گزارش و تحلیل

آیا پولدار بودن حرام است؟

یکی از مسایلی که همواره در جامعه ایران بسیار مطرح است انتقاد از پولدار بودن برخی افراد و حتی رویکرد هایی برای تنبیه برخی به دلیل پولدار بودن است.
Sputnik
امری که موجب می شود بسیاری از ثروتمندان و افراد پولدار پولهای خود را از ایران به خارج منتقل کنند تا از گزند دیگران در امان باشند.
متاسفانه همین مساله موجب آن شده که برخی کشورهای همجوار ایران مانند ترکیه و یا گرجستان و یا آذربایجان و یا شهرهایی مثل دبی و ... منتفع گردند و عموما هم ایران از این جریان متضرر گردد.
اعتراض سلبریتی‌ها به حساب‌های کاربری جعلی در اپلیکیشن ایرانی روبیکا +عکس
طبق همه متون دینی و اسلامی، دین اسلام به دارایی انسان ها احترام می گذارد و تنها دینی است که قوانین و مقررات تملک را به رسمیت می شناسد و حتی در قرآن کریم درباره مسایل مالی افراد به صراحت صحبت شده.
ولی خوب امروزه به دلیل شرایط اجتماعی موجود در ایران ملاحظه می کنید که امروزه بحث پولدار بودن و ثروتمند بودن معمولا با دزدی و کلاهبرداری و اختلاس و رانت و ... گره می خورد.
شما اگر به کشوری مانند آمریکا بروید مشاهده می کنید که رسانه های آنها وقتی که اموال و دارایی های افراد موفق را شرح می دهند عامه مردم با دقت توجه می کنند که این افراد چه کار کردند و از چه راهی توانستند به پول و ثروت برسند تا خودشان هم همان راه را در پیش بگیرند.
در ایران اگر ببینند فردی ثروت مند است اولین نکته ای که به ذهنشان می رسد فحاشی به او است به قول عامیانه اول می گویند ببین این فلان فلان شده چی دارد، بعد شروع می کنند برای افراد داستان سرایی تا ثابت کنند فلانی بی اورزه است و هر چه دارد از راه خلاف است.
البته نمی توان انکار کرد که بسیاری چه در ایران و چه در خارج ایران ثروت های خود را از راه نا مشروع به دست می آورند، ولی خوب همه که اینجور نیستند، ما باید کاری کنیم که بیشتر ثروتمند های موجود در کشورمان آنهایی باشند که از راه مشروع پول در می آورند.
اما نکته ماجرا در این است که امروزه ما در ایران به سرمایه گذاری نیاز داریم و سرمایه گذاری یعنی جذب سرمایه دارها و تشویق آنها به سرمایه گذاری.
اگر سرمایه گذاری انجام شود موجبات تولید فراهم می شود و چرخ کارخانه ها و مراکز تجاری و صنعتی و بازرگانی و ... می چرخد و طبیعتا بسیاری از افراد بی کار شاغل می شود و حتی با به وجود آمدن فضای رقابتی جذب نیروی کار بهتر نیروی کار می تواند در آمد و امکانات و امتیاز های بهتری را کسب کند.
یعنی عملا وجود ثروت مند ها و یا همان سرمایه گذارها به نفع جامعه است.
واکنش‌های سلبریتی‌ها به اشک‌های دختر بلوچ برای مشکلات بی آبی +ویدئو، عکس
قانون سرمایه هم بر این اساس می باشد که سرمایه فرار است و سرمایه دار ترسو (منظور از ترسو شخصیتی نیست بلکه از نظر شرایط عمومی چون سرمایه دار باید شجاع باشد تا بتواند ریسک سرمایه گذاری را بپذیرد اما همیشه ترس و واهمه از دست دادن سرمایه خود را داشته باشد و سر به زنگاه آن را به جای امن منتقل کند).
افرادی که توانمندی پول در آوردن داشته باشند هر جای دنبا بروند می توانند پول در بیاورند به همین دلیل هم هست که هرجای دنبال بروید می بینید شرایط بسیار خاصی برای جذب سرمایه دار ها و سرمایه گذارها وجود دارد، امری که متاسفانه در مملکت ما بر عکس است و حتی در موارد زیادی مشاهده می کنیم قوانین و مقرراتی وجود دارد که موجبات تهدید سرمایه گذاری افراد را ایجاد می کند و یا حتی مقررات دست و پا گیر ایجاد می شود که در نهایت موجب فرار سرمایه می باشد.
در این شرایط هم معمولا آنهایی که توان کارآفرینی و کسب درآمد دارند از کشور خارج می شوند و می روند جایی که با آرامش بتوانند کار کنند و پول دربیاورند و راحت زندگی کنند و آنهایی باقی می مانند که فقط از طریق رانت و کارهای خلاف قانون می توانند پول دربیاورند.
هر چه قدر قوانین و مقررات سرمایه گذاری پیچیده تر شود و امنیت سرمایه کم شود قطعا حضور ثروتمندانی که از راه خلاف پول در میاورند و جای دیگری در جهان نمی توانند اینگونه پولها را در بیاورند بیشتر می شود و حضور آنهایی که از راه درست پول در می آورند کم می شود.
