گزارش و تحلیل

وجه مشترک فروپاشی کشورها در چند دهه اخیر

طی چند دهه اخیر چندین کشور فروپاشیدند برخی به چندین کشور تقسیم شدند و برخی وارد جنگ های بی پایان شدند وبرخی دیگر هیچ وقت نتوانستند ثبات پیدا کنند.
Sputnik

شاید بسیاری فروپاشی شوروی سابق را به یاد داشته باشند یا لیبی یا عراق یا چندین کشور دیگر در آمریکای لاتین و آفریقا.

علیرغم اینکه شاید برخی به شرایط زندگی مردم در دوران قبل از فروپاشی انتقاد داشته باشند، یا مثلا بسیاری از ما ایرانی ها که کلا از وجود صدام حسین نفرت داشتیم و می خواستیم که سر به تن اش نباشد، و قطعا مردم عراق هم از وجود وی منزجر بودند، اما بحث مقاله شرایط کشورها قبل و بعد فروپاشی است.

اگر مقداری در اینترنت جستجو کنید می بینید وجه مشترک همه این کشورهای این است که در برهه ای مقامات عالیرتبه تصور کردند که با کنار گذاشتن دشمنی با آمریکا و حل وفصل مشکلات شان با آمریکا و شاید حتی خوب شدن روابط شان با این کشور می توانند مشکلات داخلی خود را حل کنند.

سایه جنگ بالا سر ایران

در همه موارد هم می بینیم که آمریکایی ها و غربی ها عموما مسبب فروپاشی این کشورها بودند.

دلیل اش چیست؟

دلیل اش این است که ساختار فرهنگ سیاسی حاکم بر غرب عموما یک ساختار استعماری است.

شاید خیلی ها شنیده باشند که رئیس جمهوری و یا دولت در کشورهای غربی از جمله آمریکا کاره ای نیستند و فقط هنرپیشه هایی هستند که جلوی دوربین ظاهر می شوند تا مردم را سرگرم کنند.

حاکمان اصلی کشورهای غربی کارتل ها و لابی گرهای اقتصادی پشت پرده هستند.

اگر به آمریکا بنگریم می بینیم که فردی برای رئیس جمهوری شدن باید چیزی حدود دو تا سه ملیارد دلار بودجه داشته باشد.

یک جرقه تا جنگ ایران و آمریکا

فکر می کنید این بودجه از کجا می آید.

آیا با پنجاه دلار و صد دلار از این و آن جمع کردن تامین می گردد؟

بدیهی است اگر لابی های اقتصادی نباشند و کمپانی ها و کارتل های قدرت بودجه را تامین نکنند این پول به هیچ وجه تامین نمی شود.

درباره نمایندگان کنگره هم جریان به همین ترتیب است.

آنها نیز برای حفظ کرسی خود مجبور هستند در مقابل این کارتل ها سر خم کنند و دست پدرخوانده ها را ببوسند تا بودجه انتخاباتی شان تامین شود.

در نهایت هم هدف نهایی این کارتل ها کسب ثروت و استعمار دیگر کشورها اما به شگردهای نوین است.

هدف آنها سرقت هر چه کشورهای دیگر دارند و انتقال آن به غرب است.

در بسیاری از موارد حتی دشمنی ها را ایجاد می کنند تا از آب گل آلود ماهی بگیرند.

به عقیده پنتاگون، آمریکا به جنگ بین اسرائیل و ایران کشانده نخواهد شد

به عنوان مثال در سوریه، مرحوم حافظ الاسد با مشتی آهنین حکومت می کرد، بسیاری از مردم سوریه ناراحت بودند اما کشورشان حد اقل امنیت و ثبات داشت.

وقتی که آقای بشار الاسد حکومت را دست گرفت چون در غرب زندگی وتحصیل کرده بود تصور می کرد که می تواند سوریه را از گردانه کشورهای دشمن با غرب خارج کند و با غرب دوست شود.

اما دیدیم که چه بلایی سر سوریه آوردند.

البته آقای بشار الاسد آنقدر زرنگ بود که سریع بجنبد ولی برخی دیگر مانند صدام حسین و معمر القذافی و ... دیر متوجه شدند و می بینیم که امروزه کشورهایشان با چه مواجه است.

حتی کشوری بزرگ مانند چین که تلاش زیادی برای نزدیکی و حل اختلافات خود با آمریکا انجام داد، می بینیم که امروزه نوک حمله سیاست مداران آمریکایی است.

چرا؟

بدیهی است چون کارتل ها و کمپانی های قدرتمند در آمریکا چین را رقیب جدی برای خود می بینند.

افشای جزئیات توطئه علیه معمر قذاعی

تا زمانی که چین درب های خود را برای بهره برداری آنها از امکانات و نیروی ارزان چین باز کرده بود، چین کشور خوبی بود، اما همین که چینی ها کار را از دست غربی ها به قول معروف قاپیدن و شروع کردند خودشان به حساب خودشان تولید کردن به یکباره چین بد شد.

افغانستان را ببینید.

دولت این کشور نهایت همکاری را با آمریکایی ها کرد.

همین که کار آمریکایی ها با دولتمردان افغان تمام شد ببینید چگونه با آنها رفتار می کند و چگونه به یکباره پشت آنها را خالی کرد.

یا حتی عراق، آقای مصطفی الکاظمی به عنوان مرد شماره یک آمریکا در عراق معروف است.

همین که یکی دو بار در باره منافع ملی عراق صحبت کرد ببینید چه کار کردند.

حتی وقتی به آمریکا رفت هیچ مقام عالیرتبه آمریکایی به استقبال اش نرفت.

درباره ایران هم همینطور است.

جنگ لیبی؛ کاخ سفید کاشت، کرملین درو کرد

ایران توافق هسته ای را امضا و به استناد پانزده گزارش سازمان بین المللی انرژی هسته ای اجرا کرد.

چه شد؟

بسیاری امیدوار بودند که این عمل موجب آن شود تا آمریکایی ها با دید مثبت به دولت ایران نگاه کنند و با آن تعامل کنند اما در نهایت مشخص شد که باز هم خواسته هایشان را اضافه کرده اند و چیز های دیگری را میخواهند.

اصل دعوا هم سر این بود که چرا بعد از برجام ایران به کمپانی های اروپایی بیش از آمریکایی ها  قرارداد و پروژه داده در حالی که آمریکایی ها اصرار داشتند که همه قراردادها و پروژه ها باید مال آنها باشد و بعد خودشان ته مانده ها را به اروپایی ها بدهند.

به همین سادگی.

بقیه حرف و حدیث ها و بحث ها را فراموش کنید.

اگر ایران سر به زنگاه جلوی این مساله را نمی گرفت قطعا آمریکایی ها تا به حال کاری کرده بودند که اوضاع ایران بد تر از افغانستان و لیبی و سوریه و عراق شود.

 

 

بحث و گفتگو