به گزارش اسپوتنیک به نقل از "فارس"، ورود مدرنیته و انگارههای غربی به کشور دگرگونیها و تغییرات جدیای را در جامعه ایرانی به وجود آورد. تأثیر ارزشهای غربی که مبتنی بر فلسفه و جهانبینی پسارنسانسی مغربزمین است، در سیاست، اجتماع، فرهنگ و حتی دین و مذهب ایرانیان تبلور و ظهور پیدا کرد. تحت تأثیر گرفتن برخی افراد دینپژوه از تعالیم و الهیات مدرنیته در کشور منجر به وجود آمدن جریانی شد که ما آنان را به نام "روشنفکران" یا "روشنفکران دینی" میشناسیم.
رمضان علیتبار عضو هیأت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، در اینباره اظهار داشت: "در ابتدای امر باید بین روشنفکری مطلوب و روشنفکری غیرمطلوب یا به عبارتی، روشنفکرنمایی تمایز و تفاوتهایی قائل شد و با شناخت مؤلفهها و عناصر طیف روشنفکرنما به چگونگی خداحافظی آنان با اصل دین و به نوعی مرگ و پایان روشنفکری دینی آشنا شد.
در روشنفکری حقیقی ما معتقدیم اجتهاد مبتنی بر ارزشها و اصول اساسی دین اسلام و با توجه به نیازها و مقتضیات زمان صورت میگیرد که این امر توسط نواندیشان و مجتهدینی در طول دهههای اخیر پیگیری شد؛ یعنی در روشنفکری حقیقی، عقلانیت مبتنی بر ارزشها سیطره دارد، اما در مقابل مفاهیمی نظیر اصلاحطلبی، عقلانیت و آزاداندیشی معمولا عناصر و ارکان نوع روشنفکری مرسوم در جامعه یا همان روشنفکرنمایی معرفی میشوند که قرابتی با دین و اساس آن ندارند.
در عقلانیتی که به معاش آدمی فقط توجه شود، سیر و حرکت به سوی سکولاریزه کردن دین و ارزشهای معنوی میرود. این نوع رویکرد، دو مبنای دینشناختی و معرفتشناختی را داراست که مبنای دینشناختی آن دین حداقلی و سکولار است و مبنای معرفتشناختی آن عقلانیت مدرن یا خودبنیاد است. این امر نتیجتاً به چیزی میرسد که ما در حال حاضر شاهد آن هستیم؛ یعنی به آخر خط رسیدن روشنفکری و مرگ آن.
"روشنفکری دینی در ایران بیمار متولد شد" ورود بیمارگونه روشنفکری در ایران، برمیگردد به تقلید روشنفکران و روشنفکرنماها از غرب و مظاهر جدید آن. وقتی از تقلید روشنفکری دینی از غرب صحبت میکنیم، یعنی این طیف به جای آن که با توجه به مقتضیات جامعه ایرانی و اصول اسلامی پاسخگوی مسائل باشند، به کلی با توسل به مؤلفههای غربی در این طریق قدم گذاشتهاند.
در مورد مؤلفههای اصلی روشنفکری غربزده، من اسم سردمدارن طیف موسوم به روشنفکر را نمیآورم؛ هرچند که ضمیر، مرجع خود را پیدا خواهد کرد. فقط شاخصهای اصلی را که این افراد آن را دنبال میکنند، به صورت تیتروار میگویم. علمشناسی "پوپر"، معرفتشناسی و هستیشناسی "هایدگر"، فرهنگشناسی "پوزیتویسم" و... مؤلفههای اصلی این رویکرد روشنفکرمآبانه است. در این بینش تغذیه فکری و اندیشهای آنها از دین نیست، بلکه منبع اصلی غرب و مفاهیم آن است و اگر دین هم باشد صرفاً صوری و کاملاً سکولار و حداقلی است".