بسیاری سوال می کنند چه شده که به یکباره اسرائیلی ها این هیاهو را راه انداخته اند؟
گذشته از بحث خصومت های مختلف که اسرائیلی ها نسبت به ایران دارند و گذشته از سیاستهای خصمانه دولت جدید اسرائیل در برابر ایران مهم ترین مساله که خشم اسرائیلیها را به این سطح رسانده تغییرات سریع در معادلات منطقه به حساب می آید.
یکی از این مسایل طبیعتا مصالحه ایران و عربستان سعودی و مصالحه های دیگری که در راه می باشد به حساب می آید.
کل کشورهای منطقه در حال انجام مصالحه های مختلف با همدیگر هستند و در این بین سر اسرائیلی ها بی کلاه مانده.
آنها ملیاردها دلار و دهه ها تلاش کردند که همه را به جان هم بیاندازند و کاری کنند که کشورهای منطقه از جنگ های فیما بین و جنگ های داخلی فرسوده باشند و اسرائیل تنها جزیره با ثبات منطقه باشد حال با مصالحه هایی که در حال انجام است همه در حال کنار گذاشتن خصومت فیما بین هستند و عملا همه نقشه های اسرائیلی ها به فنا رفته.
از سوی دیگر اسرائیلی ها در حال پیاده کردن طرح عادی سازی رابطه با اسرائیل در منطقه بودند و تلاش داشتند ایران را به عنوان دشمن همه کشورهای منطقه معرفی کنند و همه را متحد کنند که به نیابت از اسرائیل بر علیه ایران وارد جنگ شوند حال دوباره ورق برگشته و همه در حال دوستی با ایران هستند و ملت های منطقه هنوز اسرائیل را دشمن اول خود می دانند.
البته نمی خواهم وارد بحث طولانی سیاست های سیاستمداران اسرائیلی و آمریکایی که موجب آن شد تا همه این طرح ها با شکست مواجه شود، شوم، اما باید توجه داشت که اگر آمریکایی ها و اسرائیلی ها پایبند تعهدات و معاهدات خود با اعراب و فلسطینی ها بودند و اسرائیلی ها افرادی مانند نتانیاهو و بن کفیر و... را در انتخابات به قدرت نمی رساندند شاید بسیاری از ورق ها اینگونه که ورق بر گشته بر نمی گشت.
اما آنچه بیشتر اسرائیلی ها را نگران کرده موضوع دیگری است.
اسرائیلی ها مطمئن شده اند که ایران و ایالات متحده با میانجی گری عمان در حال رسیدن به توافق هایی برای از سر گیری اجرای توافق هسته ای می باشند و بر اساس شنیده های پراکنده و جسته گریخته عمان حدود یکی دو ماه پیش طرحی را مبنی بر شروع اعتماد سازی میان ایران و ایالات متحده مطرح کرده که بر اساس این پیشنهاد ایران و ایالات متحده طی چند مرحله اعتماد سازی و شروع اجرای توافق هسته ای را انجام خواهند داد و ظاهرا جناب آقای حسین امیر عبد اللهیان وزیر امور خارجه ایران چند هفته پیش برای دریافت این پیشنهاد سفری غیر منتظره به عمان داشتند.
کشورهای عربی هم دست از مخالفت با برجام برداشته اند و عملا به قول معروف اسرائیل در کنج بسیار بدی قرار گرفته.
البته تکرار می کنم همه این مسایل بر اساس گمان زنی های محافل سیاسی و رسانه ای است.
ظاهرا اولین مرحله آزادی زندانیان طرفین است و مرحله بعدی آزادی اموال بلوکه شده ایران در کره جنوبی و عراق است.
در مرحله بعدی آمریکا برخی از تحریم های خود بر علیه ایران را تعلیق خواهد کرد و ایرانی ها هم به همان نسبت خودداری از انجام توافق هسته ای را کاهش خواهند داد، مثلا غنی سازی اورانیوم در سطح 60% را تعلیق خواهند کرد.
به همین ترتیب طی چند مرحله هر دو طرف اقداماتی برای اعتماد سازی انجام خواهند داد تا در نهایت عملا مجددا همه به توافق هسته ای برگردند.
در این مرحله نه آمریکا تحریم ها را لغو خواهد کرد تا دولت آمریکا درگیر چالش لغو تحریمها با کنگره و سیاستمداران داخلی شود و نه ایران کارهایی بیش از تعهدات خود در برجام انجام خواهد داد.
اگر اوضاع وفق مراد پیش برود در مرحله بعدی همه می روند وین و پیش نویس توافق که در ماه مارس سال گذشته تهیه شده را امضا می کنند.
البته با توجه به اینکه اوضاع سیاسی در آمریکا بی ثبات است و هنوز تکلیف ریاست جمهوری بعدی آمریکا و احتمال اینکه آمریکا دوباره مانند قبل زیر تعهدات اش بزند وجود دارد به نظر می رسد حتی اگر همین لحظه توافق وین امضا شود نمی توان بیش از دوره فعلی ریاست جمهوری بایدن روی آن حساب کرد و به این دلیل این جریان می تواند به نفع طرفین باشد، عملا در صورتی که بایدن رئیس جمهوری بماند میتوان به توافق بازگشت و در صورتی که رئیس جمهوری در آمریکا تغییر کند ایران این ابزار را در اختیار دارد که در صورت خودداری آمریکا از اجرای تعهدات اش در برجام ایران هم بلا فاصله به مرحله قبل از این توافق برگردد.
