اسپوتنیک – آیت الله خامنهای، رهبر ایران تحریمها را "یک واقعیت تلخ و جنایت آمریکا و شرکای اروپایی بر ضد ملت ایران" دانست و بیان داشت که "این جنایت سالها است که بر ضد ملت ایران انجام میشود اما در سه سال اخیر شدت یافته است".
آیت الله خامنهای در اظهارات چهارم آذر ماه بیان داشت که "برای علاج تحریمها دو مسیر خنثیسازی تحریمها و غلبه بر آنها و رفع تحریم وجود دارد، البته ما مسیر رفع تحریم را یک بار امتحان و چند سال مذاکره کردیم اما به نتیجهای نرسید". رهبر ایران در ادامه افزود که "مسیر غلبه بر تحریمها و بیاثر کردن آنها ممکن است در ابتدای کار، سختیها و مشکلاتی داشته باشد اما خوشعاقبت است".
حسن روحانی، رئیس جمهور ایران پنجم آذرماه در همین راستا اظهار داشت: ایران و آمریکا میتوانند تصمیم بگیرند که به ۲۰ ژانویه ۲۰۱۷ برگردند؛ این میتواند حل بزرگی برای بسیاری از مشکلات باشد و مسیر و شرایط را کاملا تغییر دهد.
اما آیا این موضعگیری رهبر ایران به معنای مخالفت با هرگونه مذاکره مجدد با ایالات متحده فارغ از تغییر دولت در این کشور است؟ آیا به کار بردن عبارت "به نتیجه نرسیدن" مذاکرات توسط آیت الله خامنهای به معنای زوال برجام است؟ برقراری مذاکرات مجدد میان ایران و آمریکا به چه عواملی وابسته است؟ در صورتی که جو بایدن به صورت رسمی در سمت ریاست جمهوری آمریکا آغاز به فعالیت کند،
اسپوتنیک در این زمینه با حسن بهشتیپور، پژوهشگر مسائل هستهای و ارتباطات ایران و آمریکا گفتگویی انجام داده است؛ مشروح این گفتوگو در ذیل تقدیمتان میشود.
در این موضوع ابتدا باید این فرض گرفته شود که آقای بایدن در بیستم ژانویه کار خود را به عنوان رئیس جمهور ایالات متحده آغاز خواهد نمود، بعد از این باید دید که آیا دو موضوعی که باید در دستور کار ایشان قرار بگیرد واقعا انجام میشود یا که خیر. موضوع اول اینست که بایدن اعلام کند سیاست فشار حداکثری که دونالد ترامپ در پیش گرفته بود را کنار خواهد گذاشت یا که خیر، زیرا در صورت کنار گذاشته نشدن این سیاست مذاکرات معنا نمیدهد. البته بعضی معتقدند که ممکن است آقای بایدن بخشی از این سیاست که مربوط به برنامه هستهای ایران هست را کنار بگذارد و تحریمهای مربوط به آن را لغو کند اما بخش دیگر که به بهانه واژههای ساخته شده "حمایت از تروریست"، "بیثبات سازی خاورمیانه" "حقوق بشر" و ... اعمال شده است را در دستور کار داشته باشد.
بررسی مذاکره دولت ایران با دولت بایدن، یک موضوع دو طرفه است و اینطور نیست که فقط آمریکا یا ایران مورد بررسی قرار بگیرند. باید دید که بحث در مورد مذاکره در چه ظرف زمانی و چه شرایطی مطرح میشود. اگر بایدن سیاست فشار حداکثری را کنار نگذارد، حتما آیت الله خامنهای نیز با مذاکره موافقت نخواهد کرد زیرا که ایشان از ابتدا نیز مخالف هرگونه مذاکره بودند اما در یک مقطعی شاید به این خاطر که آمریکا پذیرفت غنی سازی در ایران ولو به شکل محدود ادامه پیدا کند، رهبر ایران قبول کرد که مذاکرات در دیماه سال ۹۱ در مسقط عمان انجام بشود.
مورد بعدی اینست که آیا بایدن به صورت کامل تعهدات آمریکا در برجام به صورت رسمی بازمیگردد؟ یا در نظر دارد تنها به بخشی از تعهدات بازگردد؟ در اینجا باید به این موضوع توجه نمود که برجام را نمیتوان تفکیک کرد، یا کل این توافق نامه مورد قبول یک دولت است و یا کل آنرا قبول ندارد؛ اینطور نیست که بخشی مورد قبول باشد و بخشی نباشد. هر دو طرف در این توافق از بخشهایی از خواستههای گذشتند تا برجام حاصل شد، ایالات متحده خواستههای زیادی داشت ولیکن از برخی خواستههای خود گذشت و به برخی از آنها رسید؛ در مورد ایران نیز مسئله به همین صورت است و دقیقا به همین دلیل بازگشت به بخشی از این توافق امکان پذیر نیست.
با فرض بازگشت بایدن به برجام و کنار گذاشتن سیاست فشار حداکثری علیه تهران، با گذشت زمانی در حدود پنج ماه فرد دیگری در ایران رئیس جمهور خواهد بود و باید دید که سیاست وی چگونه خواهد بود. ضمن اینکه باید به نکته توجه داشت که طبق قانون اساسی تصمیم گیرنده در سیاستهای کلان نظام، رهبری هستند و نه رئیس جمهور، اما رئیس جمهور ایران میتوانند در جهت ایجاد فضای مساعدی و قانع کردن آیت الله خامنهای برای مذاکره مجدد نقش آفرینی کند.
در نهایت میتوان گفت در صورت انتخاب قطعی آقای بایدن، بازگشت کامل آمریکا به برجام و کنار گذاشتن سیاست فشار حداکثری آنگاه باید دید چه فردی در ایران رئیس جمهور خواهد شد و متناسب با آن آیت الله خامنهای اجازه مذاکره مجدد خواهند داد یا خیر.
اسپوتنیک – آیا از سخنان آیت الله خامنهای این برداشت را میتوان کرد که ایران در نظر دارد از برجام خارج شود؟ آیا برجام به نقطه آخر خود رسیده است؟
به هیچ وجه! منافع ایران در اینست که در برجام بماند و آیت الله خامنهای اگر در نظر داشتند که ایران از برجام خارج شود، پس از خروج ایالات متحده این دستور را میدادند. ما دیدیم که آمریکا بود که اشتباه بزرگ را انجام داد و از برجام خارج شد زیرا که عملا نتوانست متحدان خود را همراه کند. در جریان رای گیری برای قطعنامه دیدیم که ایالات متحده چقدر تنها بود و دومینیکین فقط با این کشور همراه شد. در مورد دیگر نیز ۱۳ عضو شورای امنیت با طرح مکانیسم ماشه آمریکا مخالفت کردند.