتی که رسما و علنا از حمله اسرائیل به خاک ایران انتقاد کرد و خواستار آن شد که به خاک ایران احترام گذاشته شود.
بسیاری متوجه نبودند ماجرا چه بود اما آنهایی که مسایل پشت پرده را پیگیری می کنند متوجه ماجرا بودند.
تنها کسی که امروزه ترامپ در کل منطقه غرب آسیا برایش اعتبار قایل است شاهزاده محمد بن سلمان است، فردی که همانگونه که مطرح کردم در دوران انتخابات قبلی ریاست جمهوری آمریکا تا لحظه آخر کنار ترامپ ماند.
این در حالی است که مثلا نتانیاهو پس از انتخابات ریاست جمهوری آمریکا بلا فاصله به بایدن تبریک گفت و حتی تلفن های ترامپ را جواب نمی داد.
از سوی دیگر ترامپ نگاه می کند و می بیند بزرگترین بازارهای سرمایه گذاری امروزه جهان ایران و ونزولا می باشند.
ایران چیزی حدود 25 هزار ملیارد دلار سرمایه گذاری نیاز دارد و ونزولا هم چیزی حدود 15 هزار ملیارد دلار، جذب این سرمایه گذاری ها می تواند نجات بخش اقتصاد آمریکا که چیزی حدود چهل هزار ملیارد دلار بدهی دارد به حساب آید.
در ضمن آمریکایی ها باور دارند دشمن اصلی شان چین است نه ایران و آنها باور دارند درگیر شدن بیشتر در منطقه خاورمیانه پای درگیری های بی پایان فقط موجب آن می شود که چین روز به روز قویتر شود و آنها بیشتر و بیشتر هزینه کنند.
آمریکایی ها به صورت مستقیم چیزی حدود 200 ملیارد دلار در یکسال جنگ اخیر اسرائیل بر علیه فلسطینی ها هزینه کرده اند.
هزینه ها فقط آن پولهایی که مستقیم و رسما پرداخت می شود نیست بلکه هزینه های جانبی و کمک های دیگر است که در سایه قرار دارد و ترامپ حاضر نیست دوباره مانند اسلاف خود در چاه اسرائیل وخاورمیانه بیافتد و هفت هزار و پانصد ملیارد دلار دیگر هزینه کند.
می توان گفت یکی از دلایل انتشار خبر ملاقات ایروانی و ماسک، که ایران تکذیب کرده، احتمالا این بوده که تیم ترامپ می خواستند به نوعی بررسی کنند که واکنش ایرانی ها چه گونه خواهد بود.
علیرغم اینکه برخی رسانه ها در ایران از این ماجرا انتقاد کردند اما اگر به صورت کلی به ماجرا نگاه کنید عموم رسانه ها به نوعی استقبال کردند و فضای جامعه ایران واکنش منفی نشان نداد، امری که می تواند به این شکل تلقی شود که اگر واقعا چنین ملاقاتی انجام می شد هم فضا خیلی منفی نبود.
حتی رسانه هایی که انتقاد کردن بیشتر به این دلیل منتقد بودند که با ترامپی که دستور قتل شهید سلیمانی را داده نباید گفتگو شود.
اما آنچه مسلم است این می باشد که ایران کشوری عمل گرا است و اینگونه نیست که تصمیم گیری در ایران فردی و شخصی و یا حتی جناحی باشد، مخصوصا در چنین موردی.
آنچه این ماجرا نشان داد این است که اگر دولت ایران واقعا تصمیم بگیرد مذاکراتی را انجام دهد یا ندهد می توان گفت وقتی این کار را انجام خواهد داد که حمایت همه جناح های کشور را پشت خود داشته باشد که به نظر می آید مواضع کلی کشور و جامعه حمایت از تصمیمات و سیاست های حاکمیت است.