علما با توجه به این شرایط می توان گفت تمام فشارهایی که اسرائیل سالها تلاش کرد با لابی های مختلف بر علیه ایران پیاده کند همه اش خنثی می شود وخوب این ضربه می تواند بسیار دردناک تر از ضربه مصالحه ایران و عربستان سعودی بر اسرائیل باشد.
مضاف بر همه اینها بحث دیگری که سلطان عمان ظاهرا پیگیر آن است این می باشد که مصالحه منطقه ای با مصالحه ایران و مصر تکمیل گردد.
اینکه ایشان قبل از سفر به تهران به مصر سفر کرده به خودی خود معانی زیادی دارد.
ایران و مصر امروزه به صورت غیر رسمی روابط دیپلماتیک دارند.
آنهایی که با مسایل دیپلماتیک آشنایی دارند به خوبی می دانند دفاتر حفاظت منافع ایران در قاهره و مصر در تهران عملا به شکل سفارت فعال هستند و معمولا فردی در رده سفیر در راس این دو دفتر قرار دارد.
دفاتر حفاظت منافع ایران و مصر هم به صورت کاملا مستقل فعالیت می کنند و پرچم حافظ منافع را بر سر در خود قرار نداده اند، در حالی که طبق پروتوکول های سیاسی دفاتر حفاظت منافع باید پرچم کشور حافظ منافع را بر سر در خود قرار دهند.
مثلا دفتر حفاظت منافع آمریکا در تهران ذیل سفارت سوئیس قرار دارد و همچنین دفتر حفاظت منافع ایران در واشنگتن.
در چنین شرایطی می توان گفت که بحث برقراری رسمی رابطه فیما بین ایران و مصر یک اقدام پروتوکولی بیش نیست وجالب تر اینکه ایران و مصر در عموم مسایل بین المللی با هم همنظر هستند و هیچ مشکلی با هم ندارند.
از آن هم جالب تر اینکه مردم ایران و مردم مصر علاقه بسیار خاصی به همدیگر دارند و شما اگر به عنوان یک ایرانی به قاهره سفر کنید ومردم بفهمند که ایرانی هستید برخوردی بسیار صمیمانه با شما انجام می دهند وهمچنین اگر یک مصری به تهران سفر کند هر جا برود با برخورد صمیمانه ایرانی ها مواجه می شود.
این را بنده شخصا در سفر خود به قاهره ملاحظه کرده ام و همچنین دیپلماتها وتوریست های مصری در تهران این مساله را اظهار می دارند.
یکی از مسایلی که در توافق ایران وعربستان بود اما رسما اعلام نشد بحث ایجاد یک همکاری امنیتی و نظامی برای تامین امنیت منطقه توسط کشورهای منطقه بود، که قبل تر ایران به عنوان طرح صلح هرمز هم آن را مطرح کرده بود، ظاهرا سعودی ها خواسته اند که این طرح مصالحه محدود به ایران و کشورهای همجوار نباشد و برخی کشورهای دیگر اسلامی مانند مصر واردن و... هم بتوانند به آن بپیوندند و این ماجرا بسیار مورد استقبال ایران قرار گرفته.
به این دلیل یکی از مسایل مطرح شده این روزها این است که یک نوع آشتی کنان میان ایران و مصر هم راه بیافتد و همه با هم عضو این ائتلاف برای تامین امنیت منطقه شوند.
در این ماجرا هم سر اسرائیل بی کلاه می ماند، یعنی عملا اسرائیل در بین همه این کشورهای مؤتلف با هم قرار می گیرد و فراموش نکنید که اکثریت نسبی ملت های همه این کشورها اسرائیل را دشمن خود می دانند.
دو سه ماه پیش بود که رسانه های اسرائیلی و وابسته به اسرائیل در غرب خبری را منتشر کردند که اسرائیل رفته بیست کیلومتری مرز ایران، در عشق آباد سفارت زده، آیا به یاد دارید؟
خوب ایران هم از متحد خود حزب الله خواسته در پاسخ به این هیاهوی اسرائیلی ها دقیقا بیست کیلومتری مرز اسرائیل مانور نظامی اجرا کند.
چند سالی است اسرائیلی ها به دنبال ایجاد یک ناتوی عربی عبری در مقابل ایران هستند حالا ایران موفق شده اینها را قانع کند یک ائتلاف منطقه ای ایجاد کنند.
چندین سال اسرائیل تلاش کرد هرگونه توافق با ایران به هم بخورد، حالا می بیند توافق در حال شکل گیری است.
خوب بدیهی است که باید سر و صدا کنند و بگویند ما هم هستیم یکی ما را تحویل بگیرد.