گو اینکه نقد کنندگان باور دارند جریان دون کیشوتی این رمان درباره افرادی است که دچار توهم "انگلیسی هراسی" شده اند اما با دقت به کارهایی که انگلیس بر علیه ملتهای مختلف جهان مخصوصا ایرانی ها انجام داده وهنوز هم از اعمال خصمانه خود بر علیه آنها دست بر نداشته می توان به این نتیجه رسید که این رمان که در زمان شاه هم نوشته شده یک واقعیت را به شکل طنز مطرح می کند.
آنهایی که مقداری تاریخ را مطالعه کرده اند به خوبی می دانند انگلیسی ها با دخالت های خود در ایران چه بلاهایی سر این کشور آوردند و ریشه جریان از دست رفتن بیش از دو سوم خاک ایران زیر سر انگلیسی ها بوده، گاهی از طریق تشویق ایران به ورود به جنگ با روسیه وعثمانی و سپس خالی کردن پشت ایران در این جنگ ها و یا تصرف مناطق شرقی ایران که امروزه افغانستان و بخش هایی از پاکستان و ... می باشد.
در صورتی که توطئه های انگلیس ها نبود امروزه ما مشکل آب هامون رانداشتیم.
در غرب ایران هم مشکل کم آبی وجود نداشت و مرزهای ایران در شمال هم به دریای سیاه می رسید.
حتی بسیاری تحلیلگران باور دارند ماجرای خصومت میان ایران و ایالات متحده و تحریم هایی که سالها است ملت ایران با آن مواجه می باشند بذر فتنه اش توسط انگلیسی ها کاشته شده.
شاید برخی ندانند اما به صورت تاریخی جدل ایران و انگلیس از زمان امضای قرارداد نحسی به نام قرارداد دارسی شروع شد.
در آن زمان انگلیسی ها به بهانه های مختلف شاه وقت ایران را متقاعد کردند که چنین قراردادی را با آنها امضا کند.
حتی برخی روایت می کنند برای رسیدن به این مقصد رفتند و برخی روحانیون را در حوزه تربیت کردند تا به نجاست نفت فتوا بدهند و شاه را قانع کنند که نفت ماده ای نجس است که باید به انگلیسی ها داد تا نجاست را از کشور خارج کنند وشاه قاجار را قانع کردند که او دارد سر انگلیسی ها کلاه می گذارد.
به هر حال دعوا از زمانی شروع شد که ایرانی ها متوجه شدند انگلیسی ها حتی این قرارداد ننگین را اجرا نمی کنند و تلاش دارند سر آنها کلاه بگذارند و از همان زمان جدل و دعوا میان انگلیس و ایران شروع شد و جالب اینکه انگلیسی ها همان زمان (یعنی زمان قاجار) تحریم هایی بر علیه ایران وضع کردند و تهدید به محاصره بنادر ایران کردند.
البته با توجه به اینکه در آن زمان فضای جامعه جهانی با چند قطبی مواجه بود تحریم ها توسط کشورهای دیگر اجرا نمی شد.
می بینیم که جدل ماجرای قرارداد ننگین دارسی زمان رضا شاه و محمد رضا شاه ادامه پیدا می کند و زمان نخست وزیری مصدق ایرانی ها برای اینکه این جدل طولانی را فیصله دهند نفت را ملی اعلام می کنند.
همین ماجرا منجر می شود که انگلیس و ایالات متحده آمریکا رسما اولین تحریم های خود را بر علیه ایران وضع کنند.
در زمان جنگ جهانی اول هم انگلیسی ها فجیع ترین فاجعه ها را با ایجاد قحطی در ایران راه انداختند وطبق آمار غیر رسمی بیش از پنجاه درصد جمعیت ایران در آن زمان به دلیل سرقت ارزاق ایرانیان توسط انگلیسی ها و قحطی قتل عام شدند.
طبق آمار چیزی حدود 10 ملیون نفر از جمعیت ایران به دلیل عملکرد انگلیسی ها در آن زمان جانشان را از دست دادند، یعنی فاجعه ای به مراتب فجیع تر از هلوکاست آلمانی، اما متاسفانه کسی امروزه درباره آن بحث نمی کند.
بسیاری باور دارند یکی از اصلی ترین دلایل برکناری رضاشاه توسط انگلیسی ها در زمان جنگ جهانی دوم مخالفت او با قرارداد ننگین دارسی و ترس آنها از کشیده شدن راه آهن برلین بغداد جهت تامین انرژی برای توسط ایران برای آلمان بود.
جالب اینکه در خاطرات تشرچیل از جنگ جهانی دوم می خوانیم که شوروی در آن زمان به دلیل رابطه صمیمی نخست وزیر وقت ایران تیمورتاش با روسیه مخالف برکناری رضا شاه بود و به همین دلیل انگلیسی ها برای اینکه میان رضاشاه و روسیه اختلاف ایجاد کنند در حین سفر تیمورتاش به انگلیس و روسیه کیف شخصی او را به سرقت می برند واسناد جعلی ای را که نشان از جاسوسی او بر علیه رضا شاه برای روسها بود را به دست رضاشاه می رسانند تا وی را متقاعد کنند دوست روس ها را برکنار کند وفردی که ضد روسیه بود را نخست وزیر کند، امری که در نهایت موجب آن شد که شوروی هم دست از مخالفت با طرح برکناری رضا شاه بردارد.
