منظور از ناظران، ناظران بین المللی وابسته به سازمان هایی که نمونه کارهایشان را درغزه دیده ایم نیست، منظور خبرنگاران صدها رسانه بین المللی و داخلی است که ریز به ریز همه چیز را زیر نظر داشتند و حتی یک مورد کوچک از مشکل یا تخلفی را رصد نکردند.
گو اینکه بسیاری نقش هیاتی که متشکل از سرپرست دولت موقت آقای مخبر و رئیس مجلس آقای قالیباف و رئیس قوه قضائیه آقای اژه ای را پر رنگ ندیدند اما واقعیت امر این است که همه قوا در ایران بدون در نظر گرفتن علایق سیاسی و شخصی خود نهایت تلاش خود را انجام دادند تا انتخابات سالم برگزار شود و وزارت کشور ایران اصرار داشت تا با دقت و سرعت هر چه تمام تر تکلیف انتخابات روشن شود.
بلافاصله پس از پایان انتخابات و معلوم شدن نتایج هم دیدیم که هم رهبری و هم سرپرست دولت و هم رئیس قوه قضائیه و رئیس مجلس هم فرماندهان نیروهای مسلح هم... به برنده انتخابات تبریک گفتند و کاندیدای رقیب آقای پزشکیان نه فقط به او تبریک گفت بلکه حدود دو ساعت با او ملاقات داشت تا همه فرضیه ها وتصورات و برنامه هایش برای حل مشکلات مملکت را تقدیم رئیس جمهوری انتخاب شده نماید و دست دوستی و همکاری با او بدهد.
در واقع این مساله نشان می دهد که رقابت برای کشور است ونه برای شخص و اینکه آقای جلیلی و آقای پزشکیان در چند هفته اخیر با هم رقابت انتخاباتی می کردند به معنای این نیست که قرار است که کشور را وارد جبهه بندی کنند و طرفداران این طرف یا آن طرف بریزند در خیابان ها، تکلیف رقابت پای صندوق های رای وزارت کشور مشخص می شود و مردم آنجا حرف خود را می زنند و در نهایت کاندیدای برنده باید خواست مردم را محقق کند بقیه هم به اراده مردم تمکین می کنند.
این می شود مردم سالاری.
این را با انتخابات اخیر ریاست جمهوری در ایالات متحده مقایسه کنید که رئیس جمهوری سابق حاضر نشد دولت را تحویل رئیس جمهوری بعدی بدهد و جالب تر اینکه وی، که دولت اش برگزار کننده انتخابات بود، مدعی تقلب در انتخابات شد و طرفداران او به کنگره حمله کردند و وی نیز اسناد محرمانه دولتی را قبل از تحویل و تحول جمع کرد و با خود به خانه برد تا رئیس جمهوری بعدی از این اطلاعات محروم بماند وتا به امروزه هم حاضر نیست ریاست جمهوری بایدن را به رسمیت بشناسد.
امروزه هم که انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده به مضحکه عام وخاص تبدیل شده.
از یک طرف رئیس جمهوری ای که با خرفتی و زوال عقل مواجه است و اصرار دارد تا به هر قیمتی شده کرسی ریاست جمهوری را حفظ کند کاندیدا استواز سوی دیگر رئیس جمهوری سابقی که در بیش از 34 جرم محکوم شده و حدود پنجاه پرونده دیگر فساد در دادگاه های مختلف دارد که هر لحظه ممکن است درباره آنها محکومیت برای او صادر شود کاندیدا است و به رقابت می پردازند.
خیلی بامزه است، طبق قانون اساسی آمریکا ترامپ مجاز می باشد از داخل زندان رئیس جمهوری شود و به جای اینکه در کاخ سفید مستقر شود در زندان باشد.
احتمالا روسای جمهوری و رهبران کشورهای دیگری که می خواهند به دیدار رئیس جمهوری احتمالی آتی آمریکا بروند هم باید بروند زندان ملاقات اش!
