کشته شدن شش اسیر که تعدادی از آنها قرار بود جزو اولین اسرای مبادله پس از امضای توافق صلح باشند مانند بمبی بزرگ جامعه اسرائیل را تکان داده و صدها هزار اسرائیلی بر علیه نتانیاهو در خیابان ها به تظاهرات پرداخته اند و امروز همه کسب و کارها در اسرائیل اعتصاب کرده اند. بدیهی است اگر این اعتصابها و اعتراضات فقط برای یک روز باشد نتیجه ای نخواهد داشت اما اگر چند روز پیاپی ادامه یابد دولت اسرائیل مجبور می شود از مواضع قبلی خود عقب نشینی کند و چه بسا حتی کار به فروپاشی کابینه و انتخابات زود هنگام نیز کشیده شود. اقدام اسموتریچ وزیر دارایی اسرائیل در تهدید به قطع حقوق اعتصاب کنندگان و محاکمه اداری آنها به خودی خود نشان می دهد که کار تندروها در اسرائیل به کجا کشیده و چه قدر اینها احساس خطر می کنند. نتانیاهو هم که تماشاگر شرایط است و به نظر می رسد او هم به شدت نگران است.
عملیات اسرائیل در کرانه باختری و عملکرد تندروها در کابینه وی موجبات خشم فلسطینی ها در کرانه باختری را فراهم کرده و احتمال اینکه اوضاع آنجا هم منفجر شود بسیار زیاد است. همه جهان هم به خوبی می دانند کسی که شرایط کرانه باختری را به اینجا کشانده نتانیاهو و وزرای تندرو در کابینه او هستند. علیرغم همه تلاش ها و تهدید های اسرائیلی ها بر علیه حکومت خودگردان فلسطین اما مشاهده می شود که تعداد زیادی از نیروهای سازمان آزادیبخش فلسطین به مقاومت اسلامی پیوسته اند و در حال مبارزه با اسرائیلی ها می باشند. به هر حال اینها هم انسان هستند، احساس دارند، ناموس و غیرت و شرف دارند و اینگونه نیست که مانند برخی دیگر که شعور واحساس وناموس و غیرت و شرف خود را به شیطان فروخته اند عمل کنند. وقتی اینها می بینند که اسرائیلی ها به وابستگانشان حمله می کنند هر چه باشد آنها هم تحریک می شوند که از مردم خود دفاع کنند. البته این چیزی نبود که اسرائیلی ها روی آن حساب باز کرده باشند و تصور می کردند چون اینها حقوق بگیر اسرائیل هستند و حقوق آنها از طریق اسرائیل واریز می شود جرئت نخواهند داشت دست به چنین کاری بزنند. عملا می توان گفت فلسطینی ها از غزه گرفته تا کرانه باختری دارند با هم بر علیه اشغالگران متحد می شوند، امری که اسرائیلی ها بیش از چهار دهه تلاش داشتند اتفاق نیافتد. عملیات فلسطینی ها درون اسرائیل پس از دو دهه دوباره شروع شده. حزب الله لبنان و ایران و انصار الله یمن هم با درایت بسیار زیاد خواسته نتانیاهو برای فرار به جلو و راه اندازی جنگی فراگیر در منطقه را تامین نکردند و بر عکس خواسته او عمل کردند. برخی رسانه های همسو با اسرائیل این روزها بسیار جلز و ولز می کنند که چرا ایران بابت خون شهید هنیه زودتر انتقام نمی گیرد. آیا لذتی بالاتر از فروپاشیدن اسرائیل به دلیل سیاست های نتانیاهو و تندرو ها می تواند نصیب ایران و جبهه مقاومت شود؟ هدف چیست؟
وقتی که ایران و جبهه مقاومت می توانند با سیاست و تدبیر و تاکتیک های مقاومتی به استراتژی اصلی برسند آیا منطقی است که کاری کنند نتانیاهو خلاص شود؟ بدیهی است هر حمله ای که الآن انجام شود می تواند در نهایت اسرائیلی هایی که امروزه به تظاهرات بر علیه نتانیاهو می پردازند را وادار به عقب نشینی کند. البته برخی گزارش ها و یا شایعات رسانه ای مبنی بر اینکه آمریکایی ها با ایرانی ها تماس داشتند و از آنها خواستند که کاری نکنند که به نفع نتانیاهو باشد و وعده داده اند که به زودی منطقه را از جنگ و حتی شر نتانیاهو خلاص می کنند هم منتشر شده. حتی برخی تحلیلگران غربی پا فراتر گذاشته و به گزارش های مخالفین نتانیاهو استناد می کنند که اسرائیلی ها قبل از عملیات 7 اکتبر اطلاعاتی در باره این عملیات داشتند اما نتانیاهو که سخت با فشار داخلی مواجه بود اجازه نداد هیچ اقدامی برای جلوگیری از این عملیات انجام شود تا چند هزار اسرائیلی کشته شوند و ذهن ها به این ماجرا منحرف گردد و عملا تظاهرات داخلی بر علیه او متوقف گردد.