فرمولی بسیار ساده.
آیا می دانید میانگین زمان دریافت مجوز تاسیس یک کسب و کار در ایران چه قدر است؟
بنده محاسبه دقیق و علمی در این باره ندارم ولی در بیشتر مشاغل به دلیل وجود قوانین بسیار پیچیده و رانت ها و انحصار ها و ضرورت وجود امضاهای به اصطلاح طلایی چیزی ما بین پنج تا ده سال و حتی بیشتر.
البته وقتی که ارزش مجوز کسب و کاری کم می شود آنوقت به یکباره می شنویم مثلا ظرف چند روز مجوز آن صادر می گردد.
در باره مشاغل نو و یا ابتکاری که اصلا فکرش را نکنید، چون قوانین آنقدر انعطاف ندارند که بتوانند پذیرای تاسیس مشاغل نو باشند و افراد خلاق سریع بتوانند شغل مورد نظر خود را راه بیاندازند.
این در حالی است که امروزه در همه جای جهان نو آوری حرف اول را در کسب ثروت و در آمد بازی می کند و اگر شما همان لحظه ای که جرقه نو آورانه به ذهنتان خورد نتوانید آن شغل را راه بیاندازید دیگر باید آن را فراموش کنید چون یکی دیگر آنطرف دنیا قطعا آن را می قاپد.
چند سال پیش سفری به چین داشتم و مرا به مرکزی دعوت کردند که محل اخذ جواز کسب و کار بود.
در حالی که در ایران اگر شما بخواهید مجوزی را برای راه اندازی شغلی کسب کنید باید به دوایر مرتبط با آن مراجعه کنید آنجا هر مجوز کسب و کاری را که می خواهید راه بیاندازید باید فقط به یک مرکز مراجعه کنید.
وارد که شدم دیدم هر وزارتخانه و یا موسسه که باید درباره مجوز آن فرد نظر بدهد میز کاری آنجا دارد و افرادی حضور دارند که سرمایه گذارها را راهنمایی می کنند به سالنی که در آن کتاب خانه ای هست و کامپیوتر و اینترنت رایگان و قهوه و چای وخوراکی های سبک و شیرینی سرو می شود.
سرمایه گذار نیاز ندارد برای دریافت یک مجوز سالها از اینطرف شهر به آن طرف شهر برود.
وقتی که فرد سرمایه گذار وارد می شود یک روبات می آید و از او سوال می کند که چه مجوزی می خواهد دریافت کند و بعد از او مدارک مربوطه را تقاضا می کند و سپس سرمایه گذار در سالن می نشیند و منتظر می ماند تا روبات برود و کارهایش را بکند و به صورت میانگین بعد از دو سه ساعت مجوز را دریافت می کند و می رود دنبال راه اندازی کسب و کار اش.
اگر هم فرد به دنبال راه اندازی کسب و کاری نوآورانه است سعی می کنند اول ببینند که آن کسب و کار آیا به کسب و کار دیگری که می توانند مجوز اش را صادر کنند مرتبط می شود و اگر نمی شود میز کاری ویژه است که آن میز کار مسئولیت صدور مجوز های خاص را دارد و حد اکثر طی پنج ساعت مجوز کار جدید از طرف مقامات مربوطه چین صادر می شود.
به من گفتند در اکثر شهرهای چین چنین مراکزی وجود دارد و بنا بود تا آخر سال 2018 همه شهرهای چین به چنین مراکزی مجهز شوند.
در حالی که آنها برای من توضیح می دادند من نشسته بودم و مورد را با کشور خودمان مقایسه کردم.
زمانی که تصمیم گرفتم مجوز اولین نشریه خود را دریافت کنم چیزی حدود 12 سال معطل شدم تا مجوز صادر شود.
تازه همه شرایط لازم را همان روز اول داشتم وگرنه که تقاضای بنده پذیرفته نمی شد.
بنا بود نشریه که به نام "صفر ویک" بود درباره مسایل فناوری باشد وبیشتر هم انتشار اخبار مطالبی که مردم سال 1373 (زمان تقاضای مجوز) از آن بی اطلاع بودند مانند "اینترنت" و "فناوری های نوین جهانی" و... مد نظر بود ، وقتی مجوز صادر شد دیگر اکثر مردم به سمت اینترنت رفته بودند و کم کم دیگر کسی نشریه کاغذی را مطالعه نمی کرد همه نشریات را روی اینترنت مطالعه می کردند.
همان وقت سال 1374 با هزار دردسر البته زمانی بسیار کمتر، مجوز تاسیس یک آموزشگاه را دریافت کردم، خوب چون کامپیوتر هنوز نو بود و خیلی جا نیافتاده بود و داشتن آموزشگاه رایانه درآمد داشت بسیار خوب بود.
اما نکته قابل تامل در این بود که هر سال می دیدیم شرایط سخت تر و بد تر می شود.
