به گزارش اسپوتنیک، فرشاد عادل؛ پژوهشگر مطالعات استراتژیک در گفتگو با اسپوتنیک بیان داشت، اظهارات سخنگوی وزارت خارجه مبنی بر آمادگی جمهوری اسلامی ایران بر بازگشت به میز مذاکره به منظور حل پرونده هسته ای موضوع جدیدی نیست. این موضع اصولی جمهوری اسلامی ایران که همواره از سوی مقامات مختلف یادآوری میشود، بر این نکته نیز اشاره دارد که در حال حاضر توقف در مذاکرات و یا به نتیجه نرسیدن آن حاصل عدم علاقه غرب به حل این بحران و نیز زیادهخواهیهای آنها در قبال ایران است. اما یک حقیقت مهم نیز در این میان وجود دارد. سه کشور اروپایی حاضر در مذاکرات هستهای فاقد توان لازم برای مواجهه مستقل با ایران هستند و در حال حاضر و با خروج آمریکا از برجام، این دولتهای اروپایی بدون در نظر گرفتن منافع خود، صرفا به اجرای دستورات آمریکا مشغول اند و از اراده و نیروی کافی برای تصمیمگیری مستقل در قبال مذاکرات با ایران برخودار نیستند.
عادل افزود، اما با فرض بازگشت ایران به مذاکرات هستهای باید توجه داشت که این کشور در برهه فعلی این مذاکرات را صرفا به منظور رفع تحریمهای بینالمللی پیگیری خواهد کرد و در نشست اخیر سخنگوی وزارت خارجه نیز عبارت "مذاکرات رفع تحریمها" به شکلی برجسته مورد استفاده قرار گرفت و اساسا دیپلماتهای ایرانی در شرایط امروز از این عبارت بیشتر استفاده میکند که این امر نشانهای از مهمترین هدف ایران در مذاکره با طرفین غربی است. در واقع میتوان این نکته را بیان کرد که مهمترین شرط ایران برای بازگشت به مذاکرات، وجود چشمانداز واقع بینانهای از آینده است که در آن هدف مهم رفع تحریمهای بینالمللی به شکلی ملموس و کلی در نظر گرفته شده باشد.
وی در ادامه خاطر نشان کرد، این مسئله موضوع مهمی است زیرا علیرغم تاکیدات ایران بر رفع تحریمها، این کشور پس از سالها تجربه زیستن در تحریم و مواجهه با تحریمهای شدید آمریکا در دوران ترامپ به مرحلهای رسیده است که در آن توانایی بی اثرسازی تحریمها را به روشهای گوناگون آموخته و حتی فروش نفت خود را ارتقا داده است. در چنین شرایطی میتوان اینگونه تحلیل کرد که علیرغم تاکید ایران بر پایبندی به مذاکرات، این کشور عجلهای نیز برای پیشبرد این مذاکرات نخواهد داشت و تا زمان بروز نشانههایی مبنی بر همراهی غرب با خواست اصلی ایران، که رفع فوری و ملموس تحریمها و پایان جنگ اقتصادی است، صبر خواهد کرد. چرا که در ایران این ذهنیت وجود دارد که هرگونه مذاکرهای تنها در شرایطی میتواند به نتیجه برسد که در آن ضمن به رسمیت شناخته شدن حقوق ایران درپرونده هستهای، هدف پایان دادن به جنگ اقتصادی غرب بر علیه ایران به شکلی کامل به نتیجه برسد.
عادل بیان داشت، با توجه به آنچه گفته شد ایران در حال حاضر در موضع مقتدر تری از قبل قرار دارد و این امر میتواند موجب شود تا خواست ایران از مذاکرات نیز با گذشته متفاوت باشد. اما باید در نظر گرفت جمهوری اسلامی ایران بر خلاف آمریکا همچنان خود را متعهد به برجام میداند و از آن خارج نشده است و این معنای آمادگی ایران برای اجرای تعهدات ذکر شده در برجام است. اما زیادهخواهیهای طرف غربی و به خصوص آمریکا در حال حاضر مانعی مهم برای اجرای مفاد برجام است و در صورتی که اراده لازم از سوی طرفین وجود داشته باشد ایران نیز آماده است تا تعهدات خود را اجرایی کند.
در شرایط فعلی تنها هدف ایران از مذاکره، رفع تحریمها و پایان جنگ اقتصادی علیه این کشور است و در صورتی که این تعهد از سوی طرفین مذاکره وجود داشته باشد بعید به نظر میرسد که شرطی جدید برای مذاکره مطرح شود؛ و موضوع طرح شروط جدید امری است که اتفاقا معمولا از سوی غرب صورت میپذیرد! جمهوری اسلامی ایران به نتیجه رسیده است که ضمن "ایستادگی بر مواضع" خود باید "دستیابی به دستاوردهای ملموس" را در مذاکرات مد نظر داشته باشد و در صورتی که این دو موضوع رعایت شود ایران نیز از مذاکره استقبال خواهد کرد.
فرشاد عادل؛ پژوهشگر مطالعات استراتژیک در پایان خاطر نشان کرد، باید به این نکته اشاره نمود که در شرایط جدید جهان ایران از انتخابهای متنوع تری برای شکل دادن به همکاریهای بینالمللی برخوردار است و "استراتژی نگاه به شرق" و توسعه همکاریها با روسیه، چین و قدرتهای نوظهور برای ایران از اهمیت زیادی برخوردار است. امروز در ایران این ذهنیت وجود دارد که حتی در صورت به نتیجه رسیدن مذاکرات هستهای، ایران باید نقش محوری خود در تاثیرگذاری بر مناسبات بینالمللی را در شرق جستجو کند و به وسیله توسعه همکاریها با روسیه و چین به مواجهه با هژمونیسم آمریکا بپردازد.
بر همین اساس میتوان نتیجه گرفت که ایران از بدعهدی آمریکا و غرب در برجام آموخته است که نباید انتظارات فراتر از واقعیتی از غرب داشته باشد و به دلیل مواجهه ذاتی محور غربی با ایران، حتی در صورت دستیابی به توافقی جدید این احتمال وجود خواهد داشت که غرب و به خصوص آمریکا مجددا این توافق را نقض کنند. در واقع بدعهدی آمریکا در اجرای برجام و خروج یکجانبه از آن موجب شد که ذهنیت منفی ایران در قبال همکاری با غرب تقویت شود؛ بنابراین میتوان گفت که حتی در صورت رفع تنش میان ایران و غرب، انتخاب منطقی تر برای ایران توسعه همکاریهای شرقی به خصوص با روسیه و چین است.