اسپوتنیک - اعتراض مردم به شرایط معیشتی و یا واکنش آنها به تصمیم دولتی که می تواند معیشت آنها را تحت تاثیر قرار دهد امری صحیح و بسیار منطقی است و همیشه در همه دوره های تاریخ بشریت مردم در جای جای جهان به تصمیمات حکام خود واکنش نشان می دادند و خواهند داد.
در واقع اینکه مردمی به تصمیمات دولتی که زندگی آنها را تحت تاثیر قرار میدهد واکنش نشان ندهند امری عجیب است.
اما اینکه به یکباره مردم سازماندهی شده باشند و ضمن حمل اسلحه به مراکز حساس دولتی حمله کنند و آنها را تصرف کنند یا اموال عمومی و ارزاق دیگر شهروندان بی گناه را نابود نمایند، این سوال را در اذهان به وجود می آورد که آیا اینهایی که به خیابان ها آمده اند خودسر چنین کاری را انجام می دهند یا اینکه حضور آنها پشت پرده برنامه ریزی شده است؟
چون این جریان دیگر اعتراض به حساب نمی آید و عنوان آشوب بر آن اطلاق می گردد.
حتی دوره و فاصله میان شروع اعتراضات و تبدیل شدن آن به آشوب هم بسیار مهم است.
یعنی ممکن است در کشوری اعتراضات مردمی ای شروع شود و مدتی از این اعتراضات بگذرد و بعد برخی از این اعتراضات سوء استفاده کنند و کار را به آشوب بکشانند، که عموما طبیعی می باشد مخصوصا اگر حکومت ها نسبت به خواسته معترضین واکنش نشان ندهند.
چرا که در اعتراضات مردمی معمولا مردم به خیابان ها می ریزند تا اعتراض خود را نشان دهند و کم کم با هم همسو می شوند، نه اینکه از روز اول هزاران نفر با هم هماهنگ هستند که به خیابان های بیایند و به صورت سازمان یافته کاری را انجام دهند.
اینکه به یکباره از روز اول اعتراضات یک سازماندهی اصولی میان معترضین مشاهده گردد این نشان می دهد که همه زمینه اغتشاشات از قبل هماهنگ شده بوده و هماهنگ کنندگان فقط منتظر فرصت مناسب بوده اند تا نقشه های خود را پیاده کنند.
وگرنه معترضین معمولی افزایش قیمت سوخت نمی آیند و مثلا فرودگاه را تصرف کنند یا اینکه اسلحه به دست بگیرند و شروع کنند به نیروهای انتظامی و مردم تیر اندازی کردن و یا ...
اینکه این جریان ها پشت بند جریان های دیگر مانند خروج آمریکایی ها از افغانستان و آزاد گذاشتن دست طالبان و گروه های تکفیری در این کشور و همچنین تلاش ناتو برای گسترش نفوذ خود به آسیای میانه رخ دهد سوالاتی را در اذهان به وجود می آورد که آیا تحرک های داخلی قزاقستان خودسر بوده و یا اینکه کاسه ای زیر نیم کاسه است و برخی جریان های پشت پرده تلاش دارند قزاقستان را به مرکز جدید آشوب در منطقه تبدیل کنند.
اگر به اتفاقاتی که موجبات فروپاشی برخی حکومت ها در اروپای شرقی مثل اکراین و یا کشورهای عربی گشت نگاهی گذرا بیاندازیم می بینیم که همه از یک ساختار مشابه تبعیت می کنند.
ابتدا اعتراضات مردمی و بعد آشوب و کشته شدن مردم و نیروهای امنیتی و سپس سرنگونی نظام حاکم و یا کشیده شدن کشور به جنگ داخلی بی پایان.
با توجه به موقعیت استراتژیک قزاقستان فیما بین چین و روسیه از یک طرف و دارا بودن مرزهای دریایی با دریای خزر یعنی نزدیکی به ایران از شمال و همچنین دارا بودن معادن سرزمینی بالا مخصوصا نفت واورانیوم و ... به نظر می رسد برنامه ای برای ایجاد بی ثباتی و نا امنی در این کشور وجود داشته.
حدود ده سال پیش بود که همین جنگ جویان تکفیری در لیبی می جنگیدند و آن زمان آنها را به شمال سوریه منتقل کردند و مشاهده کردیم که اوضاع سوریه به کجا کشید و سال گذشته وقتی این جنگجویان را به آذربایجان منتقل کردند بیم آن می رفت که از آنجا بنا است که آنها را به جاهای دیگر منتقل کنند.
خوب سهل الوصول ترین مکان ها هم عموما کشورهایی که با دریای خزر هم مرز هستند می باشند چرا که قاچاق آنها از راه دریا بسیار راحت تر از انتقال زمینی ویا هوایی آنها می باشد.
در جاهایی که منافع آنها اقتضا کند آمریکایی ها و متحدینشان از اسلام به عنوان ابزار محقق نمودن نقشه هایشان استفاده می کنند و در جاهای دیگر از قومی گرایی.
حال باید منتظر ماند و دید پس از اینکه حکومت مرکزی به کمک متحدین اش ثبات را در کشور مجددا برقرار می کند نتیجه تحقیقات در قزاقستان چه نتایجی خواهد داشت اما نباید تعجب کرد اگر به یکباره مشاهده کنیم که تعداد زیادی از تروریست های تکفیری میان این معترضین حضور داشته اند و آمریکا و ناتو این بار گونه ای دیگر پشت پرده اعتراضات هستند.
نظر تحریریه ممکن است با نظرات نویسنده مطابقت نداشته باشد.