به گزارش اسپوتنیک، خبرها حاکی از آن بود که مجموعه آرامگاهی هخامنشی دچار فعل و انفعلاتی در دل خاک شده که شاید این میراث جهانی در خطر باشد. بر این اساس خبرگزاری اسپوتینک در خصوص اتفاقات پیرامون میراث نقش رستم با دکتر علیرضا عسکری چاوردی استاد باستان شناسی و سرپرست کاوش های باستان شناسی شهر پارسه تخت جمشید به گفتگوی نشست و ابعاد این مسئله را به تفصیل مورد بحث قرار داد.
نگاهی کلی بر مجموعه آرامگاهی هخامنشی
دکتر عسکری در آغاز گفتگو برای آگاهی بیشتر مخاطب ها درباره مجموعه آرامگاهی هخامنشی گفت، این مجموعه همراه با بنائی معروف به کعبه زرتشت در مکانی معروف به نقش رستم در فاصله 7 کلومتری شمال غربی تختگاه تخت جمشید ساخته شده است. در این مجموعه بزرگ تعداد 23 اثر باستانی همانند آرمگاه ها، بنای کعبه زرتشت، نقش برجسته ها و کتیبه ها وجود دارد. این مجموعه بزرگ در حاشیه شمالی شهر پارسه واقع شده است و از نظر ارتباط فضائی و مکانی دو محوطه مهم باستانی نقش رستم و تختگاه تخت جمشید از نظر کارکردی بهم وابسته و با هم مرتبط بوده است. شهر پارسه یک واحد شهری متشکل از بخش های مختلف از دوره عیلامی، هخامنشی، سلوکی، اشکانی، ساسانی و اسلامی بوده است که بازسازی این شهر تاریخی در محدوده حریم درجه 1 تخت جمشید به استناد مدارک بجای مانده قابل تصور و درک است. چنین به نظر میآید که مرزهای این شهر در محدوده حریم-یک در اطراف صفه تا شمال به سمت نقش رستم و استخر منطبق باشد.
وی در ادامه گفت، مجموعه نقش رستم به استناد آثار مکتوب بجای مانده نظیر کتیبه های میخی دوره هخامنشی و خطوط باستانی دوره ساسانی در دوره هخامنشی، سلوکی، اشکانی و ساسانی همواره مورد استفاده و تکریم بوده است. در دوره هخامنشی ارتباط مجموعه آرامگاهی نقش رستم به عنوان بخش مهم و کارکردی شهر پارسه در حاشیه شهر اما مرتبط با تختگاه تخت جمشید بوده است. سنّت دفن پادشاهان درگذشته بر اساس آئین زرتشتی در این محل انجام می شده است.
در محل نقش رستم در نمای صخره ای به ارتفاع 60 متر، آرمگاه داریوش اول( 521- 486 ق.م)، خشایارشا(486- 465 پ .م)، اردشیر یکم(465- 425 پ.م) و داریوش دوم( 423- 404 پ.م ) قرار دارد. در این مکان بنائی معروف به کعبه زرتشت در دوره هخامنشی بنا شده است که این بنا از نظر ساختار معماری و هم کارکرد در کنار آرامگاه ها حایز اهمیت و مهم است. تفسیرهای متعددی از کارکرد این بنا برای دوره های مختلف ارائه شده است، اما نزدیکترین تفسیر از کارکرد این بنا در ارتباط با چهار آرامگاه هخامنشی موجود در همین مکان می تواند معنا و مفهوم پیدا کند.
این بنا به طور غیر معمول در سه طبقه با 7 پنجره کور به شکل برجی سنگی بلندی به ارتفاع 14 متر بنا شده است. دارای پلکانی رفیع است و در بالاترین قسمت از طریق دری سنگی به یک اتاق ختم می شود. تمام این بنا از سنگ مَرمَر ساخته شده است و سطح تمام بلوک های سنگی بنا به خوبی صیقل و پرداخت شده است. این بنای بلند رو به آرمگاهها بنا شده است و به دلیل معماری رمز آلود آن به ویژه وجود پنجره های کور و اتاقی نیمه تاریک بر بلندای برج از دیدگاههای مختلف کارکرد آن مبهم تفسیر شده اما همه محققین در یک مورد اتفاق نظر دارند: اینکه بنای برجی شکل نقش رستم معروف به کعبه زرتشت دارای نقش و کارکردی مذهبی بوده است.
