این شاید مهمترین پرسشهای امروز در باره حوادث ایران است. البته پاسخ به این پرسشها یک کتاب مطول است اما به عنوان مدخل برای فهم حوادث اخیر ایران می توان به این وجیزه بسنده کرد.
1- در تئوریهای تغییرات اجتماعی چند مفهوم تغییرسیاسی مطرح است که درک و شناخت چارچوب تحلیل آن لازم و ضروری است. اول مفهوم انقلاباست که یک حرکت اجتماعی مبتنی بر اجماع سازی است که تلاش دارد در یک نظام استبدادی تغییرات بنیادین پدید آورد. در انقلاب ها قاعدتا حرکت اجتماعی متشکل و دارای رهبری و ایدئولوژی است و اکثریت جامعه بر تغییرات فراگیر در نظام اجماع دارند. بزرگترین نمونه انقلاب در دوران معاصر انقلاب اسلامی ایران است. دوم مفهوم شورش است که معمولا در نظامهای استبدادی اتفاق می افتد. در این مدل مردم می دانند که از نظام دیکتاتور و سرکوبگر حاکم به ستوه آمده و آن را نمی خواهند اما نمی دانند که چه نظامی در آینده می خواهند. شاید بهار عربی یکی از مهمترین این مدل هاست که مردم می گفتند مردم خواهان سرنگونی نظام هستند( الشعب یرید تغییر النظام) اما هیچ کس در باره نظام آینده اطلاعی نداشت. در این مدل اجماع سازی تنها در امر سرنگونی نظام نمایان است ولی به علت اختلاف نظر نیروهای اجتماعی در باره آینده بروز اختلاف قطعی است و به همین دلیل امکان بروز تنش پس از سرنگونی نظام استبدادی محتمل است. سومین مفهوم رفرم است یعنی اصلاح جزیی نظام سیاسی است که ممکن است در نظامهای مردم سالار و استبدادی اتفاق بیفتد. در این مدل، اصلاحات جزیی در نظام صورت می گیرد یا با درخواست مردم یا به درخواست نظام البته برای تقویت آن نظام صورت می گیرد. البته تغییرات قهری دیگر مانند کودتا نیز ممکن است صورت گیرد که یک تحول روبنایی است و به خواست مردم ارتباط ندارد. در ایران آنچه اتفاق افتاده با هیچکدام از این مدل ها تطبیق ندارد. اما می توان گفت که اعتراضات ابتدایی مطلب مخالفت با حجاب را مطرح می کرد که به مدل رفرم نزدیک است اما به دلایلی کم کم به مدل شورش تبدیل شد.
2- هر کشوری که حاشیه ای از آزادی به طور نهادینه شده و قانونی دارد می تواند در معرض تظاهرات و اعتراضات قرار گیرد. در کشوری که دارای انتخابات آزاد است و جابجایی قدرت در آن صورت می گیرد، اعتراضات چه جایگاه دارد؟ معمولا انتخاب دولتها برای مدت محدود چهار یا شش هفت ساله است و ممکن است حوادث خاصی در این مدت پیش بیاید و مردم نسبت به سیاست دولت در این زمینه ناراضی اند و به همین دلیل اعتراض می کنند و پیام خود را به دولت می رسانند. اگر دولت پاسخ داد اطمینان پیدا می کنند و به اعتراض خود پایان می دهند. اما اگر دولت حاضر به پذیرش پیام مردم نبود در انتخابات بعدی دولت تنبیه خواهد شد و مردم به آن رآی نخواهند داد. ایا ممکن است یک انقلاب در یک نظام مردم سالار صورت گیرد ؟ پاسخ قطعا نه است چرا چون راهکار تغییر در نظام پیش بینی شده و نیازی به پرداخت هزینه اضافی نیست.
3- آنچه مسلم است نظریه های اکادمیک تغییرات اجتماعی در جهان در حال حاضر مطلق نیست و به علت تغییرات وسیع در فضای اجتماعی بین المللی به ویژه در زمینه سایبری، رسانه ای، و تداخل جهانی مبتنی بر دهکده جهانی و جنگ نرم و غیره که مدل های تغییرات اجتماعی نیز تغییر کرده و شکل جدیدی پیدا کرده است. انقلابهای رنگی و یا منخملی یکی از محصول های تازه شرایط جدید شمرده می شود.
4- آقای خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی ایران از واژه جنگ ترکیبی برای توصیف حوادث اخیر ایران استفاده کرده و حوادث ایران را محصول مشترک اعتراضات داخلی و تاثیرات خارجی دانست. در اینجا منظور از متغیر خارجی بمعنای اقدام از طریق جذب مزدور و ارسال سلاح و امکانات لازم به صورت مستقیم در جهت تاثیر بر روند حوادث و همزمان نیز از جنگ های سیبرانی و رسانه ای استفاده می کند. در این مدل تلاش بر این است که یک شورش اجتماعی با مدیریت مستقیم رسانه صورت گیرد و با عملیات نا امنی و تروریستی تلاش شود اداره آن کشور دچار اخلال شده و زمینه تحول دلخواه فراهم گردد.
آنچه مسلم است مدل اجرا شده در ایران با هدف تغییر نظام سیاسی در ایران، یک جنگ ترکیبی است که در آن غرب و رژیم صهیونیستی و برخی رژیم های مرتجع عرب، صدها نفر از مزدوران داخلی را جذب و در خارج از کشور آموزش داده و سلاح و مواد منفجره برای فعالیت آنان به داخل انتقال داده و آنها را در سطح کشور تقسیم کردند. همزمان نزدیک به دویست رسانه فارسی زبان بسیج شده تا در فرایند انعکاس خبری و خبر سازی فعال شده و تراکم تولید خبر یا بمباران خبری را به گونه ای بالا برده که فرصت تحقیق از صحت خبرها را از دست مخاطب گرفته است. همچنین از طریق فضای سایبری و احتکار داده های سرورهای در باره جهت گیریهای مردم ایران پژوهشهایی انجام شود و در این پروژها به کار گرفته شود. در حال حاضر عمده کسانی که در این اعتراضات حضور دارند جوانان 15 تا 25 سال است که به فضای مجازی اعتیاد دارند و به علت وابستگی شدید گوش به فرمان کسانی که فالاور می کنند یا کانالهایی که به او اطلاعات می دهند. این شیوه تاکنون نشان داده که غرب بر این قشر اجتماعی سوار شده و آن را به ابزار جنگی خود بر علیه نظام تبدیل کرده است. این حرکت اعتراضی به علت ناتوانی در جلب طبقات و اقشار اجتماعی مختلف و مؤثر، آینده ای ندارد اما مقابله با آن و یکسره سازی صرفا امنیتی نیست و باید با کار فرهنگی مداوم و اخراج جوانان از اعتیاد انقیاد به شبکه های سایبری خارج نشین همزمان با کار امنیتی باشد تا واکسیناسیون سیاسی در جامعه انجام گیرد و مصونیت لازم برای خروج از بحران حاصل گردد.
نظر نویسنده مقاله می تواند با نظر خبرگزاری اسپوتنیک مطابقت نداشته باشد.