اگر هم بایدن انتخاب شود معلوم نیست که اگر کسی به ملاقات اش برود او را خواهد شناخت یا نه و یا اینکه مثلا زن رئیس جمهوری و یا رهبر کشور دیگر را با زن خود اشتباه بگیرد یا نه!
سابقه تقلب در انتخابات آمریکا هم که فقط به دولت ترامپ بر نمی گردد و بارها شده که مردم آمریکا به کاندیدایی رای داده اند اما در نهایت لابی های قدرت آرای الکترال را برای شخص دیگری واریز کرده اند، مانند جریان انتخابات آل گور و بوش.
یا اینکه می بینیم در انتخاباتی که ترامپ در آن برنده شد هیلاری کلینتون چیزی حدود جمعا 5 ملیون رای بیشتر از ترامپ رای آورده بود اما به دلیل قوانین انتخاباتی آرای الکترال به نفع ترامپ بود.
آیا وقت آن نرسیده تا مردم آمریکا زیر نظر مجامع بین المللی رفراندوم برگزار کنند و برخی موارد موجود در قانون اساسی مخصوصا در رابطه با انتخابات که چند صد سال پیش، بر اساس اقتضایات آن زمان، نوشته شده را به رای بگذارند؟
البته امروزه اوضاع کشورهای اروپایی هم به از آمریکا نیست.
همین چند هفته پیش بود که دیدیم مردم در فرانسه در انتخابات مجلس شرکت کردند و حزب رئیس جمهوری در این انتخابات شکست خورد و مکرون پارلمان را منحل کرد و در انتخابات اخیر احزاب راست پیروز میدان شدند وحزب رئیس جمهوری در اقلیت قرار گرفت.
در انگلیس هم که نخست وزیران حزب محافظه کار در راس آنها ریچی سوناک آنقدر افتضاح به بار آوردند که حزب کارگر موفق شد سه چهارم کرسی های مجلس را به دست بگیرد.
البته طبق نظر سنجی های به عمل آمده همه سیاست مداران و احزابی که منافع آمریکا را مقدم بر منافع کشورهایشان قرار دادند و به دلیل دستور رئیس جمهوری خرفت آمریکا از اوکراین بر علیه روسیه حمایت کردند در اولین انتخابات در کشورهای اروپایی با شکست مفتضحانه مواجه خواهند شد که نمونه های اولیه اش را در انگلیس و فرانسه دیدیم.
بگذریم.
در ایران رئیس جمهوری ای امروزه انتخاب شده که بالاترین رتبه علمی دانشگاهی را در میان روسای جمهوری دیگر کشورهای جهان دارد، هم استاد تمام دانشگاه است هم فوق تخصص جراحی قلب هم مسلط به پنج زبان هم حافظ قرآن ونهج البلاغه و...
حدود سی سال است که دکتر پزشکیان را می شناسم و همیشه شیفته تقوا و تصوف وی در زندگی بودم.
وی فردی است که فقط به دلیل مدارج علمی اش می توانست امروزه یکی از افراد متمول جامعه باشد اما ترجیح داد زندگی خود را وقف خدمت به خلق الله کند تا رضایت خداوند متعال را بتواند برای آخرت کسب کند وهیچ وقت به دنبال مال اندوزی نبود و همیشه ساده زیستی و علی وار زندگی کردن را پیشه راه خود کرد.
فردی است که آخرت برایش از دنیا بسیار مهم تر می باشد.
جزو معدود افراد و سیاستمدارانی است که حتی یک مورد شایعه فساد و یا حاشیه پشت او وخانواده اش نیست.
آنقدر فردی با تقوا و قابل اعتماد است که هم در دولت اصلاحات وی وزیر شد و هم در مجلس اصولگرا وی نایب رئیس مجلس شد چون همه افراد از همه جناح های سیاسی به او احترام می گذارند.
در مواردی هم که برخی در برخی دوره ها، مخصوصا زمان وزارت اش، به مخالفت با او پرداختند دلیل اش یا حسادت نسبت به اینکه با لیاقت و توانمندی و نه با پارتی بازی و رفاقت و... به وزارت رسیده بود یا به دلیل اینکه وی فردی پاکدست بود و حاضر نبود در هیچ فسادی مشارکت داشته باشد.
