اسپوتنیک به نقل از روزنامه القدس العربی چاپ لندن می نویسد: بسیاری حدس می زنند که اظهارات تازه رهبر روسیه در مورد "جهان چند قطبی" فقط یک تبلیغات آشکار کرملین است. اما بیشتر کشورهای عربی "به آینده نگاه کرده درس های گذشته را به یاد می آورند." و بسیاری از کشورهای عربی نه تنها از نظر اقتصادی بلکه از نظر ژئوپلیتیک نیز منافع استراتژیک مشترک با روسیه دارند.
به گفته پوتین، جهان کنونی به طور فعال در حال تشکیل "یک سیستم چند قطبی است که به سلطه آمریکا پایان خواهد داد." این ایده ریشه در گذشته دارد. در سال 1961 کنفرانس اول کشورهای غیر متعهد به ابتکار جمال عبدالناصر رئیس جمهور مصر و جواهر لعل نهرو نخست وزیر هند مستقل برگزار شد. اقدامات آنها در نهایت منجر به ظهور ائتلاف هایی مانند بریکس و ECOWAS شد که با اردوگاه غرب و بلوک های آن رقابت می کنند.
موضوع "قطب ها" یک موضوع ژئوپلیتیکی است و پوتین همایش آرمیا -2022 را برای بررسی آن از نقطه نظر همکاری نظامی انتخاب کرد. این امر به او فرصتی عالی داد تا بلوک هایی را که به ایجاد نظم جدید جهانی کمک می کنند، فعال نماید. و این همان "نظم جدید جهانی" معمولی نیست که پس از پایان جنگ سرد آغاز شد و همراه با تقویت سلطه جهانی اقتصادی و سیاسی ایالات متحده بود.
بینش مشترک روسیه و چین از امنیت دسته جمعی - همکاری در توسعه صنعت نظامی، ایجاد مدل های جدید تسلیحات و تجهیزات است. ما نباید فعال شدن اتحادهایی را فراموش کنیم که به ایجاد موازنه های جدید کمک می کنند، مانند سازمان همکاری شانگهای.
روسیه و چین در مبارزه برای نفوذ متحد شده اند. همه چیز با پیوستن مجدد کریمه به روسیه آغاز شد و با درگیری بر سر اوکراین ادامه یافت. پکن اخیرا در واکنش به سفر نانسی پلوسی، رئیس مجلس نمایندگان آمریکا به تایوان، رزمایش دریایی در دریای چین شرقی برگزار کرد.
اما نظامی سازی فقط نوک کوه یخ است. عامل دیگری که "خوانش مدرن" (تفسیر جدید) از تاریخ را ارائه می دهد، به اصطلاح "کوارتت جدید" است. اعضای آن - روسیه و چین از یک سو و ترکیه و ایران از سوی دیگر هستند.
ترکیه حدود ده سال پیش از آغاز جنگ در سوریه به یک بازیگر قوی منطقه ای تبدیل شده است. نفوذ ژئواستراتژیک آن بر حل "مسئله کردها" تأثیر گذاشت که آنکارا در آن هرگز از چارچوبی که در توافقهای آستانه و سوچی مشخص شده بود فراتر نرفت.
ترکیه همچنین برای دور نگه داشتن پناهجویان سوری از خاک خود وارد مناقشه شدیدی با اروپایی ها شده است. علاوه بر این، آنکارا از مناقشه روسیه و اوکراین بهره می برد. ترکیه تقریباً در تمام بحران های منطقه ای درگیر است. اعضای ناتو برای اجرای تصمیمات ژئواستراتژیک در منطقه به حمایت ترکیه نیاز دارند و باید دائماً به آنکارا امتیاز بدهند. این امر ترکیه را به یک بازیگر مهم تبدیل میکند. آنکارا نفوذ خود را از نوسانات مداوم بین اردوگاههای غربی و شرقی میگیرد. غرب نیز نمی تواند ظهور ایران به عنوان یک قدرت منطقه ای را نادیده بگیرد. به عنوان مثال، غرب باید تجارت رسمی با تهران را آغاز کند و به تدریج تحریم ها را از آن حذف نماید. در درجه اول صحبت از مجوز صادرات نفت ایران در چارچوب "معادلات نفت و گاز" جدید جهانی است.
و از آنجایی که پوتین "پایان سلطه آمریکا" را اعلام کرده است، لازم است پایان آنچه جورج دبلیو بوش آن را "محور شرارت" خواند، اعلام شود. صحبت از چندقطبی بودن و رقابت اقتصادی، هر قدر هم شدید باشد، نباید جامعه بین المللی را آشفته کند. رقابت زمانی سازنده است که منصفانه باشد. سوال اصلی این است که چگونه جامعه بین المللی تعادل بین قطبها را حفظ کند تا جهان به حاکمیت تروریستی کشانده نشود.