مسکو، اسپوتنیک/ حتی برخی قیمت های خود را با قیمت های خیالی ارز گره زدند و تلاش کردند نهایت سودجویی را از بالا رفتن قیمت ارز ببرند و کالای خود را به قیمت ارزی که اصلا به آن نرسیده بود گره زدند.
برخی نیز کالا را در انبارهای احتکار کردند تا زمانی که قیمت ارز به اوج خود و نرخی ثابت برسد آنوقت آن را با بالاترین قیمت ممکن به بازار عرضه کنند.
همه شان هم بهانه داشتند که اگر کالایشان را بفروشند مجبور هستند با قیمت بالاتر بخرند و جایگزین کنند و لذا علیرغم اینکه کالا را با قیمت های ریالی پایین تر خریده بودند اما با قیمت دلاری بالاتر عرضه می کردند.
البته این اولین بار نیست که چنین اتفاقی رخ می دهد و ماجرا تکرار مکررات است و متاسفانه چون برخی از این تاجران به دلیل تمکن مالی نفوذ بالایی هم دارند کسی حریف آنها نیست.
حالا امروزه با سقوط آزاد قیمت ارز می بینیم که اینها باز اصرار دارند که کالا را با همان قیمت ارز بالا به بازار عرض کنند و حاضر نیستند قیمت کالا را به تناسب سقوط قیمت ارز پایین بیاورند.
ومدعی هستند چون کالا را باقیمت بالاتر خریده اند باید با همان قیمت بفروشند وگرنه ورشکسته می شوند.
انصاف هم که بی خیال، کجا بود انصاف.
طبق همه قواعد و قوانین تجارت تاجر باید معیار و یا نرخ ثابتی برای داد و ستد کالا داشته باشد.
یعنی اگر معیار خرید اش همان دلار است باید این معیار ثابت باشد، اگر قیمت دلار بالا رفت قیمت کالا هم بالا می رود و دلار پایین آمد قیمت آن کالا هم پایین می آید.
که البته ما این ماجرا را بیشتر در جریان بازارهایی مانند طلا مشاهده می کنیم.
یا اینکه معیار قیمت گذاری کالایش ریال باشد و سود و زیان اش هم بر اساس همان ریال محاسبه گردد.
اگر تاجری کارش درست باشد هر چه قدر قیمت کالایی بالا و پایین شود همان حاشیه سودی را که دارد می تواند برداشت کند و وی هم سود خود را کرده هم کالای خود را فروخته.
معمولا هم در سیستم های مالی به این نوع قیمت گذاری کالا سیستم های LIFO یا FIFO می گویند که تاجر باید انتخاب کند قیمت گذاری کالایش بر چه اساس است.
اگر LIFO باشد کالا بر اساس آخرین قیمت خرید محاسبه می شود و به تدریج که کالا از انبار خارج می شود قیمت های بعدی خرید روی آن اعمال می گردد.
اگر سیستم FIFO باشد قیمت کالا بر اساس قدیمیترین خرید به ترتیب تا جدید ترین خرید محاسبه می گردد.
اما اینکه وقتی صرف کند از روشFIFO استفاده گردد و وقتی صرف نکند از روش LIFO این امر مساله ای غیر قابل قبول می باشد.
متاسفانه مشکلی که برخی کاسبان در ایران (نمی گویم تاجرا چون اینها کاسب کار هستند و نه تاجر) با آن مواجه هستند این است که میان دو مبحث خلط مبحث می کنند و همیشه تصور می کنند سودشان با گرانتر فروختن است نه منصف بودن.
در این شرایط معمولا دولت ها ورود می کنند و زمینه عرضه کالا به وفور را فراهم می کنند تا راه کاسب کارها را بگیرند و تاجرها بتوانند کارخود را انجام دهند.
اینکه برخی ممکن است به دلیل کاسب کار بودن ورشکسته شوند هم مهم نیست.
اصلا حتی چه بهتر که ورشکست شوند چون اینها به دنبال آن هستند که خون مردم را در شیشه کنند و بس.