طبق همین خاطرات طرح برکناری رضا شاه توسط انگلیسی ها حتی قبل از جنگ جهانی دوم تهیه شده بود اما انگلیسی ها دنبال بهانه ای برای مجاب کردن دیگران به موافقت با این طرح بودند و بهانه همکاری ایران وآلمان را مطرح کردند.
این درحالی بود که ایران رسما اعلام بی طرفی کرده بود و انگلیسی ها می دانستند همه دروغ هایی که بر علیه رضا شاه مطرح می کنند بی پایه و اساس است و به همین دلیل شروع کردند سند و مدرک جعلی ایجاد کردن تا بتوانند از طریق فضاسازی رسانه ای فضای جامعه جهانی را بر علیه رضاشاه منحرف کنند.
حال برخی شاید سوال کنند که چرا با این مقدمه طولانی مقاله ام را شروع کردم.
متاسفانه امروزه می بینیم که همان جریان توطئه های انگلیسی و دشمنی آنها با ملت ایران به همان شدت ادامه دارد.
علیرغم اینکه هم ایران و هم روسیه استفاده روسیه از پهباد های ایرانی در جنگ اوکراین را تکذیب کرده اند و علیرغم اینکه حتی یک مدرک که ثابت می کند روسیه در جنگ از پهیاد های ساخت ایران استفاده کرده ولی می بینیم همان تهمت زدن ها و دروغ پردازی ها و مدرک سازی های جعلی که انگلیسی ها سابقه طولانی در انجام آن را دارند دوباره تکرار می شود و برخلاف همه مقررات شورای امنیت آنها می روند و نماینده زلنسکی که علنا عروسک خیمه شب بازی شان است را به جلسه شورای امنیت دعوت می کنند تا روند بررسی گزارش سازمان ملل در باره قطعنامه 2231 شورای امنیت را منحرف و بر علیه ایران تحت تاثیر قرار دهند.
باز هم همان رویکرد قدیمی، یعنی دشمنی حد اکثری با ملت ایران و منافع ملت ایران و تلاش برای ایجاد تحریم های بیشتر بر علیه ملت ایران، آنچه از روند و عملکرد آمریکایی ها ومتحدین شان که امروزه انگلیس پیشاهنگشان است به نظر می آید هدف آنها نابودی ملت ایران وادامه روند قتل عام ملت ایران که زمان جنگ جهانی اول شروع کرده اند می باشد.
ماجرا همان تفکر نژاد پرستانه اروپایی که موجبات راه افتادن هلوکاست می باشد اما به شکلی دیگر بر علیه ایرانی ها می باشد.
اتحاد یهودی ها موجب آن شد که در نهایت یک فضای بین المللی در مقابل اروپایی که هلوکاست را راه انداخته بود ایجاد شود، متاسفانه امروزه برخی به ظاهر ایرانی اما خود فروخته موجبات تفرقه میان مردم ایران را به نفع غرب ایجاد کرده اند تا اتحاد ایرانی ها در مقابل تحریم های آمریکا و متحدین اش بر علیه ملت ایران شکل نگیرد.
اینجا بد نیست به این نکته اشاره کرد که وقتی بحث درباره هلوکاست می شود شاید مجری آلمان نازی بوده اما در واقع فضای وقت ایجاد شده در اروپا بر علیه یهودی ها موجبات این قتل عام را فراهم کرد وبه این دلیل همه کشورهای اروپایی شریک نازی ها در این جرم بودند.
در آن زمان نفرت از یهودی ها در حدی بود که بسیاری سیاتمداران به فکر تبعید آنها از اروپا و محصور کردن آنها در جای دیگری بودند و انگلیسی ها در این راستا پیش قدم بودند و سرزمین فلسطین را برای این کار انتخاب کردند.
گو اینکه برخی تصور می کنند که اروپایی ها وعموما غربی ها از روی محبت به یهودی ها چنین کاری را انجام دادند اما واقعیت امر این است که آنها به دلیل نفرت از یهودی ها و چون میخواستند یهودی ها را از سرزمین های خود بیرون کنند چنین کردند، که البته بحث این ماجرا طولانی است و شاید نیاز به یک یا چند مقاله دیگر داشته باشد.
امروزه نیز می بینیم آنها با ایجاد اسلاموفوبیا و ایرانوفوبیا دارند همان کارهایی را که موجب راه افتادن هلوکاست شد بر علیه مسلمانان و ایرانی ها انجام می دهند.
اصرار آنها بر تدوین تحریم هایی که راهکاری برای خروج از آن نیست هم گواه بر این هدف آنها است.
همه ماجرا وهیاهویی که انگلیسی ها و آمریکایی ها در شورای امنیت راه انداخته اند هم فقط برای اشباع دشمنی سیری ناپذیر آنها نسبت به ملت ایران است و بس.
در پایان هم بد نیست به این نکته اشاره کنم که اگر به وقایع تاریخی نگاه کنید می بینید که این ماجرای خصومت به هیچ وجه ربطی به حکومت و نظام حاکم بر ایران ندارد، این دشمنی چند قرن است که وجود دارد و آنها همین کارها را در دوره های مختلف و حکومت های مختلف به اشکال مختلف بر علیه ملت ایران انجام داده اند.
امروزه هم اینها بحث دفاعی ایران را هدف خود قرار داده اند چون با حکومتی در ایران مواجه شده اند که با اقتدار در مقابلشان ایستاده ومی دانند تا وقتی که حکومت ایران موازنه قدرت میدانی در مقابل آنها ایجاد کرده آنها نمی توانند توطئه های خود بر علیه ملت ایران را "آنگونه که می خواهند" پیاده کنند.