پهپادهای ایرانی از ماه جولای به شدت موجب نگرانی دولت جو بایدن شده است. واشنگتن بارها اعلام کرده است که موضوع این پهپادهای رزمی ایرانی هستند که در عملیات ویژه روسیه در اوکراین شرکت می کنند، اما در عین حال هیچ مدرک معتبری مبنی بر این واقعیت در سطح بین المللی ارائه نشده است. با این حال، این امر مانع از آن نشد که ایالات متحده تحریم هایی را علیه تعدادی از شرکت های ایرانی فعال در صنایع دفاعی و همچنین برخی از پرسنل برجسته نظامی ایران اعمال کند. اما فهرست تحریم های آمریکا فقط به ایرانی ها محدود نمی شد.
اخیرا دفتر کنترل دارایی های خارجی (OFAC) وزارت دادگستری آمریکا در بسته دیگر تحریمات علیه ایران "به دلیل تامین و ارسال پهپادهای ایرانی به فدراسیون روسیه برای استفاده ادعایی در اوکراین" یک شهروند روسیه، عباس جوما، خبرنگار ویژه خبرگزاری “آژانس فدرال خبری روسیه” (RIA FAN) و بلاگر را در لیست سیاه قرار داده است.
عباس در مصاحبه ویژه با اسپوتنیک ایران در مورد اینکه چه چیزی می توانست باعث اتخاذ چنین تصمیمی ازطرف واشنگتن شود و چرا مقالهها و گزارشهای امروز او درباره ایران، سوریه و حتی دونباس برای آمریکا ناخوشایند است، صحبت کرد، این روزنامه نگار روسی دلایل احتمالی را نیز ذکر کرد که به چه دلیل واشنگتن اکنون از پهپادهای ایرانی می ترسد.
اسپوتنیک: عباس، بفرمایید، چطور متوجه چنین اتفاقی شدید و آیا این خبر در مورد تحریم ها برایتان غیرمنتظره بود؟
عباس جوما: وقتی همکاران یکی از کانال های فدرال که با آن همکاری می کنم برایم نوشتند متعجب شدم. اول فکر کردم شوخی است، اما وقتی لینک بیانیه OFAC را برایم فرستادند، متوجه شدم که شوخی نیست. تعجب کردم، چون نه سیاستمدار هستم، نه بازرگان، نه نظامی و نه مجری سرشناس تلویزیون که در سراسر کشور و خارج از آن شناخته شده است. بله، من به عنوان یک کارشناس خاورمیانه صحبت می کنم، اما قطعا پهپادها بخشی از فعالیت های حرفه ای من نیستند. مگراز نقطه نظر داده نمایی. من می توانم یک مقاله بنویسم و بر اساس داده های آشکار ایران داده نمایی در آن بگذارم.
من معتقدم منطق آمریکا برای قرار دادن من در فهرست تحریم ها بسیار عوامانه بود. روزنامه نگاری هست که درباره ایران مینویسد، اغلب به این کشور سفر میکند و همچنین برای آژانس خبری کار می کند که آمریکاییها آن را با گروه شبه نظامی واگنر مرتبط می دانند. خب، و بر همین اساس، اخبار تکراری درباره ظاهر شدن پهپادهای ایرانی توسط روس ها در منطقه عملیات ویژه. آنها این 3 عامل پیش پا افتاده را با هم ترکیب کردند و به این نتیجه رسیدند که این شخص، یعنی نمی تواند به سادگی در این طرح شرکت نکند. و بس. و خواستن مدرک یا سندی از آنها بی فایده است زیرا وجود این عوامل که یک روزنامه نگار روسی در ایران و برای رسانه های روسیه کار می کند و ظهور پهپادها، پیشاپیش به عنوان شواهدی غیرقابل انکار برای درج در لیست تحریمات برای دولت ایالات متحده محسوب می شود.
اسپوتنیک: آیا تا به حال به ایالات متحده سفر کرده اید، آیا چیز دیگری می تواند دلیل چنین تصمیمی باشد؟ چه چیزی شما را با ایران مرتبط می کند؟
عباس جوما: خیر، من هرگز به ایالات متحده نرفته ام، ارتباط من با ایالات متحده، به اصطلاح، فقط در فعالیت های حرفه ای روزنامه نگاری، یعنی در پوشش رویدادهای خاورمیانه بوده است. آخر من در زمینه روزنامه نگاری بحران فعالیت می کنم. و اگر ما در مورد کشورهای خاورمیانه صحبت می کنیم، در اینجا من در مقالات یا گزارش های ویژه خود به موضوع جنایات ایالات متحده در تعدادی از کشورهای خاورمیانه پرداختم. بیش از این نبوده است. و دلیلی که برای اعمال تحریم ها علیه اینجانب عنوان کرده اند، این است که گویا من واسطه ای بین ایران و فدراسیون روسیه در ارسال پهپاد ها بوده ام. این امر برای چنین سرویس های جدی در ایالات متحده نه تنها مضحک، احمقانه، بلکه بسیار غیرحرفه ای به نظر می رسد. اما ظاهراً در ایالات متحده می پندارند که روزنامه نگاران معمولی روسی می توانند این کار را انجام دهند ، احتمالاً آنها بر اساس تجربه شخصی خود قضاوت می کنند.
