اسپوتنیک - پس از سنگ اندازی آمریکایی ها در گفتگو های وین آنها تصور کردند چون به دلیل بحران اوکراین بر علیه روسیه تحریم هایی را وضع کرده اند حالا ایرانی ها ممکن است ترسیده باشند و حاضر باشند از خواسته های خود در وین عقب نشینی کنند.
نمی خواهم خیلی وارد جزئیات شوم چون چندین بار درباره ماجرای گره خوردن وین صحبت کرده ام اما نکته مهم در این ماجرا این است که تیم ایرانی با اقتدار در مقابل آمریکایی ها و اروپایی ها در وین ایستاد و میز گفتگو ها را روی سرشان برگرداند.
شاید اگر تیم دیگری در کار بود می ترسیدند مبادا آمریکایی ها بخواهند همان کارهایی که در قبال روسیه انجام داده اند در قبال ایران بکنند و در مقابل آمریکایی ها و اروپایی ها جا می زدند و حتی شاید هم از برخی مواضع اصولی ایران در گفتگو ها عقب نشینی می کردند.
ولی مشخص است تیم فعلی ایران در گفتگو ها به اقتدار توانمندی ایران در میدان باور دارد و مطمئن بود که آمریکایی ها و نوچه هایشان در حد و قواره ای نیستند که ایرانی ها را تهدید کنند و مطمئن بود که اگر چمی دانیم آنگونه که برخی تصور می کردند آمریکایی ها ظرف 24 ساعت می توانند همه سیستمهای دفاعی و الکترونیکی ایران را فلج کنند و به ایران حمله کنند نیست.
در واقع این تیم به اقتدار ایران بیش از اقتدار آمریکا باور دارد.
وقتی هم تیم ایرانی به تهران بازگشت مشاهده کردیم که میدان وارد عمل شد.
پایگاه اصلی اخطار زودهنگام اسرائیلی ها در اربیل را زیر خاک نابود و دفن کرد و ظرف کمتر از 24 ساعت این ایران بود که اصلی ترین متحد آمریکا در منطقه یعنی اسرائیل را از نظر الکترونیکی فلج کرد.
و بیم آن می رفت که حمله مشابه اربیل اینبار روی تل آویو یا حیفا یا حد اقل جولان اشغالی انجام شود.
بلا فاصله مشاهده کردیم آمریکایی ها با دشمن اصلی خود یعنی روسیه تماس گرفتند (در حالی که فعلا در شدید ترین شرایط دشمنی با روسیه هستند) و ظرف کمتر از 24 ساعت در وین تضمین های مورد تقاضای روسیه را به صورت مکتوب روی میز گذاشتند و از نوچه های اروپایی خود در وین خواستند که میز را جمع و جور و مرتب کنند تا همانکه ایرانی ها می خواهند شود.
اینجا است که متوجه می شویم وقتی دیپلماسی و میدان با هم کار می کنند و وقتی که میدان پشتوانه دیپلماسی است و دیپلماسی پشتوانه میدان و وقتی که دیپلمات های کشوری به اقتدار کشور خود در میدان باور دارند (نه مانند بعضی ها که شک دارند) و البته میدان هم باور دارد که دیپلمات های کشور برای منافع کشور می جنگند (آقای اولیانوف در سخنانی حدود یک ماه پیش اظهار داشته بود که تیم مذاکره ایرانی در وین را تحسین می کند چرا که برای هر واژه و کلمه در توافق با تمام توان می جنگد)، آنوقت است که مردم هم احساس غرور و غیرت می کنند که باید پشت دیپلمات ها و میدان خود بایستند.
ماجرای آزادی نازنین زاغری و پرداخت طلب ایران توسط انگلیس نشان می دهد که طرف های مقابل متوجه شده اند با چه تیمی طرف هستند و متوجه شده اند که این تیم با کسی بازی ندارد و فقط برای پیروزی به میدان آمده، در ماجرای برجام مشاهده کردیم که مایکل (جیسون) رضائیان را قبل از توافق آزاد کردند امروزه هم به نظر می رسد ماجرای آزادی نازنین زاغری پیش درآمد توافق آتی وین خواهد بود.
البته ظاهرا چند تا آمریکایی هم هستند که پیش بینی می شود پس از پرداخت مطالبات ایران از آمریکا واحتمالا قبل از امضای توافق وین آزاد شوند.
حالا است که می توان امیدوار بود با همکاری میدان و دیپلماسی ایرانی ها بتوانند حق و حقوق خود را از طرف مقابل بستانند.