آمریکایی ها اخیرا اعلام کرده اند که یک توافق آتش بس اجباری برای همه طرفها را قرار است روز میز بگذارند و همه طرفهای درگیر یا باید آن را بپذیرند یا اینکه دیگر آمریکایی ها کاری به کار آتش بس و صلح میان اسرائیل و فلسطینی ها نخواهند داشت. بر کسی پوشیده نیست که دولت بایدن تلاش دارد دو کار را در خاورمیانه قبل از پایان دوره ریاست جمهوری بایدن انجام دهد. یکی پایان جنگ درغزه و دیگری بازگشت به توافق هسته ای با ایران. حتی برخی تحلیلگران بر این باور هستند که آمریکایی ها به این نتیجه رسیده اند که ضرورت دارد از شر نتانیاهو خلاص شوند و حتی منافع یهودیان و اسرائیلی ها اقتضا می کند تا نتانیاهو و دولت تندروی او سرنگون شوند و در واقع پشت پرده آمریکایی ها از اعتراضات اسرائیلی ها بر علیه نتانیاهو به شدت حمایت می کنند. گو اینکه بسیاری درباره نفوذ لابی اسرائیل و وشخص نتانیاهو در آمریکا و مخصوصا کنگره صحبت می کنند اما امروزه بسیاری از اعضای همان لابی اسرائیل در آمریکا باور دارند که بقای نتانیاهو به ضرر یهودی ها است و باید دیگر از شر نتانیاهو خلاص شوند.
یهودی ها ده ها قرن تلاش کردند تا فضایی در جهان ایجاد کنند که از منافع آنها حمایت کند اما نتانیاهو و دولت او طی ده ماه قرن ها تلاش یهودی ها را نقش بر آب کردند و امروزه کل فضای جهانی بر علیه اسرائیل شده. گو اینکه اینها ایران را متهم می کنند که مسبب اصلی این ماجرا هست ولی واقعیت امر این است که اگر نتانیاهو و دولت تندرو او نبودند چنین امری محقق نمی شد و خوب این سیاست و زیرکی و تدبیر ایران بوده که توانسته از فرصت و شرایط نهایت بهره را ببرد و اسرائیل را در چنین مخمصه ای بیاندازد. بازی شطرنج سیاسی فرق زیادی با شطرنج معمولی ندارد، شما در بازی شطرنج ممکن است سرباز یا رخ یا اسب یا فیل یا قلعه و یا حتی وزیر خود را نیز از دست بدهید اما در نهایت برنده آن است که بتواند شاه طرف مقابل را کیش و مات کند.
آمریکایی ها زمان مصدق موفق شدند نخست وزیر ایران را با کودتا سرنگون کنند و دلیل اصلی اش این بود که ارتش و سازمان های امنیتی و اطلاعاتی ایران توسط آنها کنترل می شد. امروزه هم نباید فراموش کرد که ارتش اسرائیل و مجامع امنیتی و اطلاعاتی آن همه تحت کنترل آمریکا هستند و هر چه قدر نتانیاهو قدرتمند باشد اگر آمریکایی ها اراده کنند قدرت آن را دارند که با یک کودتا او را سرنگون کنند. البته قطعا آنها ترجیح خواهند داد که سرنگونی نتانیاهو از طریق مردم و اعتراضات و شاید انقلاب مردمی بر علیه سیاست های خودخواهانه و احمقانه نتانیاهو ودولت تندرو او باشد تا کودتای امنیتی و یا نظامی ولی به هر حال آنچه مسلم است این می باشد که اصرار نتانیاهو بر مخالفت با خواست آمریکا مبنی بر توقف جنگ قبل از پایان دولت بایدن ومنتظر دشمن بایدن ماندن موجبات آن را فراهم می کند تا آمریکایی ها بخواهند به اسرائیلی ها بفهمانند رئیس کیست.