Holy Mosque of Jamkaran in Qom, Iran
© Photo / Courtesy Abbas Juma
ایران به عنوان کشوری که در سخت ترین زمان برای دفاع از سوریه ایستادگی کرد، وارد دایره علایق من شد. من ریشه سوری دارم. از این رو به این کشور علاقه مند شدم، رفتم تا از نزدیک آن را ببینم، شروع به مطالعه فرهنگ و سیاست ایران کردم. در واقع ایران اینگونه در فعالیت حرفه ای روزنامه نگاری من ظاهر شد.
اسپوتنیک: آیا به نظرتان می رسد که ایالات متحده حقایقی را که شما در مقالهها، سخنرانیها، گزارشهای خود از نقاط ناآرام و درگیری به خوانندگان یا بینندگان میگویید را دوست ندارد، زیرا شما بهعنوان خبرنگار نظامی در لیبی، سوریه بودید وبارها به ایران رفتید و همچنین در خط مقدم در دونباس حضور داشتید، گزارش های منحصر به فرد زیادی نشان داده اید؟ و شاید پهپادهای ایرانی اینجا فقط بهانه ای بیش نیست؟
عباس جوما: البته ورود به این لیست ناخوشایند است. به هر حال می تواند تاثیری بر فعالیت حرفه ای بگذارد. مثلا برای کار در همین اروپا و اخذ ویزای شینگن. من در اروپا روی موضوع پناهندگان از خاورمیانه کار کردم. و من نمیخواهم اروپا، به تبعیت از ایالات متحده، مرا در فهرست تحریمهای مشابه قرار دهد. اما میدانم که به عنوان یک روزنامه نگار صادقانه و با کیفیت کار کردنم احساسات مثبتی را در همه برنمی انگیزد، زیرا در بیشتر موارد من درباره فرهنگ یا ورزش نمینویسم. رشته اصلی من روزنامه نگاری بحران است. من روی موضوع درگیری های نظامی، کودتا، بحران ها، مشکل پناهندگان کار می کنم. بر این اساس ، من کاملاً اعتراف می کنم که کار من به طور مبهم درک می شود ، بله ، این حقیقت من است ، ممکن است من مورد پسند بسیاری قرار نگیرم ، به ویژه ، بسیاری در ایالات متحده با من مخالف هستند. وقتی صادقانه و با کیفیت کار کنید، همیشه دشمنان و بدخواهان خواهید داشت، حتی در کشورهایی که درباره آنها حتی به صورت مثبت می نویسی. و البته، گزارشهای من از خط مقدم، از دونباس، از ماریوپل، البته، احتمالاً میتواند در اتخاذ چنین تصمیمی در ایالات متحده در مورد من نقش داشته باشد. از این گذشته، بسیاری از مقالات من به انگلیسی ترجمه و در فضای مجازی انگلیسی زبان پخش شد. و هر کاری که انجام می دهم، بی توجه نمی ماند.
در مورد آن موضوعات ناآرام، چه سوریه و چه ایران، که پوشش دادم یا پوشش می دهم، تحت نظر دقیقی در اسرائیل، ایالات متحده آمریکا هستم. و موضوع دونباس از نگاه من به عنوان یک روزنامه نگار و خبرنگار نظامی، صفحه مهم دیگری در کارنامه مطبوعاتی من برای آنها است که باعث خصومت و انتقاد می شود، زیرا با پوشش رسانه ای آنها از وقایع رخ داده در آنجا ارتباطی ندارد.