عسکری در تعریف این مجموعه ادامه داد، این بنا در دوره هخامنشی بنیان نهاده شده است اما پس از سقوط هخامنشیان به صورت ویژه بر اهمیت مذهبی و اعتقادی آن با نمایش شکل بنا بر پشت سکّه های حاکمان محلّی فارس در طول دو دوره سلوکی و اشکانی تاکید شده است. بنا به نظر کاوشگر این بنا، اریک اشمیت، بافت لایه نگاری کاوش های باستان شناسی پیرامون بنای کعبه زرتشت در نقش رستم نشان داد که این بنا در سر تاسر دوره سلوکی، اشکانی و ساسانی استفاده شده است.
کاوش هایی که تا امروز روی این مجموعه صورت گرفته
استاد باستان شناسی درباره کاوش های صورت گرفته روی این مجموعه گفت، کاوش های باستان شناسی نقش رستم در سالهای 1933 میلادی(1312 هجری شمسی)، 1936 م(1315 ه. ش) و 1939 م ( 1318 ه. ش) انجام شد. این کاوش ها به این دلیل انجام شد که سرتاسر بخش نمای آرامگاه های نقش رستم در حدود 20 متر سرتاسر از خاک پوشیده شده بود. بخشی از این خاک محصول فرسایش و ته نشست رسوبات طی زمان بوده، اما بخش اعظم این توده بزرگ خاک در محدوده آرامگاه های نقش رستم مربوط به بارویی بزرگ بود که دور تا دور نمای نقش رستم را محافظت می کرده است. این بارو از خشت بنا شده بود و طول آن بیش از 100 متر و پهنایش به حدود 9 متر می رسیده است. ارتفاع این باروی بزرگ خشتی بین 12 تا 15 متر بوده است و در فواصل منظم دارای برج هایی بزرگ بوده است. پس از دوره ساسانی، این باروی بزرگ رها و متروک می شود و به مرور انباشت باروی بزرگ خشتی در نمای نقش رستم رسوب و ته نشست می شود. تا اینکه در حدود 85 سال پیش کاوش های باستان شناسی در نقش رستم آغاز می شود.
مسئله شکاف بنا و فرونشست زمین های اطراف بنا
سرپرست کاوش های باستان شناسی شهر پارسه در این باره گفت، بررسی عکس های زمان کاوش در دهه 1310 هجری شمسی نشان می دهد که در دیواره گمانه های محل کاوش در دور تا دور بنای معروف به کعبه زرتشت شکاف هایی بزرگ در دل خاک برداشته است. این شکاف ها در سرتاسر گمانه های کاوش ادامه داشته است. بدلیل حجم سنگین خاک، کاوش های باستان شناسی در این محل متوقف می شود و هیات باستان شناسی محدوده ای در حدود 20 در 30 متر اطراف بنای معروف به کعبه زرتشت را ساماندهی می کند تا این خاک های رسوب شده حاصل از کاوش ساماندهی و فرو نریزد. بعدها دیواره دور تا دور گمانه کاوش در پیرامون بنای کعبه زرتشت آجرچینی و سیم گل می شود تا گردشگران بتوانند تمام نمای بدنه کعبه زرتشت و کتیبه های نقر شده بر نمای پایین بنا را مشاهده نمایند.
عسکری در ادامه گفت، طی سالهای گذشته دیوار سیم گل ایجاد شده دور تا دور بنای کعبه زرتشت در اثر فشار و رانش خاک پیرامون ترک برداشته و شکافته شده است. در حقیقت، در پی رانش حفره بزرگ دور تا دور بنای کعبه زرتشت که حدود 10 متر عمق دارد، بستر خاک های انباشت شده بجای مانده از کاوش های حدود 85 سال پیش در فاصله 50 متری بنا در اثر نفوذ آب باران و سایر عوامل به ویژه اینکه این خاک ها انباشت آثار باستانی بوده است ترک برداشته است. مهمتر اینکه، در باروی بزرگ نقش رستم شکافی بزرگ به طول 20 متر و پهنای 1 متر ایجاد شده است. بررسی اسناد تاریخی و مدارک باستان شناسی نشان می دهد برخی از مشکلات زمین شناسی نظیر گسل های ایجاد شده در صخره کوه حسین، یا شکاف در خاک های سطحی انباشت شده پیرامون بنای کعبه زرتشت و یا شکاف بزرگ در باروی خشتی نمای آرامگاه ها می تواند علل مختلف داشته باشد که موجه ترین آنها مساله فرونشست زمین است.