همین که وی بیش از سی سال به همسر مرحوم اش وفادار بود وهست و حتی طی این سی سال یک مورد هم پیش نیامده که نسبت به وفاداری اش لغزش ای داشته باشد خود کافی است تا شخصیت رئیس جمهوری جدید ایران دستتان بیاید.
طبق همه قوانین وعرف و... وی می توانست برود وپس از فوت همسرش همسر دیگری را بگیرد ولی ترجیح داد خود را وقف خدمت به مردم و فرزندانش کند.
البته بد نیست به این نکته هم اشاره کنم، چون می بینم برخی از حسن نیت آقای پزشکیان در مناظره های انتخاباتی سوء استفاده می کنند و می گویند ایشان برنامه ای برای اداره مملکت ندارد.
اگر وی حاضر نشد در مناظره های انتخاباتی سخنی را بیان کند که اطمینان ندارد می شود محقق شود یا نه این به دلیل صداقت او بوده و نه به دلیل اینکه وی برنامه یا کسی را ندارد که با او همراهی کند.
همین که وی در پنج دوره نماینده مجلس بوده و قبلتر وزیر بهداشت بوده کافی است تا وی کاملا با شرایط اداره کشور آشنایی داشته باشد و بداند ورود به عرصه اداره کشور کار هر کسی نیست و تا جایی که از او شناخت دارم وی فردی نیست که اگر مطمئن نباشد می تواند کاری را انجام دهد قدم در آن کار بگذارد.
اخلاقیات وی به این ترتیب است که وی نهایت تلاش خود را انجام می دهد تا هیچ وقت کلمه ای دروغ از زبان وی جاری نشود وهیچ وقت حرفی نزند که نمی تواند آن را انجام دهد.
شاید در علم سیاست مقداری عجیب باشد چون بسیاری بر مبنای تفکر های ماکیاولی باور دارند علم سیاست یعنی دروغ بافی و کلاه سر مردم گذاشتن، امری که در ذات دکتر پزشکیان نیست.
حالا ببینید در مقابل اش آمریکایی ها کی را دارند یک پیر فرتوط خرفت یا یک جنایتکار.
به خانواده بایدن که نگاه کنید می بینید فساد در این خانواده بیداد می کند و امروزه پسر وی متهم به درگیر بودن در فسادهای چندین ملیارد دلاری و عضویت در مافیاهای بین المللی مخصوصا اوکراینی است و حتی برخی باور دارند که ته این فساد به بایدن هم کشیده می شود اما چون فعلا رئیس جمهوری است دادگاه ها بیشتر به فساد پسر اش می پردازند.
همانگونه که آقای پزشکیان سی سال پیش همسر خود را در یک حادثه ناگوار از دست داد بایدن هم همسر خود را در یک حادثه از دست داد اما بر عکس آقای پزشکیان که به عهد خود با همسرش وفادار ماند بایدن حتی منتظر چهلم همسرش هم نشد تا برود با فردی دیگر ازدواج کند، فردی که طبق برخی گفته ها در دوران زنده بودن همسرش با هم رابطه داشتند.
البته کار نا مشروعی انجام نداده، ولی حد اقل صبر می کرد خاک قبر همسرش خشک شود.
درباره دیگر کاندیدای آمریکا، یعنی ترامپ، هم که نیاز به حرف نیست، فردی که به فساد مالی و جنسی اش در آمریکا شهره می باشد و در حالی که زن داشته بارها و بارها به همسرش خیانت کرده.
آیا باور می کنید فردی که این نوع اخلاقیات را دارد فساد اقتصادی و مالی و جنسی و... به مردم خیانت نمی کند؟
گو اینکه شاید ما با مشکلات عدیده ای مواجه هستیم اما حد اقل رئیس جمهوری ای که مجرم یا فاسد یا خیانتکار یا خرفت باشد نداریم.