اسپوتنیک: خوب، اگر در مورد پهپادهای ایرانی صحبت کنیم. چرا در غرب اینقدر از آنها می ترسند و چرا همه چیزهایی که از نظر ژئوپلیتیکی می توانست به نحوی با آنها مرتبط باشد اکنون تحت فشار تحریم های شدید قرار گرفته است؟
عباس جوما: قبلاً در غرب رسم بود که به ایران، تسلیحاتش، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و اظهارات مبارزاتی رهبر روحانی آیت الله خامنه ای می خندیدند. در غرب، از این به عنوان یک بزرگ نمایی و موضع گیری و تهدید توخالی تلقی می شد. و در رسانه های غربی هرگونه اظهاراتی از سوی ایران با کنایه و تمسخر به مخاطبان می گفتند که همه اینها جدی نیست. اگرچه این ایرانیها بودند که در سال 1979 به سفارت آمریکا یورش بردند، اما این ایرانیها بودند که نفت را ملی کردند و آن را از دست انگلیس بیرون کشیدند، این ایرانیها بودند که آمریکاییها را از خاک کشورشان بیرون کردند و جلوی آمریکا را گرفتند. اجازه نداند تا آکریکا عملیات “پنجه عقاب” را اجرا کند.
این ایرانی ها بودند که به آمریکا برای ترور سردار قاسم سلیمانی پاسخ دادند و به پایگاه آمریکایی "عین الاسد" در عراق حمله کردند. کسی می تواند دوباره بگوید که جدی نبود و فقط یک "ترسانک" بود، اگرچه تعداد زیادی قربانی و مجروح شدند که خود دونالد ترامپ بعداً به آن اعتراف کرد. خب، چه کسی در جهان امروز جرات دارد چنین بترساند: چنین پاسخ نظامی حتی نمادید برای ایالات متحده بفرستد؟ فقط ایران می تواند.
برای اولین بار پهپادها در سوریه و یمن در دست نیروهای نیابتی ایران خود را نشان دادند. اما باز هم به این موضوع اهمیت چندانی داده نشد. پهپادهای ایرانی در چارچوب همکاری های فنی-نظامی مدت ها قبل از همه رویدادهای امروز در دونباس در فدراسیون روسیه ظاهر شدند. ایرانی ها اولین پهپاد را در سال 2013 به همکاران نظامی روسی خود اهدا کردند. این یک کپی از "عقاب" آمریکایی رهگیری شده (اسکن ایگل) بود. در مورد سایر مدلهای پهپادهای ضربتی ایران، ایران دائماً در نمایشگاههای نظامی-فنی در فدراسیون روسیه شرکت میکند: نمایشگاه هوایی "ماکس" و نمایشگاه جامع هوافضا و فناوری و صنعت دفاعی روسیه "آرمیا" که ایران در آن مدل های صادراتی تسلیحات خود را ارائه می کند. من به طور کامل اعتراف می کنم که در چارچوب همکاری های نظامی - فنی، تبادل تجربیات مشابهی از جمله در مورد هواپیماهای بدون سرنشین بین کشورهای ما انجام شد، متخصصان روسی به خوبی توانستند با همکاری متخصصان ایرانی، مدت ها پیش تولید پهپادهای ایرانی را بومی سازی کنند. مدل هایی برای نیازهای ارتش یا گرفتن ایده های کلیدی از پهپادهای ایرانی.
بنابراین، هنگامی که چنین پهپادهایی ناگهان در دونباس ظاهر شدند و در عملیات جنگی واقعی به خوبی خود را نشان دادند، وقتی صحبت از تحویل احتمالی حتی موشک های بالستیک و کروز ایرانی به فدراسیون روسیه شد، اگر که فدراسیون روسیه برای ارتش به آن نیاز داشته باشد، آن وقت تمام کنایه ها، کاریکاتورها، تمسخرها و نفرت های غرب نسبت به صنعت دفاعی ایران تمام خواهد شد. در رسانه های غربی، من در حال حاضر گزارش های تحلیلی جدی در این زمینه، تیترهای وحشتناک را می بینم. و بنابراین امروز میتوان گفت که ایران ثابت کرده است که محصولات نظامی- صنعتیاش ارزشمند، مؤثر و گران نیستند.
ایران حالا اراده سیاسی برای عرضه چنین محصولاتی به کشوری دارد که امروزه غرب عملاً با آن درگیر جنگ شدید نظامی است. ایرانیان نه تنها این اراده را داشتند که به روسیه کمک فیزیکی کنند، بلکه حمایت خود را از فدراسیون روسیه در بالاترین سطح سیاسی بیان کردند. از این گذشته، رهبر روحانی ایران مستقیماً اعلام کرد که ریشه درگیری در اوکراین و اینکه چرا روسیه مجبور به راهاندازی عملیات نظامی ویژه شد را میداند. این حقایق، از جمله موضوع پهپادهای ایرانی، نمی تواند غرب را خشمگین نکند، موجب نگرانی غرب نشود واو را نترساند.