چه راهکارهایی برای حل مساله فرونشست زمین وجود دارد؟
علیرضا عسکری چاوردی به اسپوتنیک گفت، در کوتاه مدت نیاز است خاک انباشت کاوش های پیشین در این قسمت ساماندهی شود و در صورت ضرورت حفره بزرگ دور تا دور کعبه زرتشت به صورت رَمپ پلکانی تغییر شکل یابد تا خطر فرو ریختن دیواره خاک سیم گل ایجاد شده در کوتاه مدت برطرف شود. اما همواره باید توجه داشت، موضوع شکاف در بستر انباشت خاک نمای نقش رستم یک موضوع از مشکلات است و در نمای صخره نقش رستم شکاف بزرگی از یک گسل وجود دارد که به احتمال در اثر زلزله ایجاد شده است. بنابراین، کنترل و حفاظت از این گسل و اینکه این گسل تا چه حدود می تواند اثرات مخرب بر آرامگاه های نقش رستم بجای بگذارد نیازمند مطالعه است. مساله بعدی، تحلیل و ارتباط شکاف ها و فرونشست هایی است که در سرتاسر دشت مرودشت اتفاق افتاده است و محدوده نقش رستم و تخت جمشید هم از آن بی بهره نبوده است.
عسکری در ادامه افزود، در ارتباط با هر سه مساله فوق اعم از ساماندهی خاک حاصل از کاوش پیرامون بنای کعبه زرتشت، مشکل گسل هایی باستانی در اثر زلزله در نمای صخره آرامگاهی نقش رستم و مهمتر تاثیر فرونشست های دشت مرودشت در آثار مجموعه میراث جهانی تخت جمشید به ویژه نقش رستم اهتمام وزارت میراث فرهنگی بر انجام مطالعات تخصصی است تا راهکارهای علمی برای حل این مشکلات فراهم شود. استاد باستان شناسی دانشگاه شیراز گفت، در حال حاضر تنها پروژه بین المللی در محدوده پارسه تخت جمشید و نقش رستم فعالیت های مشترک باستان شناسی دو دانشگاه شیراز و دانشگاه بولونیا است که به سرپرستی مشترک اینجانب و دکتر پی یر فرانچسکو کالیری انجام می شود.
به اعتقاد دکتر عسکری چاوردی با توجه به فعالت های 20 اخیر در شهر پارسه و شناسائی حجم گسترده ای از اطلاعات باستان شناسی جدید می توان اذعان داشت محدوده نقش رستم تا تخت جمشید و از شهر استخر تا محدوده فیروزی یک شهر وجود داشته است. این شهر همان شهر پارسه محسوب می شود که از دوره هخامنشی شکل می گیرد و در تمام دوره های سلوکی، اشکانی، ساسانی و اسلامی وجود داشته است تا اینکه سرانجام شیراز جایگزین آن می شود. در حقیقت سیستم مدیریتی اداری به شهر شیراز انتقال پیدا می کند.
بنا به وجود ظرفیت بسیار بالای آثار باستانی و اهمیت محدوده تاریخی شهر پارسه در پیرامون تختگاه تخت جمشید راهکارهای متعددی در کوتاه مدت و بلندمدت می تونا برای توسعه پایدار هسته مرکزی تاریخ هخامنشیان در محدوده حریم درجه 1 تخت جمشید ارائه کرد، مثل توسعه پایدار میراث فرهنگی به عنوان زیرساخت گردشگری پایدار پارسه به عنوان یک برنامه پژوهشی چند بعدی با رویکرد بینا رشته ای می تواند بزرگترین پروژه علمی بین المللی توسعه پایدار میراث فرهنگی و گردشگری مطرح شود که درچارچوب آن بتوان مسائل و مشکلات فرونشست ها را با اتکاء به مطالعات ژئوفورفولوژی و آب و هواشناسی کهن و زمین شناسی انجام داد.
دکتر علیرضا عسکری چاوردی سرپرست کاوش های باستان شناسی شهر پارسه تخت جمشید در پایان گفت، زیرا در محدوده پارسه باید مطالعات زمین شناسی برای میراث فرهنگی انجام گیرد و فرایند استقراری محوطه های باستانی را بدانیم. انتخاب پارسه و ساخت تخت جمشید و نقش رستم در چارچوب مطالعات باستان زمین شناسی باید انجام شود. به همه این دلائل و لزوم استفاده از تخصص های مختلف به نظر می رسد که تشکیل یک گروه بین المللی با همکاری مراکز علمی ایران و سایر کشورها می تواند زمینه لازم برای تحقق اهداف توسعه پایدار میراث فرهنگی و تغییر کاربری این محدوده از کشاورزی به گردشگری پایدار برای توسعه پایدار تغییر داد.