چرا؟
چون بسیاری از نیروهای شاغل در ارگان های دولتی که در زمینه اعطای مجوز فعالیت داشتند به دنبال آن بودند از رانت شغلی خود استفاده کنند و خودشان آموزشگاه بزنند و بعد چون نمی توانستند با بخش خصوصی رقابت کنند قوانین و مقرراتی تدوین و مصوب می کردند تا راه را برای توسعه کسب و کار آزاد ببندند و خودشان بتوانند به نحوی درآمد کسب کنند.
نکته ای که در بسیاری از مشاغل در ایران وجود دارد و موجبات ایجاد رانت و فساد می شود.
یعنی کارمندانی که همزمان با اشتغال در سیستم دولتی خود می روند و کسب و کار آزاد مرتبط با همان شغل را یا خودشان یا وابستگانشان ایجاد می کنند (امری که در اکثر کشورهای دنیا کاملا ممنوع است، یعنی شما یا باید شغل دولتی داشته باشید یا شغل آزاد و اگر ثابت شود شما و یا وابستگانتان از رانت دولتی بهره می برید مورد بازخواست و محاکمه قرار می گیرید).
گویند مشت نمونه خروار.
همین جریان در باره تاسیس بسیاری از مشاغل در ایران وجود دارد.
شما اگر بخواهید کارخانه بزنید شاید حتی بد تر.
عملا اگر هم بتوانید مجوز بگیرید شاید زمانی به دستتان برسد، اگر زنده باشید، که دیگر نیازی به آن کالا در بازار نباشد.
شما همین فرایند را با کشورهای همجوار خودمان مقایسه کنید و نه با چین یا آمریکا.
اگر بخواهید مجوز تاسیس یک کارخانه، موسسه تجاری، رسانه، مرکز آموزشی و... در همین کشورهای همجوار مانند ترکیه، امارات و... دریافت کنید.
کشوری مانند ترکیه میاید و برای اینکه سرمایه گذار خارجی مطمئن تر سرمایه گذاری کند پیشنهاد دادن شناسنامه ترکیه برای سرمایه گذاری بیش از 250 هزار دلار را می دهد و ما می آییم و به آنها پیشنهاد اقامت پنج ساله برای معادل همان مبلغ، آن هم در شرایطی که ما در تحریم قرار داریم و ریسک سرمایه گذاری در ایران بی نهایت بالا است، واقعا چی فکر کردیم؟
آخر کدام عقل سالمی چنین چیزی را از ما می پذیرد.
خوب همین می شود که حتی یک نفر هم نمی آید در ایران سرمایه گذاری کند و در عوض طبق برخی گزارش ها چیزی حدود 15 ملیارد دلار سرمایه از ایران به سمت ترکیه سرازیر می شود که عموما هم در زمینه خرید ملک می باشد.
پولی که کسب هر یک دلار اش در این شرایط تحریمی با کلی زحمت و مشقت محقق شده.
حتی اگر به مساله سیاسی ماجرا بخواهیم نگاه کنیم می بینیم عملا ترکیه با اعطای شناسنامه به این افراد موجبات کسب نفوذ بیشتر در کشور ما و یا دیگر کشورها را فراهم می کند، چرا که اینها هر چه باشد یک شناسنامه دوم ترک دارند و منافع ترکیه منافع آنها نیز به حساب می آید واگر ترکیه متضرر شود آنها نیز متضرر می شوند.
اگر ما واقعا می خواهیم که شرایط اقتصادی کشورمان را تغییر دهیم قطعا باید دیدگاه خود نسبت به ثروت و ثروتمندان و سرمایه و سرمایه گذاران را تغییر دهیم.
با شعار نمی شود سرمایه گذاران را تشویق به سرمایه گذاری کرد، با عمل می شود آنها را تشویق کرد.
باید قوانین و مقرراتی را تدوین کنیم که هم منطقی و قابل پذیرش توسط سرمایه گذارها باشد و هم اینکه شرایط امنیت سرمایه گذاری آنها را به صورت عملی فراهم کنیم.
و از همه مهم تر باید قوانین و مقررات سفت و سختی ایجاد شود که بر اساس آن درباره ما یملک هر آنچه کارمندان دولت و خانواده هایشان تحقیق شود و اگر مشاغلی مرتبط با شغل خودشان دارند که می تواند موجبات رانت را برایشان فراهم کند جلوی آنها گرفته شود.
اگر اینگونه نیست پس چه طور می شود مثلا وزیری که از ابتدای انقلاب بدون هیچ سرمایه قبلی ای وارد کار دولتی شده و به قول خودش از بوغ سحر تا پایان شب در اداره بوده به یکباره دارای چندین ملیون دلار سرمایه و چندین خانه و شرکت و... شود؟
خوب طبیعی است در این شرایط به یکباره قراردادهایی رو می شود که ملیاردها دلار به جیب بیگانگان سود واریز می کند و اگر ایران اجرا نکند ملیاردها دلار جریمه مجبور می شود بپردازد.
بحث و گفتگو